هر هفته یک برنامه: گزارش برنامه دوم نوروزی ـ صعود قله تفتان (۱۱/۱/۱۳۹۱)
بعد از صعود قله شاهوار (اولین برنامه نوروز ۱۳۹۱) نوبت به صعود قله تفتان در استان سیستان و بلوچستان رسید.
تفتان قلهای است آتشفشانی که اثرات آن در تمامی مسیر صعود هویدا است. از نوع سنگهای آذرین آنجا گرفته تا نوع شکلگیری درهها و صخرهها و قلههای کوچک و بزرگ اطراف این کوه که ظاهر همه آنها با ظاهر کوههای دیگر متفاوت بوده و اگر شباهتی هم دیده میشود، با کوههای آتشفشانی دیگر کشورمان مانند دماوند و سبلان و غیره است.
اما ویژگی منحصر به فرد این کوه بر فراز چکاد آن است. قله این کوه کاملاً گوگردی و دارای چند دودکش بزرگ است که از دهانه همه آنها دود بسیار زیادی خارج میشود که با صدای شدیدی همراه است و احیاناً اگر وزش باد کم باشد، دودکشهای کوچک بسیاری را میتوان مشاهده کرد که در کنار هم منظره بسیار جالب و دیدنی را تشکیل میدهند.
این قله در فاصله ۱۷۰ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان زاهدان و ۳۰ کیلومتری شمال شهرستان خاش و ۱۷۰۰ کیلومتری تهران قرار گرفته است.
تیم سیزده نفره باشگاه این بار با مسافرتی ریلی، عازم زاهدان شد. قطار بعد از حدود ۳۰ ساعت حرکت و با تأخیری چند ساعته به دلیل باد و انباشته شدن شن بر روی ریلها، در ساعت ۱۰:۰۰ شب چهارشنبه ۹/۱/۱۳۹۱ وارد زاهدان شد.
با هماهنگی قبلی که با اداره تربیت بدنی زاهدان انجام داده بودیم، به طرف خوابگاه که خوشبختانه مکان آن در نزدیکی ایستگاه راهآهن بود، حرکت کردیم.
شب اول را در آنجا گذراندیم و روز بعد با اجاره یک دستگاه ون و یک دستگاه پژو سواری به طرف خاش حرکت کردیم. قرار بود طبق برنامهریزی، شبمانی دوم را در پناهگاه تفتان بگذرانیم.
حدود ۲۰ کیلومتری خاش، جادهای به سمت شرق جدا میشود که تابلوی «پناهگاه تفتان» را دارد و بعد از گذشتن از چند روستای کوچک، در مکانی موسوم به درهگل و در انتهای جاده بنبست آنجا اردوگاه تفریحی آموزش و پرورش قرار دارد که در ارتفاع ۲۵۰۰ متری است.
با هماهنگی مسئولین و سرایداران پناهگاه سازمان تربیت بدنی و بعد از آماده شدن، در ساعت ۲:۰۰ بعدازظهر کوهپیمایی را شروع کردیم.
هوا خنک و ابری بود. مسیر صعود از داخل درهای تنگ میگذشت که در بعضی نقاط نیاز به دست به سنگ شدن داشت. بعد از عبور از این دره به دشت کوچکی رسیدیم و بعد از آن وارد دره دیگری شدیم که تا زیر یک شیب تند ادامه داشت. راه پاکوب آنجا را با کولههای سنگینمان به آرامی طی کردیم. از بالای این شیب پناهگاه صُبَح دیده میشد.
در ساعت ۶:۰۰ عصر به همراه ۲ سرایدار که راهنمای محلی نیز بودند، وارد پناهگاه قدیمی آنجا شدیم.
این پناهگاه در سال ۱۳۷۵ ساخته شده بود و در کنار آن پناهگاه جدید و شش طبقه دیگری در حال احداث بود که ظاهراً تا آخر امسال افتتاح خواهد شد.
متأسفانه اطراف آنجا پر از زباله و انباشته از نخالههای ساختمانی بود که امیدواریم مسئولین محترم آن منطقه به فکر این همه آلودگی محیطزیستی باشند. ناگفته نماند تمام مسیر صعود نیز پر از آشغال و زبالههای باقیمانده از صعودکنندگان قبلی بود و همچنین نوشتههای رنگی بسیاری در مسیر دیده میشد که اکثراً بدون استفاده و متأسفانه جهت یادگاری بود.
به هر حال بعد از شبمانی، در ساعت ۷:۰۰ صبح روز بعد، صعود را شروع کردیم. ارتفاع پناهگاه ۳۲۵۰ متر بود. مسیر پناهگاه تا قله از کنار دره اصلی گذشته به سرعت ارتفاع میگرفت.
حدود ساعت ۹:۰۰ صبح به خطالرأس قله رسیدیم و بعد از نیم ساعت از دور قله آتشفشانی و دودآلود تفتان دیده شد.
حدود یک ساعت و نیم روی قله بودیم و کاملاً اطراف آنجا را گشته و بعد از عکاسی به طرف پایین بازگشتیم.
۴ نفر از دوستان از مسیری دیگر و بعد از صعود قله صُبَح به پناهگاه بازگشتند.
حدود ساعت ۱۲:۰۰ هر دو تیم به پناهگاه رسیدیم. قبل از صرف ناهار، به اتفاق چند نفر از آقایان از آبگرم طبیعی پناهگاه که در داخل دره وجود داشت، جهت استحمام استفاده کردیم که بسیار لذتبخش و عالی بود.
بعد از ناهار و جمعآوری کولهها و قفل کردن درب پناهگاه توسط سرایداران (آقایان کردی) فرود را شروع کردیم و در ساعت ۱۶:۰۰ به اردوگاه بازگشتیم.
در آنجا اتومبیلها منتظرمان بودند که در نهایت ساعت ۲۰:۰۰ به خوابگاه تربیتبدنی رسیدیم. روز بعد به گشتوگذار و بازدید از موزه زاهدان و خرید البسه از بازار زاهدان گذشت و در آخرین روز برنامه با سوار شدن به قطار و طی ۲۶ ساعت (این بار بدون تأخیر) در ساعت ۹ صبح روز دوشنبه ۱۴/۱/۱۳۹۱ به تهران رسیدیم و برنامه پایان یافت.
در موقع بازگشت در قطار با جلسهای که با دوستان داشتیم، ضمن نقد برنامه و برشمردن نکات منفی و مثبت آن، متوجه شدم تمام بچهها از این سفر رضایت دارند.
سفری که به یک استان ناشناخته و کمتردد (از حیث توریست) کشورمان انجام گرفت که متأسفانه در اذهان خیلیها منطقهای ناامن قلمداد میشود، از نظر ما به هیچ وجه این طور نبود، با آنکه اکثر اعضای تیم ما را بانوان تشکیل داده بودند.
سیستان و بلوچستان سرزمینی است ناشناخته و جذاب با مردمانی مهربان و خونگرم که سفر به آنجا به ویژه با صعود قله تفتان سفری بیادماندنی و ماندگار خواهد بود.
تفتان قلهای است که تقریباً در هر فصل میتوان آن را به راحتی صعود کرد که در میان قلل ۴۰۰۰ متری کشور از این حیث حائز اهمیت میباشد.
اعضای شرکت کننده به ترتیب حروف الفبا:
خانمها: جدی، حسینی، داداشی، ش. درزی، ف. درزی، سلطانی، کیانی و محمودی (عکاس)
آقایان: حمیدی (سرپرست)، غ. خلیلآبادی، شمس، شیرمحمدی و قلندر
گزارش از: ذ. حمیدی
14/1/1391
آوریل 2nd, 2012 at 10:51 ب.ظ
سلام وخسته نباشید میگم خدمت آقای حمیدی وتک تک کوهنوردان محترم ومحترمه شرکت کننده درصعودتفتان امیدوارهستم هرروزدرسایت باشگاه شاهدموفقیت دوستان باشم.
به امیدموفقیتهای بیشتر
آوریل 3rd, 2012 at 8:37 ق.ظ
ضمن تشکر فراوان جهت برنامه ریزی دقیق و اجرای آن، به جرأت میتوانم بگویم که مانند همه برنامه های قبل بسیار عالی بود و از اینکه در این سفر و صعود حضور داشتم بسیار خرسندم . 🙂
آوریل 3rd, 2012 at 12:21 ب.ظ
سیستان و بلوچستان بهشت گردشگرانی است که در سفرهایشان به دنبال تاریخ می گردند. جایی که حتی سنگ های زمین هم تاریخ کهن ایران را برای شما بازگو خواهند کرد. جایی که آتشفشان نیمه فعالش می تواند انگیزه ای قوی برای بستن کوله پشتی سفر شما باشد!
به امید آنکه که این استان خسته اما با مردمانی مهربان و خونگرم، جانی تازه یابد.
آوریل 4th, 2012 at 1:41 ب.ظ
سلام و درود بر همنوردان عزیزم
سال نو و اجرای این برنامه که قله مورد نظر برای صعود در آن فاصله قابل توجهی نسبت به مرکز کشور دارد را با این تعداد نفرات، به آقای حمیدی عزیز رئیس محترم باشگاه و همنوردان عزیزم تبریک می گویم و امیدوارم طلیعه ای خوش یمن در سال نو برای خانواده دوست داشتنی اسپیلت باشد و برکات آن تا پایان سال ادامه داشته باشد.