آشنایی با کوهنوردان نامدار جهان / به قلم محمد اسماعیلی(بخش یازدهم)
بخش یازدهم : جرج مالوری (George H.L Mallory) (1924-1886)
در هشتم ژوئن سال ۱۹۲۴ جرج مالوری و همنوردش اندرو (سندی) ایروین به چند صدمتری بلندترین قله جهان اورست رسیدند و بر اثر طوفان مونسونی زودهنگام هر دو سقوط کردند و ناپدید شدند.
سرنوشت جرج مالوری از کوهنوردان نامی جهان برای ۷۵ سال در هالهای از ابهام قرار گرفت و سرانجام جسدش در سال ۱۹۹۹ یافت شد.
جرج مالوری هنگامی که در آمریکا سخنرانی میکرد خبرنگاری از نیویورکتایمز از او سئوال کرد: چرا میخواهی به اورست صعود کنی؟
و او در پاسخ گفت: برای اینکه اون اونجاست (because it’s there)
این سه کلمه معروف و تاریخی از او برای همیشه ثبت شد.
آخرین باری که آنها در ارتفاعات بالا دیده شدند توسط نوئل اودل (Noel Odell) همنورد حامی صعودشان از ارتفاع ۷۹۲۵ متری در ساعت ۱:۰۰ بعدازظهر در حدود ۲۴۵ متری زیر قله حوالی قدم دوم (second step) مشاهده شدند و ناگهان همه چیز با طوفان ناپدید شد و هر دو کوهنورد از نظر اودل ناپدید شدند و سپس در صفحات تاریخ بار دیگر ظاهر شدند.
بدینسان بزرگترین راز همه اکسپدیشنها در ارتفاعات بالا و بزرگترین معمای تاریخ کوهنوردی آغاز شد.
آیا جرج مالوری و اندرو (سندی) ایروین در هشتم ژوئن ۱۹۲۴ به قله اورست رسیدند؟
دقیقاً ۲۹ سال طول کشید تا سرانجام سر ادموند هیلاری نیوزلندی و شرپا تنزینگ نورگای از خطالرأس جنوبشرقی به قله اورست صعود کنند و نام اولین صعودکنندگان به اورست را به صورت رسمی به نام خود ثبت کنند.
زندگی، تحصیلات و شغل جرج مالوری:
مالوری در سال ۱۸۸۶ در چشایر (Cheshire) انگلیس متولد شد و در سال ۱۹۰۵ به تحصیل تاریخ در کمبریج پرداخت و قبل از آن با کوهنوردی و صخرهنوردی آشنا شده بود. سپس در Chaterhouse شروع به تدریس کرد. در این هنگام با همسرش روت ترنر (Ruth Turner) (1942-1892) آشنا شد و آنها در سال ۱۹۱۴ درست ۶ روز قبل از جنگ آلمان و انگلیس (جنگ جهانی اول) با هم ازدواج کردند که حاصل آن ازدواج ۲ دختر و یک پسر بود.
در دسامبر ۱۹۱۵ به عنوان ستوان دوم به ارتش سلطنتی پیوست و بعد از اتمام جنگ مالوری بار دیگر برای تدریس به Chaterhouse بازگشت و از آنجایی که همیشه عاشق کوهنوردی و ارتفاع بود و رویای رسیدن به اورست را در سر میپرورانید در سال ۱۹۲۱ برای پیوستن به اولین اکسپدیشن انگلیسیها به قله اورست از کارش استعفا داد.
محل درآمد او از آن پس نوشتن و ایراد سخنرانی بود که البته موفقیت شایانی در این زمینه نداشت.
تاریخچه کوهنوردی مالوری:
«اروپا»
۱- در سال ۱۹۱۰، مالوری به همراه یکی از دوستانش تلاش برای صعود Mont Velan در مرز سویس ـ ایتالیا به ارتفاع ۳۷۷۲ متر را انجام دادند ولی به علت ارتفاعزدگی مالوری قبل از صعود به قله به سرعت به طرف پایین بازگشتند.
۲- در سال ۱۹۱۱، مالوری مونبلان را صعود کرد و سپس Mon Maudit را در مرحله بعدی صعود کرد.
۳- در سال ۱۹۱۳، مالوری موفق به صعود Pillar rock شد با مسیری که تحت عنوان مسیر مالوری شناخته میشود، برای این مسیر گرید ۵a (با گرید آمریکایی ۵٫۹) را برای آن قائل شدهاند، این مسیر سالها سختترین مسیر در انگلیس شناخته میشد.
یکی از دوستان و همنوردان مالوری در این سالها زن جوانی به نام کوتی سندرز (Cottie Sanders) بود که بعدها رماننویسی با نام مستعار آن بریج (Ann Bridge) شد، آنها از سال ۱۹۰۹ با هم آشنا شدند و ماهیت رابطه آنها گیجکننده و مبهم بود.
آیا کوتی سندرز یک همنورد کوهنوردی برای مالوری بود یا به گونهای یک عشق غیررسمی؟
آنها با دو نفر دیگر ازدواج کردند ولی با هم مراوده داشتند و مالوری قبل از رفتن به اکسپدیشن ۱۹۲۴ کوتی را در جریان صعودش قرار داده بود.
بعد از اینکه مالوری ناپدید شد، آن بریج خاطراتی از مالوری نوشت که هیچگاه آن را منتشر نکرد اما در حقیقت مایه اصلی رمان رویای اورست برای بیوگرافینویسان همچون دیوید پای و دیوید روبرتسون شد.
کوتی سندرز بعدها برای دیدار «روت» همسر مالوری به نزد او رفت.
فعالیت کوهنوردی مالوری در آسیا:
اکسپدیشن سال ۱۹۲۱
مالوری در اولین اکسپدیشن انگلیسیها به اورست در سال ۱۹۲۱ شرکت داشت که حامی مالی آن کمیته ملی اورست بود که در این اکسپدیشن مسیر به گردنه شمالی (North col) به اورست کشف شد. با این اکسپدیشن نقشه صحیح اطراف قله اورست را ترسیم کردند. با سرپرستی مالوری و کمک چند شرپا، گروهی به حوالی زیر قله رسیدند و با صعود به گردنه خطالرأس شمالی (۷۰۲۰ متر) راهی از طریق خطالرأس شمالشرقی به قدم دوم (second step) را شناسایی کردند.
اکسپدیشن سال ۱۹۲۲
در اکسپدیشن دوم انگلیسیها به اورست در سال ۱۹۲۲ بار دیگر مالوری به هیمالیا بازگشت. سرپرستی با ژنرال بریگارد چارلز بروس و لیدر کوهنوردی اکسپدیشن را ادوارد استروت (Strutt) به عهده داشت که همگی تلاش جدی برای صعود به اورست را داشتند.
از آنجایی که در مابین مباحث خود بکارگیری اکسیژن را مغایر روحیه کوهنوردی میدانستند در سه تلاشی که در این اکسپدیشن انجام دادند تنها یک گروه از اکسیژن استفاده کردند.
گروه اول: اولین تلاش را مالوری به همراه سامرول (Somerrell) و ادوارد نورتون انجام دادند و به خطالرأس شمالی رسیدند و علیرغم هوای رقیق و عدم استفاده از اکسیژن به ارتفاع ۸۲۲۵ متر صعود کردند با تغییر شرایط آب و هوایی و دیر شدن زمان و تاریکی هوا، آنها مجبور به بازگشت از این ارتفاع شدند.
گروه دوم: دومین تلاش به رهبری جرج فینچ (G. Finch) و با استفاده از اکسیژن انجام شد که هم در مسیر صعود و هم در زمان استراحت از اکسیژن استفاده کردند. آنها به ارتفاع ۸۳۲۱ متری رسیدند. (این پیشروی آنها باعث شد که مالوری در اکسپدیشن بعدی از این تجربه برای استفاده از اکسیژن تجدید نظر کند.)
گروه سوم: سومین تلاش بار دیگر توسط مالوری انجام شد. ولی به علت فرا رسیدن فصل مونسون مجبور به بازگشت شدند و در حالی که مالوری گروهی از شرپاها را از شیب گردنه شمالی به طرف پایین رهبری میکرد، در برف تازهای که تاکمر باریده بود ناگهان بهمن قدرتمندی گروه را گرفتار کرد و ۷ شرپا در این بهمن جان خود را از دست دادند و اکسپدیشن به سرعت متوقف شد و در نهایت مالوری متهم به قضاوت ناصحیح از شرایط، از سوی افراد اکسپدیشن مخصوصاً دکتر لونگ استاف (Long Stoff) از اعضای اکسپدیشن شد.
اکسپدیشن سال ۱۹۲۴ انگلیسیها به اورست:
سومین اکسپدیشن
مالوری به اکسپدیشن سال ۱۹۲۴ انگلیسیها به اورست پیوست و بار دیگر سرپرستی اکسپدیشن با ژنرال بروس (Bruce) بود. مالوری تصور میکرد که به خاطر سنش که در آن زمان ۳۷ سال داشت این آخرین شانسش برای صعود به اورست و تحقق رویای دیرینهاش فتح اورست باشد و هنگامی که در تور آمریکا بود در گزارشی که در مقابل جمع کثیری انجام میداد عنوان کرد که این اکسپدیشن موفقیتآمیز خواهد بود و این بار قله اورست را صعود خواهیم کرد.
اولین تلاش: توسط مالوری و بروس (Geoffrey Bruce) انجام شد و در کمپ ۵ صعود به علت نامعلومی نیمهتمام رها شد.
دومین تلاش: توسط نورتون و سامرول از کمپ ۶ در یک هوای مناسب انجام گرفت و نورتون موفق شد بدون اکسیژن تا ارتفاع ۸۵۷۰ متر برسد که این رکورد جدیدی بود.
دو تلاش برای صعود انجام شد و ناموفق بود. هنوز جایی برای آخرین تلاش باقی بود. قبل از آنکه بارش برف سنگین که به دنبال مونسون تابستانی ایجاد میشد صعود را با مشکل جدید مواجه کند.
تلاش سوم (آخرین تلاش): برای تلاش آخر، صعود به عهده باتجربهترین کوهنورد اکسپدیشن ۱۹۲۴ جرج مالوری بود که بعد از بیماری رهبر اکسپدیشن عملاً جایگزین او محسوب میشد.
در کمال تعجب اعضای اکسپدیشن، مالوری همنورد خود برای صعود نهایی را فردی ۲۲ ساله و دارای تجربه اندک کوهنوردی یعنی اندرو ایروین را به کوهنورد باتجربه کافی یعنی نوئل اودل ترجیح داد. این تصمیم شگفتیساز مالوری در اصل به تخصص حرفهای آشنایی اندرو ایروین با تجهیزات کپسول اکسیژن و کاربرد حداکثری از آن بازمیگشت، چون مالوری قصد داشت این بار صعود را کامل کند. اما بحث در این مورد که علت اصلی این تصمیم چه بود هنوز وجود دارد.
حمله نهایی:
«آخرین تلاش اکسپدیشن ۱۹۲۴»
مالوری و ایروین در روز ۶ ژوئن ساعت ۸:۴۰ صبح حرکت خود را برای آخرین تلاش صعود آغاز کردند و کمپ ۶ را در هفتم ژوئن در ارتفاع ۸۱۶۷ متری برقرار کردند تا از آنجا حمله نهایی برای صعود به قله را انجام دهند.
روز هشتم ژوئن ۱۹۲۴ هر دو کوهنورد حمله نهایی خود به قله را آغاز کردند ولی ساعت دقیق آن مشخص نیست ولی نوئل اودل که به عنوان شخصی که برایشان نقش حمایتی داشت و بعداً به کمپ ۶ (انتهایی) رسید، هدلامپ را در چادر مشاهده کرد و این نشاندهنده این است که آنها بعد از ساعت ۴:۳۰ صبح حرکت کرده باشند و این زمانی بود که نور کافی وجود داشت و البته زمانی نبود که جزو برنامهریزی مالوری باشد چون او قصد داشت صبح زودتر حرکت کند.
در ۸ ژوئن نوئل اودل (Odell) که از کمپ پایینتر به بالا صعود کرده بود در ارتفاع ۷۹۲۵ متری دو کوهنورد را به صورت لکههایی در حال حرکت دید و ساعت یک بعدازظهر (۱PM) را نشان میداد و آنها در منطقه صخرهای قدم اول یا قدم دوم بودند. براساس اظهاراتی که اودل ارائه میدهد و آنها را در حالی دیده است که در مدت ۵ دقیقه قدم دوم را صعود کردند. با «سختی» این مسیر صخرهای این امر محتمل به نظر نمیرسد ولی شواهدی که بعدها بدست آمد نشان نمیدهد که آن دو نفر بالاتر از قدم اول را صعود کرده باشند. جایی که اودل آنها را دیده بود تا قله ۲۴۵ متر بیشتر فاصله نداشتند. البته در اظهارات بعدی او کاملاً مطمئن نبود که آنها را بالای قدم دوم دیده باشد و اضافه میکند ناگهان طوفانی آنها را از دید محو کرد.
امری که حائز اهمیت است زمانی است که اودل آنها را دیده بود. ساعت یک بعدازظهر کمی برای رسیدن به قله دیر بود در عین حال زمان خیلی زودی بود که آنها توانسته باشند به قله رسیده باشند و در حال بازگشت از قله باشند.
نوئل اودل از محلی که آنها را دید شروع به صعود به طرف کمپ ۶ (کمپ نهایی) کرد تا شاید امیدی برای دیدن دو کوهنورد را داشته باشد. ولی کسی در کمپ نبود. با فریاد سعی کرد تا توجه آنها را به کمپ جلب کند ولی آنها ناپدید شده بودند. از آنجایی که کمپ ۶ برای سه کوهنورد فضای کافی نداشت بنابراین او تصمیم گرفت ریسک بازگشت دیرهنگام در بعدازظهر به کمپ پایینتر را بکند با این امید که مالوری و ایروین سلامت به کمپ ۶ بازگردند.
اودل خود را به کمپ ۴ رسانید و روز بعد یک تیم وسایل مورد نیاز را به کمپ ۵ با امید زنده بودن دو کوهنورد رسانیدند و بار دیگر نوئل اودل این کوهنورد قدرتمند روز بعد به تنهایی به کمپ ۶ صعود کرد و مالوری و ایروین هرگز بازنگشتند و امیدها برای بازگشت آنها رخت بربست. مالوری و ایروین ناپدید شده بودند و به صورت معمایی هنوز صعودشان مورد توجه است.
بزرگداشت مالوری ـ ایروین
احتمالاً مالوری و ایروین در عصر روز هشتم ژوئن یا در نهم ژوئن ۱۹۲۴ جان خود را در ارتفاعات بالا از دست دادند. ناپدید شدن این دو کوهنورد به سرعت در انگلیس پخش شد و هر دو به عنوان قهرمان محسوب شدند. در روز ۱۷ اکتبر ۱۹۲۴ در کلیسای سنتپاول لندن مراسم یادبودشان برگزار شد و جمع کثیری از مردم انگلیس شامل نخستوزیر و تمام اعضای کابینه و اعضای خانواده سلطنتی در رأس آنها پادشاه جرج پنجم در مراسم حضور داشتند.
ناپدید شدن مالوری برای مدت ۷۵ سال
بعد از ناپدید شدن مالوری ـ ایروین اکسپدیشنهای جستجوی متعددی برای یافتن آنها عازم اورست شدند که مشخص کنند که آیا آنها به قله اورست رسیدند یا در صعود به قله ناموفق ماندند.
در سال ۱۹۳۳ یکی از اکسیژنهایی که مصرف کرده بودند و تبر یخی اندرو ایروین در قدم اول یافت شد.
فرانک اسمیت در اکسپدیشن ۱۹۳۶ انگلیسیها به اورست جسدی را در محلی که تبر یخی اندرو ایروین در سال ۱۹۳۳ یافت شده بود با تلسکوپ بسیار قوی از بیسکمپ شناسایی کرد و چون مسیر طولانی بود و دسترسی امکانپذیر نبود محل جسد دقیقاً در جایی قرار داشت که مالوری و ایروین ناپدید شده بودند.
فرانک اسمیت نامهای به ادوارد فلیکس نورتون افسری که در اکسپدیشن ۱۹۲۴ حضور داشت و نقش فعالی در پیگیری یافتن مالوری ـ ایروین به عهده داشت، نوشت.
ادوارد فلیکس این نامه را از ایجاد حساسیت فوقالعادهای که حدس میزد رسانهها به راه بیاندازند مخفی نگاه داشت و تا سال ۲۰۱۳ این موضوع آشکار نشد و سپس نامه مذکور توسط پسر فرانک اسمیت که در حال نوشتن بیوگرافی پدرش بود عیان شد.
یافتن جسد و بقایای جرج مالوری
در سال ۱۹۹۹، اکسپدیشن جستجوی مالوری ـ ایروین که توسط BBC و TV Show Nowa حمایت مالی میشد توسط اریک سیمونسون سازماندهی شد. آنها به منطقه رفتند و در ماه می ۱۹۹۹ کنراد آنکر (Conrad Anker) جسد یخزده و تقریباً مومیایی شدهای را در ارتفاع ۸۱۵۷ متری در رخ شمالی کوه اورست مشاهده کرد.
جایی که جسد قرار داشت زیر محلی بود که تبر یخی ایروین قبلاً یافت شده بود. با برچسب لباس به نام G. Leigh Mallory اطمینان یافتند مالوری را سرانجام بعد از ۷۵ سال یافتهاند. بدن در وضعیت خوبی باقی مانده بود.
به همراه جسد، عینک برفی، چاقوی جیبی، ارتفاعسنج و ساعت یافت شد. گروه جستجو موفق به یافتن دوربین کداکی که آنها در اختیار داشتند و میتوانست نشان دهد که این دو نفر به قله رسیدهاند، نشد.
متخصصین کداک اعلام کردند اگر دوربین یافت شود، فیلم آن به علت سیاه و سفید بودن و دمای فریز ارتفاع بالا قابل بازیابی است و میتوان آن را پرینت کرد. چندین گروه تحقیقی دیگر برای یافتن دوربین کداک و در عین حال یافتن جسد اندرو ایروین ایجاد شد که تاکنون ناموفق بوده است.
مشاهدات Xu Jing سرپرست اکسپدیشن چینیها به اورست در سال ۱۹۶۰
در سال ۲۰۰۱، اریک سیمونسون (Simonson) (لیدر اکسپدیشن تحقیقی برای جستجوی مالوری ـ ایروین در سال ۱۹۹۹) و یک محقق آلمانی اورست به نام هملب (Jochen Hemmleb) به پکن سفر کردند تا با باقیمانده افراد اکسپدیشن ۱۹۶۰ چینیها به اورست، مصاحبه کنند. این اکسپدیشن چینیها اولین اکسپدیشن به رخ شمالی بعد از اکسپدیشن دهه ۱۹۲۰ و دهه ۱۹۳۰ انگلیسیها بود. در حین مصاحبه Xu-Jing رهبر اکسپدیشن ۱۹۶۰ چینیها عنوان کرد که در بازگشت در منطقه قدم اول او جسدی را دیده بود که به پشت افتاده و پاها به سمت قله قرار داشت و در صخرهای گودالی قرار داشت. در آن زمان هیچ شخصی جز مالوری و ایروین در رخ شمالی ناپدید نشده بودند. مالوری اندکی قبل یافت شده بود و آنطور که Xu میگفت به احتمال قوی جسد باید متعلق به ایروین باشد. البته اطلاعاتی که Xu ارائه داد نمیتوانست محل دقیق را مشخص کند.
عملیات جستجوی جدید برای یافتن جسد ایروین و دوربین کداک همراهش
در سال ۲۰۱۰ تاریخدان آمریکایی اورست تام هولزل (Tom Holzel) عکس هوایی را مورد بررسی قرار داد که در سال ۱۹۸۴ به وسیله Brad Washburn عکاس نشنال جئوگرافیک گرفته شده بود و این نشاندهنده جسمی در ارتفاع ۸۴۲۵ متری و در نزدیکی محل یافت شدن تبر یخی ایروین بود و در وضعیتی که Xu-Jing عنوان کرده بود پاهای جسد به سمت قله قرار داشت. با اعزام تیمی به منطقه در سال ۲۰۱۱ آثاری تا بحال از ایروین یافت نشده است (در حال حاضر گروههای جستجو به دنبال یافتن دوربین کداکی هستند که در یادداشتهایی که از اندرو ایروین باقی بود به همراه داشت.)
معمای رسیدن جرج مالوری به قله اورست و تلاش فیلمسازان برای حل معما
معمای صعود به قله اورست توسط مالوری ـ ایروین گروههای تحقیقی زیادی را به خود مشغول کرده است و این از ذهن کاوشگر انسان ریشه میگیرد. اخیراً جولیا روبرتز (هنرپیشه زیبای هالیوود و برنده اسکار ۲۰۰۰ به عنوان بهترین هنرپیشه زن) به عنوان تهیهکننده یک فیلم برای آشکار شدن معمای صعود به اورست علاقمند شده است که به همراه کوین تاون سند و Shekhar Kapur (به عنوان کارگردان) برای پروژه جدید در تلاش هستند و کسانی هم در بالای رخ شمالی اورست برای جستجوی نشانههایی برای حل این معما هستند و شایعات زیادی در این مورد در جریان است.
البته فیلمهای رویای وحشتناک (آنتونی جفن) و «راه پیروزی» جفری آرشر نتوانست پایانی برای حل این معما باشد.
چگونگی سقوط مالوری ـ ایروین و وضعیت جسد مالوری:
از آنجایی که ناحیه کمر و شکم مالوری آسیب بسیار شدیدی براثر کشیده شدن طناب دیده بود، نتیجهگیری شد که دو کوهنورد با طناب بهم متصل بودند که ناگهان یکی از آنها در راه بازگشت به کمپ ۶ سقوط میکند. شدت سقوط به حدی بود که طناب پاره میشود و جرج مالوری چون تبر یخی در دست داشت سعی در حفظ خود میکند ولی چون سرعت سقوط بسیار زیاد بود با صخرهای برخورد میکند و از ناحیه بالای پوتین (تیبیا و استخوان فیبولا) دچار شکستگی میشود. در این برخورد با صخره ناگهان تبر یخی در دستش چرخیده و به سرش اصابت میکند و در ناحیه پیشانی شکستگی شدید به اندازه یک توپ گلف ایجاد میشود که احتمالاً علت اصلی مرگ مالوری همین اتفاق بوده است.
جسد مالوری ۳۰۰ متر زیر و ۱۰۰ متر افقی نسبت به محل تبر یخی ایروین (که در ۱۹۳۳ یافت شد) قرار داشت. در مورد ایروین احتمالاً چون تبر یخی به دلایلی از دستش افتاده بوده قادر به کنترل خود در سقوط نبوده است.
معمای صعودی که همچنان باقی است
۱- همانطور که ذکر شد مالوری ـ ایروین آخرین بار توسط همتیمی خود نوئل اودل در حدود ساعت ۱ بعدازظهر دیده شدند و ناگهان طوفان شدید مونسونی باعث شد از دید ناپدید شوند. اینکه در حال صعود یا فرود بودند نامشخص است، محل دقیق دیده شدن آنها، قدم اول یا قدم دوم (First or Second Step) بود.
۲- عکسی که دختر مالوری میگفت که قرار بود پدرش از مادرش در قله بگذارد در کیفی که از مالوری به دست آمد موجود نبود. این ممکن است از علتهای تصور شود که او به قله رسیده و عکس را در قله قرار داده است.
۳- از سویی ممکن است Wang-Hong-bao که در اکسپدیشن چینیها در ۱۹۷۵ برای اورست حضور داشت و برای گشتی به حدود کمپ ۶ متعلق به مالوری ـ ایروین صعود کرده بود، اعلام کرد جسد مرد انگلیسی را دیده است. او تبر مالوری را برای اثبات گفتهاش برداشته بود و احتمال دارد که عکس همسر مالوری را برای تأیید هویتش برداشته باشد. Wang-Hong بعدها بر اثر بهمن کشته شد.
۴- عینک برفی شکسته شده مالوری در جیبش قرار داشت و این نشان میدهد که آن دو نفر تلاش برای صعود را انجام دادند و بعد از غروب آفتاب در حال بازگشت بودند که دیگر نیاز به عینک زدن نبود.
در هر حال تلاش تحسینبرانگیز بشر بعد از گذشت حدود ۹۲ سال از این حادثه برای حل این معما قابل ارزش است.
مختصری در ارتباط با زندگی و فعالیتهای اندرو (سندی) ایروین (۱۹۲۴-۱۹۰۲)
اندرو ایروین که با نام سندی شناخته میشد در سال ۱۹۰۲ در Merseyside انگلیس متولد شد. او از خانوادهای مشهور در زمینه ادبیات، سیاست و پزشکی بود.
در مدرسه Shrewsburg به عنوان مهندسی تیزهوش فارغالتحصیل شد و قادر به تعمیر هرگونه وسیله مکانیکی بود. او در حین جنگ نوآوریهایی در ساخت ادواتی داشت که کاربردی بودند و نشان از نبوغ او داشت. در عین حال علاقمند به ورزش قایقرانی (پاروزنی) بود که ستاره آن ورزش در سال ۱۹۱۹ در مسابقهای شد و همین باعث سوق دادن او به کالج Merton در آکسفورد شد تا در آنجا مهندسی را ادامه دهد.
در آکسفورد به کلوب کوهنوردی دانشگاه آکسفورد پیوست. در عین حال عضوی از مسابقات آکسفورد ـ کمبریج در ۱۹۲۳ بود و عضوی از برندگان در سال ۱۹۲۳ شد.
در ۱۹۲۳ ایروین در اکسپدیشن قطب شمال کالج مرتون به Spitsbergenشرکت کرد. او و رهبر اکسپدیشن نوئل اودل متوجه شدند که در سال ۱۹۱۹ در فوئل گراچ در ارتفاعات کوه ولش با هم ملاقات داشتهاند. هنگامی که ایروین موتورسیکلت خود را به قله رسانید باعث سورپرایز اودل و همسرش مونا شد که هر دو با پای پیاده به آنجا رسیده بودند.
در نتیجه با پیشنهاد Odell به سومین اکسپدیشن اورست انگلیسیها پیوست ، به عنوان سوپرمنی که قرار بود در اکسپدیشن حضورش حس شود.
او در آن زمان ۲۱ ساله بود و هنوز از کمبریج فارغالتحصیل نشده بود.
در سفر دریایی به هیمالیا با مالوری همراه بود و مالوری دریافت که با مردی آهنین طرف است. در نامهای به همسرش روت نوشت: اروین مردی است که میتواند قابل اتکاء در هر مورد باشد جز مباحثه.
ایروین که در دانشگاه به عنوان فردی پرتلاش، نوآور و دارای نبوغ معروف بود در طول اکسپدیشن ایدههای جدیدی در مورد بهینهسازی مربوط به کپسول اکسیژن، چراغ خوراکپزی و بسیاری از وسایل که کارآیی آن را برای کوهنوردان آسانتر میکرد نظرات فنی مورد قبولی ارائه میداد.
همین خصوصیات فنی سندی اروین باعث شد مالوری او را به همراه خود برای صعود نهایی انتخاب کند.
آرنولد لون یکی از دوستان ایروین نوشت:
ایروین زیاد عمر نکرد ولی خوب عمر کرد. او در اواخر عمرش در اوج فعالیتهای خود بود. او در قایقسواری در مسابقات آکسفورد برنده شد و به Spitsbergen به عنوان کاشف رفت. عاشق اسکی شد و شاید در انتها اورست را فتح کرد. او انگلیسی بود، انگلیسیها ترجیح میدهند خوب زندگی کنند تا زیاد زندگی کنند.
آیا صعود مالوری از رخ شمالی او را دچار چالش صعود به قله اورست کرد؟
کوه اورست یک کوه هرمی سه ضلعی است که رخ شمالی و شرقی آن در تبت و رخ جنوبغربی آن در نپال واقع شده است.
سالها تبت و چین اجازه ورود به هیچ خارجی را برای صعود به اورست نمیدادند. در سال ۱۹۲۱ تبت متقاعد شد که اجازه ورود به خارجیان برای فتح اورست را صادر کند. بنابراین کوهنوردان میتوانستند از مسیر تبت به رخ شمالی دسترسی پیدا کنند.
رخ شرقی و رخ خطالرأس شمالشرقی ما بین آن دو مسیری بود که توسط کوهنوردان آن دوران طلایی برای صعود اورست بکار گرفته میشد. بنابراین این تیغه امروز مسیر تیغه شمالی نامیده میشود.
و آخرین مرحله صعود به قله از این مسیر بسیار تکنیکال است و صعود به آن دشوار است که تحت عنوان قدم اول، قدم دوم و قدم سوم (First, Second, Third Step) شناخته میشود.
از سال ۱۹۵۰ همزمان با ادعای چین بر تبت ، دسترسی خارجیان به این مسیر بسته شد و مسیر شمالی دیگر در دسترس نیست.
بنابراین هنگامی که ادموند هیلاری و تنزینگ نورگای در سال ۱۹۵۳ اکسپدیشن خود را برای صعود به اورست انجام دادنداز مسیر خطالرأس جنوبشرقی و از ناحیه نپال این صعود انجام شد و این مسیر کاملاً آسانتر از رخ شمالی است که مالوری مجبور بود قله اورست را صعود کند.
مانع اصلی نزدیک قله از این رخ، هیلاری استپ (قدمگاه هیلاری) است که قسمت مشکلی برای صعود است. به غیر این قسمت، بقیه مسیر دشوار و طاقتفرساست و تکنیکال نیست.
از آنجایی که هیلاری و مالوری ۲ مسیر کاملاً متفاوت برای صعود به قله اورست را در پیش رو داشتند بنابراین مقایسه بین این دو کاملاً مشکل است. کاری که مالوری کرد یک جنگ تمام عیار بود و مالوری به عنوان یک قهرمان واقعی در دنیای کوهنوردی باقی خواهد ماند.
*رخ شرقی اورست کاملاً یک دیوار عمودی برفی است بنابراین رسیدن به قله از خطالرأس به سوی شمال است. اکسپدیشن مالوری و قبل از آن کمپ۴ و ۵ را در ناحیه نسبتاً پهن این خطالرأس برقرار میکردند. اما بالای کمپ۵ شرایط کاملاً دشوار میشد و نیاز به کوهنوردی حرفهای داشت.
کمپ ۶ دیگر شبیه یک کمپ واقعی نبود و کمپ را مجبور بودند در یک لبه یا فرورفتگی برقرار کنند. بعد از آن نوار زرد (Yellow Band) در پیش رو بود که چند صدمتر صخره زرد رنگ که راه صعودش تراورسی بود که باید انجام میشد تا به تیغه شمالشرقی برسند. به همین دلیل بود که در سال ۱۹۲۴ دو تلاشی که برای صعود انجام شد با شکست مواجه شد و مجبور به بازگشت شدند.
مالوری و ایروین سومین زوج کوهنوردانی بودند که حمله نهایی خود را از این کمپ آغاز کردند. آنها نوشتهای به شرپای خود دادند و طرح نقشه را برای نوئل اودل توضیح دادند که آنها را ساپورت میکرد.
* اکسپدیشن بعدی از سوی تبت در سال ۱۹۳۳ اجازه داده شد و تبر یخی مالوری توسط یک کوهنورد انگلیسی یافت شد. (۲۰ متر پایین خطالرأس و ۲۵۰ متر پایین قدم اول). هیچ کوهنوردی در آن شیب بدون تبر یخی نمیتواند حرکت کند. بنابراین نتیجهگیری کردند این محل باید محل سقوط یا حادثه باشد. شاید تبر یخی ایروین افتاده باشد در هر حال اگر امکانی داشت آنرا بردارد تلاش میکرد.
* در سال ۱۹۶۰ یک اکسپدیشن چینی برای صعود به اورست اقدام کردند. در مقابل خود در قدم دوم (Second Step) با دیوارهای به ارتفاع ۳۰ متر مواجه شدند که برای صعود نیاز به مهارت تکنیکال داشت. برای گذر از این دیواره ۴ نفر از ۵ نفر گروه ناموفق بودند. آنها توانستند با تکنیک Court-e’chelle موفق به صعود از دیواره شوند. یعنی آخرین نفر توانست به بالای قدم دوم برسد.
در این تکنیک که شبیه عمل سیرک بازی است افراد بر روی شانههای هم سوار میشوند تا به بالا برسند،چینیها در اکسپدیشن ۱۹۷۵ نردبانی را به آنجا بردند که به صورت دائم در آنجا نصب کردند که هنوز هم در آن رخ از آن نردبان استفاده میشود.
* مالوری کوهنوردی فوقالعاده بود. ولی ایروین تجربه کافی نداشت. به نظر نمیرسد که آنها توانسته باشند کاری که کوهنوردان چینی انجام دادند را انجام داده باشند و بدون شک بازگشت برای آن دو نفر مالوری ـ ایروین از این دیواره عاقلانهترین کار ممکن میتوانست باشد. به احتمال قوی، غیرقابل صعود بودن قدم دوم (Second Step) آنها را از حرکت به طرف بالا بازداشته است و بیتردید تلاش زیادی کردهاند و به دنبال آلترناتیوی برای بالا رفتن از این مانع بودهاند. شاید چند ساعت برای آنها زمان به طول انجامیده است و چون مالوری با قابلیتهای ویژه خود شرایط را مساعد ندیده است .در عین حال با طوفان مونسونی پیش از موعد که آنها را غافلگیر کرده بود که حتی از دیدرس نوئل اودل نیز با مه شدیدی که به وجود آمده بود خارج شده بودند. در این حال تصمیم به بازگشت به کمپ ۶ را میگیرند که ناگهان در بازگشت با حادثه سقوط به تاریخ میپیوندند.
اندرو ایروین ۲۲ ساله یک مهندس مکانیک نابغهای بودکه با وجود سن کمی که داشت جسارت فوقالعادهای در بسیاری زمینهها داشت.
مالوری ۳۷ ساله با فصاحت و بلاغت کلامش و نوشتههای زیبایش از چالشهای اکسپدیشنهایش مینوشت و تمام زحمت و تلاش خود را کشید تا به رویای خود دست بیابد حتی اگر این رویا برای او میتوانست تبدیل به رویای وحشتناک شود.
اگر روزی موضوعی برای کسی مشکل جلوه کند یاد گفته مالوری میافتیم: «برای اینکه او اونجاست» و این میتواند باعث حرکت شود. مالوری راه را به همه نشان داد. جان. اف. کندی و به یاد مالوری گفت: چون ماه اونجاست به آنجا میرویم. سه کلمهای که انسان را به چالش میکشد تا اراده خود را بکار گیرد.
گفتههای بزرگان در مورد مالوری
ادموند هیلاری در مورد تئوری صعود مالوری میگوید:
اگر به قله صعود کردی و در بازگشت جانت را از دست دادی آیا این یک صعود کامل به یک قله است؟ من ترجیح میدهم یک صعود کامل را رسیدن به قله و بازگشت سلامت به پایین تصور کنم.
کریس بانینگتون می گوید:
اگر دو کوهنورد بالای قدم دوم دیده شدند آنها تقریباً به قله نزدیک شده بودند با درنظر گرفتن تمام شرایط ، کاملاً قانع کننده است که آنها برای قله می رفتند ، من یقیناً دوست دارم که به قله رسیده باشند ، آیا آنها به قله رسیدند یا نه چیزی است که کسی نمیداند.
کنراد آنکر (Conrad Anker):
کنراد آنکر اولین کسی است که جسد مالوری را در سال ۱۹۹۹ کشف کرد.
او در مورد صعود مالوری – ایروین می گوید : این امکان وجود دارد ولی بسیار غیر محتمل است که او به قله رسیده باشد.
او می گوید : من باور ندارم که به قله رسیده باشند.صعود به اورست بسیار مشکل است و من فکر می کنم مالوری کوهنوردی بسیار حرفه ای بود و بخشی از یک کوهنورد حرفه ای بودن اینست که بدانید شما در نهایت ریسک هستید و آن زمانی است که باید برگردید و من فکر می کنم او شرایط را درک کرد و با پایین بازگشت و مالوری با ایروین در هنگام فرود در باندزرد (Yellow band) ناگهان سُر می خورند و چون هم طناب بودند با هم سقوط می کنند و طناب به شدت کشیده می شود و در نهایت هر دو به استراحت ابدی می رسند.
در سال ۲۰۱۰ مستند رویای وحشتناک به کارگردانی آنتونی جفن به بازسازی امکان صعود مالوری به قله می پردازند.
کنراد آنکر و همنوردش با برداشتن نردبان دائمی چینی ها توانستند از قدم دوم که مانع مالوری – ایروین برای صعود شده بود ، این قسمت را با سختی ۵٫۹ صعود کنند . این بخشی از برنامه ای بود که اثبات کنند که آن دو توانائی صعود از قدم دوم به سمت قله را داشته اند و بقیه مسیر برای آنها تا قله چالش برانگیز نمی توانست باشد.
در ضمن ۷ سال قبل از این فیلم ، کنراد آنکر با استفاده از نردبان چینی ها از «قدم دوم» بالا رفت و سختی آن را ۵٫۱۰ اعلام کرد و گفت برای مالوری و ایروین غیرممکن بوده است که بتوانند از آنجا به سمت قله صعود کنند ولی در سال ۲۰۰۷ تغییر عقیده داد و اعلام کرد ؛ امکان بالا رفتن را می توانستند داشته باشند.
در عین حال نوئل اودل که در ابتدا اعتقاد داشت مالوری – ایروین را در حالی که از قدم دوم عبور کردند دیده است (در عرض ۵ دقیقه) بعدها نظر خود را عوض کرد و اعلام کرد که آنها از قدم اول عبور کردند ، در اواخر زندگی خود بار دیگر به نظر اول خود بازگشت.
در نهایت چون این معما همچنان باقی است تنها در صورت یافتن جسد اندرو ایروین و دوربین کداکی که همراهش بود ، معمای رسیدن این دو کوهنورد به قله اورست در آینده قابل حل است.
آگوست 3rd, 2022 at 3:15 ب.ظ
[…] مقاله کاملی درباره جورج مالوری، وبسایت باشگاه اسپیلت […]