برداشت دوم (نقد و تحلیل اخبار مهم کوهنوردی کشور)

برداشت دوم، نام بخش جدیدی در سایت باشگاه اسپیلت است که از این پس به قلم مسئول باشگاه منتشر خواهد شد.

با نگاهی به بخش رسانه‌ای این ورزش اهم از نشریه، سایت، وبلاگ و …. درمی‌یابیم که تحلیل و نقد خبرهای کوهنوردی از سوی هیچ فرد یا سازمانی به طور منظم و پی‌درپی انجام نمی‌پذیرد.

با گذشت ۹ سال از چاپ نشریه داخلی اسپیلت که شماره یازدهم آن به زودی منتشر خواهد شد و همچنین با توجه به پایان یافتن دو سال از آغاز نشر منظم و بی‌وقفه هفته‌نامه دیواری اسپیلت که هم‌اکنون به شماره ۱۱۸ رسیده و هر یکشنبه در همین سایت قابل دسترسی است، برآن شدیم پا را فراتر نهاده بخش جدیدی را با عنوان «برداشت دوم» که به نوعی تکمیل‌کننده دو بخش قبلی (نشریه و هفته‌نامه) می‌باشد را در این سایت راه‌اندازی کنیم.

ما سعی خواهیم کرد بدور از هرگونه داوری و جهت‌گیری فردی، گروهی یا باشگاهی به تحلیل و نقد صحیح اخبار مهم روز کوهنوردی بپردازیم.

هرچند معتقدیم این نوشته‌ها نمی‌توانند صددرصد صحیح و مورد قبول همگان قرار گیرد، ولی از آنجایی که همگی براصل آزادی بیان و قلم معتقدیم امید است با همکاری شما خوانندگان گرامی بتوانیم این بخش مهم را به منزل مقصود برسانیم.

شما می‌توانید نظرات خود را در بخش ارسال دیدگاه‌ها منعکس کرده و ما را در پربارتر کردن محتوای مطالب و روشن نمودن واقعیت‌های مهم کوهنوردی کشور یاری رسانید.

با امید حضور گرمتان در این بخش و با سپاس بیکران.

ذبیح‌ا… حمیدی
۱۳۹۳٫۱۱٫۲۵

*****

حال با هم نگاهی داریم به اهم اخبار مهم هفته گذشته:

قیچی‌ساز و چالش تهیه «پول»:

پرافتخارترین کوهنورد کشور که خود را برای ثبت رکوردی تاریخی در ورزش کوهنوردی جهان آماده می‌کند، متأسفانه با کمبود بودجه سفر آینده خود به کشور نپال روبرو گشته است.او قصد دارد در بهار سال آینده با صعود (بدون استفاده از کپسول مکمل اکسیژن) به قلل لوتسه و اورست، به پانزده نفری در جهان بپیوندد که تاکنون به این رکورد مهم دست یافته‌اند.

او در این بین می‌تواند پس از موفقیت خود، تا مدت‌ها اولین باشد. زیرا با توجه به مدت زمان ۶ سال و هفت ماه (شروع از تابستان ۱۳۸۷ با صعود به قله برودپیک ـ پایان بهار ۱۳۹۴ با صعود قله اورست)، قیچی‌ساز به عنوان جوان‌ترین رکورددار این گونه صعودها در جهان برگزیده خواهد شد.

حال پاسخ این سئوال را که وزارت ورزش و جوانان تا چه میزان به این رکورد مهم و تاریخی اهمیت می‌دهد «و جواب نه آن را» می توانید در مصاحبه آخر قیچی‌ساز در آذر ماه گذشته و همچنین از خبر هفته گذشته خبرگزاری ایسنا درخصوص رد فوریت کمک مالی «شورای شهر تبریز» به این کوهنورد شایسته کشور دریافت نمایید.

*****

نیما اسکندری و گذر از خط‌الرأس هفت‌خوان‌ها:

هفته گذشته نیما اسکندری، کوهنورد جوان و شایسته کشور در پی صعودهای سریالی و موفق خود به مسیرها و قلل صعود نشده و یا کمتر صعود شده، این بار با هم‌طناب همدانی و همشهری خود، علی محمودی، قلل هفت‌خوان‌ها را در منطقه علم‌کوه که برای اولین بار در فصل زمستان بود، پیمایش کرد.
این گزارش خواندنی و جالب ، در وبلاگ خود او به نام «دوبی‌سل» منتشر شده است.
در نوشته‌ها و عکس‌های او می‌توان به بارش کم برف و هوای نچندان سرد منطقه پی‌برد. اینکه این صعود با توجه به هوای اسف‌بار زمستان امسال تا چه میزان قابل مقایسه با زمستان‌های پربرف است را باید از اهالی نظر به ویژه از خود نیما اسکندری جویا شد.
امیدواریم در بخش آخر این گزارش نقد و تحلیل این موضوع را از زبان ایشان شاهد باشیم.

*****

تلاش تیم نانگاپاربات تا کمپ ۲:

با خواندن اطلاعیه‌های منظم این تیم تا روز جمعه ۱۳۹۳٫۱۱٫۲۴ در وبلاگ‌های گل‌کوه و کوه‌نوشت، درمی‌یابیم تیم به کمپ ۲ رسیده و هنوز موفق به ثابت‌گذاری کامل دیواره کینشوفر نشده است.
تیم ۳ نفره صعود زمستانی قله نانگاپاربات که همگی از همکاران و مربیان فدراسیون کوهنوردی هستند، با حمایت مالی شرکت MILLET و همچنین کمک‌های مردمی و با همکاری‌های ستادی فدراسیون اقدام به این صعود دشوار کرده‌اند.
دو قله K2 و نانگاپاربات تنها قلل از قلل چهارده‌گانه ۸۰۰۰ متری جهان هستند که تاکنون صعود زمستانی به خود ندیده‌اند.
یکی از سئوال‌هایی که با آغاز اقدامات اولیه این تیم در اذهان جامعه کوهنوردی نقش بست این بود که آیا کوهنوردی حرفه‌ای ایران در سطح هیمالیانوردی به آن درجه از رشد رسیده است که بتواند در این آزمون بزرگ جهانی که بسیاری در آن تلاش کرده و شکست خورده‌اند، نمره قبولی گرفته و سرافراز از آن خارج شود؟
هرچند جوانان این تیم تجربه حضور در قلل ۸۰۰۰ متری را داشته‌اند، اما مطمئناً چنین صعودی در سطح بسیار بالایی است و چه نیکو بود اگر از یک تا دو سال قبل روی آن تحقیق و تفحص می‌شد.
الگوی صعودهای زمستانی مانند نانگاپاربات را نمی‌توان در جایی شبیه‌سازی و یا حتی نزدیک آن را در قله‌ای دیگر تجربه نمود.
فقط دانش و تجربه والای افراد تیم است که می‌تواند آنها را از گذر حوادث و رخدادهای طبیعی منطقه که در رأس آن سرمای منهای ۴۰ درجه و شدت باد بالای ۸۰ کیلومتر و سختی‌های فنی مسیر صعود است، به سلامت پشت سر گذاشته، به سوی قله رهسپار کند.
مطمئناً این گونه صعودها بدون پذیرش ریسک و خطرپذیری بالا ممکن و قابل اجرا نیست. به نظر می‌رسد این جهش برای کوهنوردی کشور بسیار بلند و ناگهانی بوده است. هرچند می‌توان بعد از به سلامت بازگشتن جوانان عزیزمان، به تجربه گرانقدری که می‌توانند برای همنوردان خود به ارمغان آورند، امیدوار بود و دل بست.

*****

محمد جعفری نفر برتر سنگنوردی آمریکا، آری یا نه؟

بنابر گزارش وبلاگ کوه قاف، محمد جعفری سنگنورد ایرانی‌الاصل مقیم آمریکا موفق به قهرمانی بخش مسابقات سنگنوردی «بولدرینگ» این کشور شد، ولی متأسفانه بنابر اخبار BBC طبق مقررات کشور آمریکا این عنوان به دلیل اصلیت غیرآمریکایی جعفری از او پس گرفته شد.
آیا این قانون آمریکایی‌ها صحیح و یا ناصحیح است؟
با اطلاع از جزئیات این خبر، شاید بتوان جواب کامل‌تری به آن داد.

*****

دیواره آزادکوه و پاسخ نه برای صعودکنندگان:

مهدی فرهادی کوهنورد خوش‌فکر و فعال باشگاه دماوند در وبلاگ خود «همطناب من» خبر از عدم موفقیت تیم صعودکننده به دیواره آزادکوه را اعلام کرد. هرچند در موقع اعزام این تیم امید زیادی برای موفقیت آنان رقم می‌خورد و با توجه به هوای نسبتاً ملایم زمستانی امسال، انتظار می‌رفت خبر موفقیت آنان اعلام شود که متأسفانه این چنین نشد.
باید منتظر بود و دلایل آن را از زبان سرپرست برنامه (مهدی فرهادی) و گزارش برنامه آن جویا شد.

*****

حکایت مش عبدی:

اگر مایلید داستانی تمثیل‌وار که مستقیماً به حال و هوای وبلاگ کوهنوردی و جنجالی «کلاغ‌ها» ربط دارد را بخوانید، سری به وبلاگ «داستان کوه» زده و حکایت «مش عبدی» به قلم آقای رامین شجاعی را مطالعه کنید.
جالب‌تر از آن جواب دور از انتظار و دوستانه آقای فرامرز نصیری مدیر وبلاگ کلاغ‌ها در بخش نظرهای آن مطلب می‌باشد!

*****

اعزام تیم امید به قله آرارات:

هفته گذشته تیمی استانی با عنوان «امید» که مدتی است زیرنظر فدراسیون کوهنوردی اردوهای آموزشی و هیمالیانوردی را می‌گذراند، راهی صعود زمستانی قله آرارات ترکیه شد.
با توجه به برگزاری و راه‌اندازی دوباره اردوها و صعودهایی اینچنینی در سطح هیئت‌های شهرهای بزرگ مانند تهران، این سئوال مطرح است که در زمان مدیریت قبلی فدراسیون کوهنوردی و هیئت کوهنوردی استان تهران، شنیده‌ها حاکی از آن بود که گویا پرونده این گونه صعودهای «دولتی» بسته شده و قرار است طبق برنامه‌های توسعه چندساله وزارت ورزش، امکاناتی از این قبیل در اختیار باشگاه‌ها و گروه‌های باسابقه کوهنوردی کشور گذاشته شود تا آنها با کمک اعضای خود بتوانند این گونه صعودها را در سازمان‌های خود راه‌اندازی نمایند….!!!