آشنایی با کوهنوردان نامدار جهان / به قلم محمد اسماعیلی (بخش سیزدهم)
بخش سیزدهم: خوانیتو اویارزابال (Juanito Oiarzabal)
خوانیتو اویارزابال در آلاوا، ایالت باسک اسپانیا در ۳۰ مارس ۱۹۵۶ متولد شد (۶۰ ساله). اوریارزابال اولین اسپانیائی و ششمین کوهنورد در جهان است که موفق شد پروژه ۱۴ قله بالای هشت هزار متر را در سال ۱۹۹۹ به پایان برساند.
در تاریخ کوهنوردی جهان او سومین فردی است که بدون استفاده از اکسیژن کمکی تمامی قله های ۸۰۰۰ متری را صعود کرده است.
خوانیتو اولین فردی است که موفق شده است که سه قله (اورست، K2 و کانچن جونگا) را ۲ بار صعود کند. او ۲۵ اکسپدیشن مهم در طول ۲۳ سال دوران کوهنوردی خود را به پایان رسانیده است.
آغاز پروژه (۸۰۰۰*۱۴*۲)
در سال ۲۰۰۹ خوانیتو اویارزابال تصمیم گرفت یکبار دیگر تمامی ۱۴ قله ۸۰۰۰ متری جهان صعود کند. یعنی صعودهای خود را به ۸۰۰۰×۱۴×۲ برساند، تصمیمی که تا آن زمان کسی شهامت آغاز آن را در سر نمیپروراند و هدف او این بود که بعنوان اولین فرد بتواند با پایان این پروژه نامش را در تاریخ ثبت کند.
پروژه ای که او آغاز کرد، در سال ۲۰۱۲ به علّت ادم ریوی جدیدی که در ۵۰ متر مانده به قله شیشاپانگما برای او رخ داد، ادامه این صعودها را غیرممکن کرد. (در این اکسپدیشن او بهمراه کارلوس پاونر و خوانجو کارا همراهی میشد)
در آزمایشات پزشکی متعددی که بر روی او انجام شد آشکار شد که او به آمبولی ریوی و ادم ریوی و گرفتگی شریانها و مشکل دریچه قلبی مبتلا است. در مورد ادم ریوی او سابقه را در ماناسلو و شیشاپانگما در صعودهای قبلی نیز داشت. با منع پزشکان برای صعود به ارتفاعات بالا، خوانیتو اعلام کرد که انگیزه و شور و هیجان خود را برای ادامه پروژه (دابل ۱۴) از دست داده است. او برای کامل کردن پروژه ۸۰۰۰×۱۴×۲ خود تنها سه قله (دائولاگیری، نانگاپاربات و برودپیک) را پیش روی خود داشت.بعد از ۲٫۵ سال درمان و استراحت با تأئید پزشکان برای ادامه پروژه خود در جولای ۲۰۱۵ بار دیگر از برودپیک برای تست خود آغاز کرد. او بهمراه «آلبرتو زراین» صعود به برودپیک را استارت زدند و تا ارتفاع ۷۷۵۰ متر صعود کردند ولی به علّت شرایط نامساعد آب و هوائی که بیشتر اکسپدیشنهای منطقه با آن درگیر شدند مجبور به بازگشت به بیس کمپ شدند.
خوانیتو درباره انتخاب برودپیک برای صعود و ادامه پروژه گفت: قله برودپیک قله تکنیکالی نیست. این تست را از این جهت انجام دادم تا اگر بار دیگر مشکل ادم ریوی پیدا کردم برای همیشه پروژه ۸۰۰۰×۱۴×۲ را رها کنم. اگرچه امروز شرایط سابق را ندارم، از مشکل زانو رنج می برم و شرایط بدنی ام هم مانند چند سال قبل نیست. البته من با سی امین (۳۰th) صعود آکونکاگوا (Aconcagua) در آرژانتین خود را تست کردم و در موقعیت خوبی بودم ولی شرایط برودپیک برای تمام کوهنوردان دشوار شده بود.
کلید اصلی بقاء در کوهستان
خوانیتو اویارزابال کلید اصلی بقاء در کوهستان را برای کسی که بصورت مداوم به هیمالیا میرود، یقیناً شانس بی تأثیر نیست یا آنچنان که مادرم میگفت : فرشته نگهبان حامی توست. اگرچه من چندان اعتقادی به این گفته ندارم واقعیت اینست که شما بدنبال شانس خوب هستید ولی تجربه ای که در طی سالیان در هیمالیا بدست آورده ای و توانائی اینکه میتوانی خطرهای احتمالی را پیش بینی کنی یکی از عوامل اصلی بقاء من در کوهستان بوده است.
اولین باری که در سال ۱۹۸۷ بهمراه «آتکسو آپلانیز» به گاشر بروم II صعود کردیم در یخچال گاشربروم ناگهان بداخل یک شکاف یخی افتادم با دستهایم بالای شکاف را محکم چسبیده بودم و زیر پایم ۵۰ الی ۶۰ متر عمق شکاف بود، «آتکسو آیلانیز» دستهایم را گرفت و من قادر شدم از شکاف بیرون بیایم.
من وامدار زندگی هستم، زندگی بیش از ۱۰ بار به من لبخند زده است و فرصت شروع دوباره را برایم میسر کرده است و من در زندگی خیلی خوش شانس بوده ام و در عین حال آرزوهای زیادی هم دارم.
«خوانیتو و واقعه K2»
در سال ۲۰۰۴ به مناسبت پنجاهمین سالگرد صعود K2 (توسط دو ایتالیائی کومپانونی – لاسه دلی) اکسپدیشنهای زیادی در قره قروم برای صعود به K2 حاضر بودند و ناگهان محیط آرام و ساکت K2 شباهت به ازدحام اورست را پیدا کرده بود.
در این صعود خوانیتو بهمراه ادورنه پاسابان و فران لاتور (LaTorre) و مایکل زابالزا (Zabalza) بودند. خوانیتو پس از صعود به K2 به علّت کور برفی، خستگی شدید و یخزدگی انگشتان پایش در بازگشت در ارتفاع ۸۰۰۰ متر مسیر به طرف پائین را در شب هنگام گم کرد و در نهایت در شیبی ناامیدانه در انتظار مرگ نشست.
از سوئی همتیمی خوانیتو «فران لاتور» در C4، خود را برای صعود به K2 آماده میکرد که از ناپدید شدن خوانیتو مطلع شد. «فران لاتور» با رها کردن صعود خود به K2 به جستجوی خوانیتو در ارتفاع بالای ۸۰۰۰ متر پرداخت و سرانجام خوانیتو را در حالی که نیمه بیهوش شده بود در یکی از شیبها یافت و او را به پائین منتقل کرد.
در سال ۲۰۰۴ صعود به K2 ، بیست ویکمین قله بالای ۸۰۰۰ متری بود که خوانیتو برای تکمیل پروژه (دابل ۱۴) خود صعود کرد ولی بهای سنگینی برای آن صعود پرداخت. او در این حادثه تمامی انگشتان پای خود را به علت یخزدگی از دست داد ولی ادورنه پاسابان ۲ انگشت پای خود را از دست داد.
اما خوانیتو همچنان بیقرار برای ادامه کار و تکمیل پروژه اش بود و قبل از اینکه بهبودی کامل پیدا کند سعی کرد صعودهایش را از سر بگیرد. او اکسپدیشنی به (Yalung Kany) انجام داد با این امید که بار دیگر خود را به قله های بالای ۸۰۰۰ متر برساند ولی در این اکسپدیشن تنها توانست تا C1 صعود کند و تلاشش ناموفق بود. او به کاتماندو بازگشت و عهد کرد که دیگر برای قله های بالای ۸۰۰۰ متر تلاشی نکند ولی چند ساعت بعد پشیمان شد و نظرش عوض شد.
تجربیات خوانیتو اویارزابال
موفقیتهای خوانیتو در هیمالیا کاملاً شناخته شده است. در اسپانیا او تمام کوهها را از مسیرهای جدید صعود کرده است. او کاملاً در صعودهای آلپی حرفه ای و باتجربه است. در قاره های دیگر (آمریکای شمالی و لاتین)، آفریقا و آسیا تجارب کاملاً وسیعی از صعود به قله ها دارد.
خوانیتو در حقیقت یک انسیکلوپدیای سیار کوهنوردی جهان با تجارب گسترده است.
صعودهای خوانیتو در آسیا :
• ۱۹۸۵ – چو آیو (۸۲۰۱) تبت
• ۱۹۸۷ – گاشربروم دو (۸۰۳۵ متر) پاکستان
• ۱۹۹۲ – نانگاپاربات (۸۱۲۵ متر) پاکستان
• ۱۹۹۳ – اورست (۸۸۴۸ متر) نپال
• ۱۹۹۴ – کی ۲ (۸۶۱۱ متر ) پاکستان
• ۱۹۹۵ – ماکالو (۸۴۶۵) نپال
• ۱۹۹۵ – لوتسه (۸۵۱۶ متر) نپال
• ۱۹۹۵ – برودپیک (۸۰۴۸ متر) پاکستان
• ۱۹۹۶ – کانچن جونگا (۸۵۸۶ متر) نپال
• ۱۹۹۷ – ماناسلو (۸۱۶۳ متر) نپال
• ۱۹۹۷ – Hidden peak (قله پنهان) (۸۰۴۶ متر) پاکستان.
• ۱۹۹۸ – دائولاگیری (۸۱۶۷ متر) نپال
• ۱۹۹۸ – شیشاپانگما (۸۰۴۶ متر) تبت
• ۱۹۹۹ – آناپورنا (۸۰۹۱ متر) نپال
• ۲۰۰۱ – اورست (۸۸۴۸ متر) نپال / چین
• ۲۰۰۲ – چوآیو (۸۲۰۱ متر) نپال / چین
• ۲۰۰۳ – گاشر بروم دو (۸۰۳۵ متر) پاکستان
• ۲۰۰۳ – Hidden peak (قله پنهان) پاکستان
• ۲۰۰۳ – چوآیو – نپال / چین (۲ بار)
• ۲۰۰۴ – آمادابلام (۶۸۵۶ متر) نپال
• ۲۰۰۴ – کی ۲
• ۲۰۰۸ – ماکالو
• ۲۰۰۹ – کانچن جونگا
• ۲۰۱۰ – آناپورنا (معوق: با توجه به اینکه پس از صعود از قله در بازگشت از هلیکوپتر استفاده کرد).
• ۲۰۱۱ – لوتسه
• ۲۰۱۲ – شیشاپانگما.
روسیه:
• ۲۰۱۰ – البروس (۵۶۴۲) صعود زمستانه
آمریکای لاتین:
• ۱۹۸۳ – آکونکاگوآ (۶۹۵۷ متر) آرژانتین (در مجموع ۳۰ بار صعود به این قله داشته است که در اکثر صعودها بعنوان راهنما عمل کرده است).
آمریکای شمالی – آلاسکا
• ۱۹۸۴ – دنالی (۶۱۹۴ متر)
کنیا
• ۱۹۹۸ – Mount Kenya
بخشی از جوایز و امتیازات خوانیتو اویارزابال :
• پروفسور مدرسه کوهنوردی اسپانیا (EVAM)
• نشان طلائی از فدراسیون کوهنوردی باسک
• عضو افتخاری انجمن جغرافیای اسپانیا
• نامزد جایزه پرنس آستوریاس برای ورزش در سال ۱۹۹۹
• فینالیست جایزه پرنس آستوریاس برای ورزش در سال ۲۰۰۰
• روزنامه Mundo Deportive او را یکی از ۲۰ ورزشکار قرن معرفی کرد.
• تقدیر برای چندین عملیات امداد و نجات
• مدال طلا برای Sports Merit توسط دولت اسپانیا در سال ۱۹۹۹
• عضو افتخاری انجمن کاشفان و ماجراجویان اسپانیا
• عضو UIAGM (اتحادیه جهانی انجمن راهنمایان کوهستان)
• در سال ۲۰۰۵ جایزه بینالمللی FCG را برای ورزش توسط بنیاد Fundacion Cristobal Gabarron را دریافت کرد.
• مجله ورزشی Marca بالاترین جایزه (Marca de Leyenda – نشان افسانه ای) را به او اعطا کرد که به تعداد اندکی از ورزشکاران تعلق گرفته است.
• مهمان و عضو افتخاری کمیته پنجاهمین سالگرد صعود آناپورنا توسط ماوریس هرتزوک (دعوت از خوانیتو توسط ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه صورت گرفت).
کتابهای خوانیتو اویارزابال :
• در جستجوی ۱۴ ستاره (۱۹۹۷)
• ۱۴ اوچومیل* (Ochomiles) خوانیتو اویارزابال ۱۹۹۹
• مصاحبه با خوانیتو اویارزابال (۲۰۰۱)
• اورست با خوایتو اوریارزابال (۲۰۰۲)
• خوانیتا اویارزابال و آناپورنا (۲۰۰۴)
• لذت رسیدن به قله (۲۰۰۵)
• پیرنه (Pyrne) خوانیتو اویارزابال (۲۰۰۶).
(* Ochomil (اوچومیل) در کوهنوری به ترمینولوژی گفته میشود که هدف صعود به قله بالای ۸۰۰۰ متری در جهان است، اولین Ochomil (اوچومیل) را ماوریس هرتزوک و لویس لاچنال در سوم ژوئن ۱۹۵۰ با صعود به آناپورنا به انجام رساندند).
اخلاق کوهنوردی و واقعه مرگ دیوید شارپ (سال ۲۰۰۶)
برخلاف ادموند هیلاری، خوانیتو اویارزابال کوهنورد باسکی باشگاه ۸۰۰۰ متریها از اخبار اورست در مورد دیوید شارپ کوهنورد انگلیسی شوکه نشد.
خوانیتو میگوید : اورست مدتهاست تبدیل به سیرک شده است من تا آنجائی که امکان داشته باشد از اخباری که در آنجا میگذرد دوری میکنم.
دیوید شارپ در حالتی عذابآور کنار صخره ای در حال مرگ است و دهها کوهنورد از کنارش عبور میکنند و حتی نگاهی هم به او نمی اندازند، عملی انسانی نیست. به نظر من حس همدردی در اورست دیگر وجود ندارد و دلیل آن اینست که کوهنوردان حرفه ای و باتجربه هیمالیا در بین آنها وجود ندارند. من حتی بسیاری از آنهائی که برای صعود به اورست میروند را کوهنورد نمیدانم. بسیاری از افرادی که به قله اورست میروند حتی نمیدانند بالای ارتفاع ۸۰۰۰ متر چه چیزی در انتظار آنهاست. آنها پول زیادی برای صعود میپردازند ولی این هزینه برای کوهنوردی نیست. آنها فقط برای «فتح قله اورست» هزینه میکنند. بنابراین فتح قله اورست اولین و تنها اولویت آنها میشود. آنها از تمامی امکانات و منابع برای رسیدن به قله استفاده میکنند: طنابهایی از قبل فیکس شده، شرپاها، مکملهای اکسیژن و غیره. آنها خودخواهانه تمام تمرکز خود را برای رسیدن به قله معطوف میکنند و دیگران را دیگر نمیبینند و واقعه مرگ دیوید شارپ به علّت این خودخواهی اتفاق افتاد.
«آنها برای دیگران اهمیتی قائل نیستند و فقط خود را میبینند».
کلام نهائی :
خوانیتو اویارزابال علیرغم تجربیات گسترده اش در کوهنوردی ارتفاعات بالا، گاهی اوقات پا را فراتر گذاشته و در جائی که باید متوقف شود به رفتن ادامه داد و این جائی بود که جان خود را با خطر جدی مواجه ساخت. امری که خوانیتو از کوهها فراگرفته است این است که با دوستانش در کوهنوردی همراه باشد.
«خوان» چندین بار توسط دوستانش از مرگ حتمی نجات داده شد و این امر را در تمامی محافل عنوان میکند و سپاسگزار کسانی است که در این راه، نجات زندگی او را به صعود قله ترجیح دادند.
خوانیتو بهائی که در کوهستان برای کوچکترین اشتباه کوهنورد میپردازد را بخوبی میشناسد. او دوستان زیادی را در این مسیر از دست داد.
در سال ۲۰۰۴ او با یک اشتباه در قضاوت در صعود به K2 و هنگام بازگشت تمامی انگشتان پای خود را از دست داد. آسیب روحی که بر اثر از دست دادن انگشتان پایش به او وارد شد باعث شد مدتها از علاقه وافرش به ارتفاعات بالا دور بماند.
خوانیتو اویارزابال شاید بزرگترین کوهنوردی باشد که با شکستها و ناکامی ها و در عین حال پیروزیهای فوق العاده اش هیچگاه از پای ننشسته و هر بار به صعودی دیگر از ۸۰۰۰ متریها اندیشیده است.
تألیف و ترجمه: محمد اسماعیلی
۱۳۹۵٫۱۰٫۲۲
ژانویه 12th, 2017 at 1:24 ب.ظ
با سلام و عرض ارادت خدمت جناب اسماعیلی
و سپاس از مطالب ارزشمندی که برای جامعه کوهنوردی امروز این مرز و بوم تهیه و تدوین می کنید.
«آنها برای دیگران اهمیتی قائل نیستند و فقط خود را میبینند».
و دیگر جملات انتخابی و بولد شما در این بیوگرافی ها گرانبهاست.
من و دیگر همنوردان هر هفته پیگیر مطالب ارسالی شما هستیم.
ژانویه 15th, 2017 at 8:50 ق.ظ
فوق العاده زیبا بود.
واقعا جملات متن پاراگراف هااز یک ذهن پاک نشات گرفته است.
ممنون از آقای اسماعیلی