در اولین سال تأسیس باشگاه اسپیلت برنامهای را در کویر مرنجاب به اجرا گذاشتیم.تعدادمان زیاد بود و برنامهای دو روزه طرح ریزی شد. روز نخست پیادهروی از اول تپههای شنی مرنجاب به طرف «چاهدستکن» و بعد عبور از دریاچه نمک و شبمانی در «جزیره سرگردان» و روز بعد بازگشت به مرنجاب و تهران.حوالی ظهر روز […]
در بهار سال ۱۳۶۴ زمانی که ۲۶ ساله و در اوج آمادگی جسمانی بودم ، تصمیم گرفتم در صبح یکی از روزهای جمعه سرعتی توچال را صعود کنم. در آن زمان هنوز رشته «اسکایرانینگ» یا همان «دو کوهستان »به وجود نیامده بود ولی ناخودآگاه به دلیل اینکه توچال را زیاد صعود می کردم و هر بار […]
مروری بر خاطرات کوهنوردی (مسئول باشگاه) خاطره ۱۲: قله موستاقآتا ـ چین (مرداد ماه ۱۳۸۹) مقدمه: این خاطره را به بهانه اجرای برنامه موستاقآتا که از سه روز دیگر آغاز خواهد شد، مینویسم. در این برنامه که مدیریت آن برعهده هیئت کوهنوردی استان تهران است، یک نفر از اعضای باشگاه اسپیلت حضور دارد که امیدوارم او […]
مروری بر خاطرات کوهنوردی (مسئول باشگاه) خاطره ۱۱: طوفان توچال ـ ۱۳۸۱٫۱٫۳۰ ـ به یاد جلال رابوکی سیزده سال پیش در چنین روزی (جمعه ۱۳۸۱٫۱٫۳۰) طوفان مهیبی سرتاسر البرز مرکزی را فرا گرفت و اکثر کوهنوردان را در هر قلهای که بودند به دام انداخت و با مشکل جدی روبرو کرد و کسی مانند […]
مروری بر خاطرات کوهنوردی (مسئول باشگاه) خاطره دهم: قله لنین / قرقیزستان ـ مرداد ۱۳۹۰ زمانی که حوالی ظهر با کولهای سنگین به کمپ ۳ قله لنین که به «رازدلنیا» مشهور است (ارتفاع ۶۱۰۰ متر) رسیدم، فقط چهار روز از شروع صعودمان میگذشت: روز اول ـ از بیس کمپ اصلی تا کمپ یک روز […]
مروری بر خاطرات کوهنوردی (مسئول باشگاه) خاطره نهم: یک هفته زندگی با قله توچال ـ خرداد ماه ۱۳۷۷ از تیر ماه سال ۱۳۷۵ تا مدتها به دلیل مشکلاتی قادر به اجرای برنامههای چندروزه نبودم. پس بالطبع جهت آمادگی جسمانی و خواباندن عطش ورزش و صعود و دور شدن از افسردگی و ….، جمعهها […]
نوشتن در مورد سفری کوهنوردی به کشوری چون نپال که قریب ۲۸ سال از آن می گذرد نباید کاری ساده و آسان باشد ولی این خود شاید نوشته ای قابل توجه و متفاوت گردد زیرا که خاطرات آن سفر ، هنوز طراوت و تازگی را حفظ کرده و رؤیای آن برایمان جذاب و شیرین باقی […]
مروری بر خاطرات کوهنوردی (مسئول باشگاه) ـ خاطره هفتم «عبور از کویر مرکزی ـ فروردین ۱۳۶۱ ـ به یاد جلال رابوکی» یاد جلال رابوکی بخیر. سیام فروردین هر سال مصادف با فقدان این کوهنورد نامآشناست که در سال ۱۳۸۱، در ۵۴ سالگی گرفتار طوفان مهیبی شد و برای همیشه در آغوش کوه محبوب خود «دماوند» […]
دهم دی ماه ۱۳۷۸ (دقیقاً ۱۴ سال پیش) مصادف با آغاز سال ۲۰۰۰ میلادی بود. بدینمنظور گروهی از کوهنوردان ایرانی تصمیم داشتند با صعود قله دماوند در آن سال، اولین تابش اشعه آفتاب سال ۲۰۰۰ را از روی بام ایران به نظاره بنشینند. خیلیها اعتقاد داشتند چنین روزی (یعنی چرخش قرن) ممکن است […]
مطمئناً هر خاطرهای باید یا تلخ باشد یا شیرین تا در اذهان باقی بماند و همینطور باید مرور آن و اظهارش برای دیگران با تعیین هدفی مشخص باشد. در سال ۱۳۹۱ که در چهلمین سال فعالیت کوهنوردی خود بودم، برآن شدم هر از چندگاه به مرور خاطرههای کوتاه و شنیدنی و البته آموزنده خود […]