نصب تابلوهای فلزی روی قلل آری یا خیر؟ یادداشتی از ذبیح اله حمیدی
پلان اول
سال ۱۳۵۶
در این سال برای اولین بار قلل مشهور البرز مرکزی را صعود کردم؛ خلنو ، آزاد کوه، ناز و کهار، ناظر و گل زرد ….
حتی دماوند، سبلان، سیالان، شیرکوه، الوند …..
در آن زمان به طور مشخص هیچ کدام از این قله ها تابلوی خاصی نداشتند و البته کسی هم دوربینی نداشت و شاید فقط یک نفر در برخی گروه ها پیدا میشد که بر حسب علاقه دوربینی داشته باشد و عکاسی کند.
کسی برای انداختن عکس قله ها را صعود نمیکرد و خیلی هم برایشان مهم نبود عکسی بیاندازند یا خیر !!!
عکس ها همه کاغذی بودند و پر هزینه ! هنوز دوربین دیجیتال اختراع نشده بود و وزن دوربین ها زیاد و عکاسی با آن ها کار سختی به شمار می رفت.
پلان دوم
سال ۱۴۰۰
چند سالی است نصب تابلوهای روی قلل شروع شده. اکثر کوهنوردان دوربین های مناسبی در موبایل های خود دارند و رسانه هایی مانند اینستاگرام پیدا شده که در آنی میتوان عکس و مطلبی به اشتراک گذاشت و دیگران را در جریان صعود خود قرار داد.
ولی آیا گسترش این فرهنگ یعنی ، حتما با تابلوی قله عکس گرفتن ، فرهنگ زیبا و ماندگاری در این ورزش است؟
آیا ما برای همین به کوهنوردی میرویم؟
و اگر عکسی با تابلو نداشته باشیم کوهنوردی آن روز ما خراب شده است؟
اگر قله ای تابلو نداشته باشد قله محسوب نیست؟
راستی، تابلوها از کجا می آیند؟
چه کسی مسئول کاشتن آن هاست؟
از کجا مجوز دارند؟
صحت و سقم اطلاعات آن را چه کسی تأیید میکند؟
مگر آن بالا متعلق به همه نیست؟
مگر کوهنوردی کشور مرجع و مسئولی ندارد؟
این همنوردان ما چرا با صرف هزینه و وقت و انرژی زیادی این کار را انجام میدهند؟
میخواهند چه چیزی را ثابت کنند؟
در زمانی نه چندان دور اکثر کوهنوردان از نصب پرچم های کوچک نارنجی رنگ باشگاه ما (باشگاه کوهنوردی اسپیلت) بر روی قلل خرده میگرفتند و معتقد بودن عملی بر خلاف قوانین زیست محیطی کوهستان است.
این پرچم ها از چوب بودند و پارچه های آن ها بسیار نازک و قابل بازیافت انتخاب میشد.
زمانی که به قله میرسیدیم با ارتفاع سنج یا جی پی اس قله را اندازه گیری کرده با ماژیک روی پرچم نام قله و ارتفاع آن را ذکر میکردیم.
در آن سالها طرفداران محیط زیست به این پرچم ها اعتراض کردند و ما نیز به احترام همگان از این امر صرف نظر کردیم.
حال چگونه است کسی با این علمک های فلزی مخالفت نمیکند هیچ ، بلکه با افتخار با آن ها عکس میگیرند!
جالب است افراد تازه پیوسته به این ورزش وقتی به قله ای میرسند و میبینند تابلو ای وجود ندارد، سرخورده شده میپرسند پس تابلو این قله کجاست؟
آنها فکر میکنند قلهها باید حتماً تابلو داشته باشند وگرنه قله نیستند!!!
متأسفانه با گسترش این علاقه در بین کوهنوردان تعداد تابلو ها نیز افزایش یافته و عده ای حتی قلل فرعی را نیز نام گذاری و تابلو گذاری میکنند و در برخی مواقع با توجه به کروکی و نقشه های قدیمی نام های اشتباه و غیر واقعی در بین آنها دیده میشود.
آخرین نمونه این اشتباه را روز جمعه ۲۲بهمن۱۴۰۰ ملاحظه کردیم که تابلویی به عنوان خاتون بارگاه در نزدیکی قله خرسنگ جنوبی نصب شده بود.
در صورتی که محل دقیق این قله کمی به طرف شرق بین دو قله اشترگاه و گیزنو و بر فراز دیواره خاتون بارگاه قرار دارد.
(گردنه و معدن زغالسنگ خاتون بارگاه نیز در نزدیکی این دیواره و قله واقع است)
در دیگر کشورها تا جایی که من دیدم(فقط برای قله های مهم)این چنین است:
♦یا پارچه های رنگی دارند مانند قلل هیمالیایی
♦یا نبشی و یا میله و یا سه پایه فلزی
♦یا صلیب بر روی قله های اروپا
♦یا تابلوهای چوبی مانند قله کلیمانجارو آفریقا
♦یا نصب نماد نام قله مانند مجسمه سر لنین
♦یا تابلوهایی با نوشته نام خود قله مانند البروس روسیه
پیشنهاد ها؛
۱- به عکس گرفتن با تابلو روی قله اهمیت ندهیم و معیار صعود قله را جی پی اس و عکس های دیگر قله قرار دهیم.
۲- فدراسیون کوهنوردی در این موضوع ورود کند و تصمیم قاطعی اتخاذ نماید به ویژه در طرح سیمرغ شرط عکس گرفتن با تابلوی قله را تغییر دهد.
۳- به فرهنگ های اشتباه پایان داده به اصالت این ورزش بازگردیم .کوهنوردی را برای کوهنوردی انجام دهیم.
رسیدن به قله بخشی از کوهنوردی ست نه همه آن! عکس گرفتن با تابلوها چیزی از ارزش کوهنوردی ما کم و یا زیاد نمیکند.
۴- قله ها را پاک نگهداریم و به خود اجازه ندهیم آن ها را آلوده کنیم.
اگر قرار است تابلویی بر روی قله ای نصب شود باید از طرف نهادی رسمی و قانونی باشد که نظر اکثریت کوهنوردان را نمایندگی کند.
۵- شخصاً پارچه های رنگی نازک قابل بازیافت که نام تیم های کوهنوردی بر آن نوشته شده باشد را برای آذین کردن قله ها و عکاسی مناسب و زیبا میدانم.
به مانند بام جهان قله اورست
با احترام
مؤسس و مدیر مسئول باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت
۱۴۰۰/۱۲/۸