گزارش صعود زمستانی و شب مانی قله سبلان ۲۹دی تا ۱ بهمن ۱۴۰۲
پس از صعودهای مکرر به قلل ۴۰۰۰ و تمرینات چند ماهه، خودمان را آماده میکنیم.
کوهستانی آتشفشانی در شمال غرب کشور،که با ارتفاع ۴۸۱۱ متر،یکی از مرتفع ترین دریاچه های دنیا و ۳ قله هرم ها،کسری و سلطان ساوالان را در دل خود جای داده است.
با رسیدن یک جبهه هوای خوب چهار روزه، کولههایمان را جهت شبمانی قله سبلان آماده میکنیم.
۲۷ دی ماه است و تا آن روز برف سنگینی در شهر اردبیل و ارتفاعات سبلان باریده است. حدود سه هفته است که دائماً هوا را چک میکنیم تا بلکه سبلان کمی از تندخویی دست بردارد.
ساعت ۴ بعد از ظهر روز پنجشنبه ۲۸ دی ماه، از میدان آزادی به اتفاق هم باشگاهی عزیزم فرامرز شاه محمدی ،تهران را به مقصد لاهرود ترک میکنیم.
به دلیل برودت هوا و مه شدید در آخر شب،مسیر ۸ ساعته ما چیزی حدود ۱۳ ساعت به طول میانجامد و تیم دو نفره ما ساعت ۶ صبح به شهر لاهرود وارد میشود.
لوازم را دوباره چک میکنیم و کولههایمان را میبندیم .
و طبق برنامه ریزی و هماهنگی های قبلی ،ساعت ۸ سوار بر ماشین جیپ میشویم و حرکت به سمت پای کار.
ساعت ۹:۴۰ دقیقه است که یک پیچ قبل از آبگرم شابیل از اتومبیل پیاده میشویم و مسیر را در پیش میگیریم.
از ارتفاع ۲۵۵۰ متری استارت میزنیم و هر یک ساعت ۵ دقیقه استراحت میکنیم.
حجم برف زیاد است و آسمان هم صاف و سرعت باد زیادی در منطقه نیست.
با پیمایش حدود ۵ ساعت به مسجد یا همان پناهگاه مسیر شمال شرقی میرسیم.
نفسی تازه میکنیم و با آب کردن برف ها توسط جت بویل ماکارونی خوشمزهای درست کرده و شب را در حسینیه سپری میکنیم.
صبح ساعت ۴ صبح از پناهگاه شمال شرقی از ارتفاع ۳۷۰۰ متری قصد استارت داریم، اما با هم فکری؛به دلیل باد زیاد برنامه را کمی به تعویق میاندازیم.
ساعت ۶:۳۰ صبح است که استارت میزنیم.
کولههایمان سنگین و وزنی حدود ۱۷ کیلو دارد، با سرعت قابل قبولی به حرکت ادامه میدهیم و هدفمان صعود قله قبل از ساعت ۱۴ میباشد،تا در برپایی چادر هم مشکلی نداشته باشیم.
در طول مسیر در چند نقطه گرفتار تله برفی میشویم که خوشبختانه مشکل خاصی هم پیش نیامد.
ساعت ۱:۱۵ دقیقه است،کنار سنگ محراب هستیم.
(به دلیل وجود آنتن ،در نزدیک سنگ محراب،تماسی با خانواده و باشگاه صورت میگیرد )
آفتاب وسط آسمان رسیده ولی هوا به شدت سرد است.
لباس اضافه میکنیم و ادامه مسیر.
ساعت ۱:۳۵ دقیقه به قله سبلان میرسیم.
دریاچه ای یخ زده و شکوهی وصف نشدنی از سلطان ساوالان.
به سرعت شروع به جمع آوری سنگ میکنیم.
کراکس اصلی برنامه تازه شروع شده بود…
بر پایی چادر آن هم بر روی دریاچه یخ زده سبلان.
جهت باد را میگیریم و درب اصلی چادر پشت به باد است.
از ۲ پیچ یخ جهت فیکس کردن تسمه های زیرین چادر در جهت باد کمک میگیریم.
(تسمه های اصلی چادر توسط ۲ عدد مایلون ۶ به پیچ یخ ها ،فیکس میشود)
۶ تکه سنگ بزرگ و ۴ سنگ کوچک تر جهت فیکس کردن نهایی چادر نورث فیس M 24.
(در هنگام حمل سنگها جهت جلوگیری از لیز خوردن از کرامپورن استفاده میکنیم) دستکشهای پر را از دستانمان در می آوریم و با پوشیدن دستکشهای پنج انگشتی فنی مشغول به برپایی چادر میشویم .
هوا به شدت سرد است و انگشتانمان چندین بار شدیداً درد میگیرد.
احیا میکنیم و به یکدیگر انرژی میدهیم و دوباره ادامه کار….
تایم ۱۷ دقیقهای که در منزل چادر را برپا کرده بودیم حالا چیزی حدود ۴۰ دقیقه به طول میانجامد!!!
(بخشی از تایم ؛مربوط به فیکس کردن چادر توسط سنگها بود)
توسط پیچ یخ ضخامت یخ را بررسی میکنیم و چادر را بر روی سطح صاف یخ زده دریاچه برپا میکنیم.
ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه است که آفتاب کم کم به پشت صخرهها و دیواره های سنگی دور قله میرود.
و سرعت بادی که کمی شدت میگیرد.
با تهیه مقداری برف، جهت آبرسانی و پخت غذا کار به اتمام میرسد و داخل چادر میرویم.
مراقب همه چیز هستیم و با برنامه پیش میرویم حتی غروب آفتاب و کاهش دما.
آخر دی ماه است و ۲۹ روز از شب یلدا هم گذشته است.
به ازای هر روز یک دقیقه و ۱۵ ثانیه میتوان به غروب آفتاب اضافه کرد.(غروب آفتاب ۳۰ آذر ساعت ۱۷)
با غروب آفتاب، به دلیل برودت و اختلاف دمای داخل و بیرون ،چادر از داخل کمی برفک میبندد که جای نگرانی نیست.
با آب کردن برف ها آفکوک هایی آماده میکنیم و غذای خوبی میل میکنیم.
ساعت ۲۱ است ،جوراب پر را پوشیده و داخل کیسه خوابهایمان میرویم و شب خوبی را پشت سر میگذاریم ،شبی که مدت ها بود چشم به راهش بودیم.
شبمانی زمستانه قله سبلاااان.
گزارش از علی نوری
اعضای تیم : فرامرز شاه محمدی و علی نوری