هر هفته یک برنامه: این بار صعود قله ی کلاهه – ۲۴ اردیبهشت ۸۹

ارسال شده توسط در 17 می 2010 بدون دیدگاه | دسته بندی شده در اخبار, گزارش برنامه های اجرا شده باشگاه

کلاهه را می توان مرز میان دو شهر تفرش و آشتیان در استان مرکزی نامید. از چهار مسیر می توان این کوه را صعود کرد:

مسیر اول (شمالی) از روستای کوهین ـ مسیر دوم (غربی) از روسای سفید شبان ـ مسیر سوم (جنوبی) از روستای آهو ـ مسیر چهارم (شرقی) از گردنه ی جاده ی دستجرد به تفرش.

تیم ۱۲ نفره ی ما به سرپرستی آقای مجتبی ظاهری روز جمعه ۲۴/۲/۸۹ ساعت ۸ صبح از روستای سفید شبان(جاده ی تفرش به آشتیان) صعود را شروع کرد. ۳ ساعت طول کشید تا از این روستا که در ارتفاع ۲۴۰۰ متری قرار دارد خودمان را به قله ی این کوه زیبا به ارتفاع ۳۱۰۰ متری برسانیم. این قله هرمی شکل که بی شباهت به یک کلاه نیست از روستای سپید شبان به خوبی دیده می شود.

ابتدای مسیر صعود دشت زیبایی بود که تا بالای گردنه ی زیر قله ادامه داشت. از اینجا به بعد، مسیر سنگی می شد و بعد از صعود یک قله ی فرعی به قله ی اصلی که حالت دست به سنگ داشت می رسید. هوای قله ابری ولی بدون باد و بارش بود، تمام دشت ها و کوه های سرسبز منطقه ی تفرش و آشتیان از آن بالا به خوبی دیده می شد.

گروهی کوهنورد به قله ی فرعی دیگر این کوه که در شرق قله ی اصلی قرار داشت صعود کرده بودند و ما آنها را می دیدیم. البته به نظر می آمد با توجه به ادامه ی مسیرشان که سنگی بود، قصد صعود قله ی اصلی را نداشته باشند.

بعد از عکاسی و استراحت از مسیر جنوبی فرود را آغاز کردیم. مسیر فرود ابتدا یک شیب تند نیمه صخره ای بود که به یک دره ی باریکی می رسید. این دره بعد از پیچ و خم های زیادی به اول جاده ای ختم می شد که ما را به روستای آهو می رساند. ساعت ۵ عصر به آنجا رسیدیم و سوار بر اتومبیل ون باشگاه که منتظرمان بود به طرف تهران بازگشتیم.


تا چند ساعت بعد از رسیدن به تهران عطر سبزی ها و گل های وحشی که در این فصل رویش آن ها در کوه ها و دشت ها غوغایی به پا کرده است، از مشاممان پاک نمی شد. سبزی و گل هایی که ما کوهنوردان مطمئناً فقط باید نظاره گر آن ها باشیم و به هیچ وجه آن ها را نچینیم و حتی مراقب باشیم آن ها را لگد نکنیم. حس چیدن سبزی و گل ها در کوه ها(که متأسفانه اکنون به یک اپیدمی تبدیل شده است) فقط یک حس مزاحم است که از احساسات مالکانه ی ما انسان ها نشأت می گیرد. این حس متأسفانه می خواهد هرآن چه را که می تواند به دست بیاورد، حتی اگر آن چیز متعلق به خودش نباشد و متعلق به زمین و تمامی اهالی آن باشد. مطمئناً حفظ محیط کوهستان و پوشش گیاهی آن، یکی از وظایف بالفطره ی ما کوهنوردان است. مگر عمر یک گل وحشی بعد از چیدن چقدر است؟ لذت خوردن یک دسته سبزی دیگر دلچسب نیست اگر توأم با فکر این موضوع باشد که چون احتمالاً انسان باخردترین موجود این جهان است پس حفظ محیط زیست دیگر یک وظیفه ی ملی و زمینی نیست بلکه یک وظیفه ی کیهانی و فرازمینی است.

گزارش سایت از ذ ـ حمیدی
۲۲/۲/۸۹

دیدگاه خود را بیان کنید