گزارش برنامه پیمایش کامل خط الرأس دوبرار ۲۶ تا ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ – هر هفته یک برنامه «شماره ۹۸۴»
یکی از خط الرأس های مشهور البرز شرقی خط الرأس دوبرار (یا قره داغ) است.
این خط الرأس با طول تقریبی ۶۰ کیلومتر، همچون دیواری بین دو جاده هراز و فیروزکوه قرار دارد و از منطقه پلور مازندران شروع شده و تا روستای امین آباد منطقه فیروزکوه ادامه دارد.
به دلیل مرتفع تر بودن مبدا صعود غربی عموما این خط الراس را از غرب به شرق صعود میکنند. کراکس اصلی مسیر در سمت شرق قرار دارد و در صورت شروع پیمایش از شرق، قسمت کراکس را با انرژی بیشتر اما با کوله سنگین تر باید طی کنیم.
اولین قله اصلی از سمت غرب، بزم چال، و آخرین قله اصلی، کلاهون میباشد.
به دلیل علاقه کوهنوردان به صعود تعداد قله بیشتر، در گزارش ها قله های بسیاری نام برده میشود، ولی به نظر ما این خط الراس ۱۱ قله اصلی دارد.
به ترتیب از غرب به شرق:
بزم چال ۳۴۲۰ متر ، چنگیزچال ۳۶۳۰ متر، پروانه ۳۷۵۰ متر، انگمار ۴۰۳۰ متر، دوبرار غربی ۴۰۸۰ متر، دوبرار شرقی ۴۰۸۵ متر، سوزچال ۴۰۶۰ متر، قره داغ غربی ۳۹۶۰ متر، قره داغ شرقی ۳۷۳۰ متر، اسب گیرون ۳۷۱۰ متر و کلاهون ۳۶۲۰ متر.
از نکات جذاب این خط الراس دست به سنگ بودن تقریبا یک سوم مسیر و منظره دماوند در کل خط الراس میباشد.
بهترین زمان برای پیمایش این خط الراس خرداد ماه است. در این زمان برفچال های متعددی جهت برداشتن آب روی خط الراس تشکیل میشود.
شرح برنامه:
پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۶ صبح صعودمان را از پل مرغی، بعد از امام زاده هاشم، شروع کردیم.
بعد از ۳ ساعت کوهپیمایی به قله اول خط الرأس یعنی بزم چال رسیدیم.
با کوله هایی نسبتا سنگین پیمایش خط الرأس را آغاز کردیم.
روز اول قله های بزم چال، چنگیز چال، و پروانه را صعود کردیم و ساعت ۱۸:۳۰ دقیقا قبل از دست به سنگ های انگمار، چادرمان را برپا کردیم.
لازم به ذکر است که بعد از آخرین پروانه، برفچال بزرگی در بخش شمالی خط الرأس وجود داشت که آبی هم از آن جاری بود. این برفچال باعث شد که نیازی به آب کردن برف نداشته باشیم.
روز اول در مجموع ۱۷ کیلومتر پیمایش کردیم.
روز دوم ساعت ۶:۴۰ چادر را جمع کردیم و به سمت انگمارها حرکت کردیم.
بعد از ساعتی پیمایش متوجه چند جا چادر روی خط الرأس شدیم؛
بهتر بود روز قبل آنجا چادر میزدیم. مسیر قبل از قله انگمار اصلی حالت تیغه ای داشت.
ساعت ۹ به قله انگمار اصلی (آخرین انگمار) رسیدیم و به سمت بلند ترین قله خط الرأس یعنی دوبرار شرقی حرکت کردیم.
دقیقا بعد از قله انگمار خط الرأس شکست قابل توجهی دارد و این فرود تقریبا ۱۵ متری به صورت دست به سنگ، کراکس روز دوم ما بود.
ساعت ۱۲:۳۰ قله دوبرار شرقی را صعود کردیم.
طبق برنامه ریزی امروز باید تا قبل از تیغه های قره داغ پیمایش میکردیم.
ساعت ۱۶ به قله سوزچال رسیدیم و از اینجا، خط الرأس تا قبل از شروع قره داغ ها، نسبتا مسطح میشود.
در این قسمت برفچالی وجود داشت که آب نسبتا مناسبی از آن جاری بود. ظرف ها را پر کردیم و با قرص کلر و او آر اس از این آب استفاده کردیم.
ساعت ۱۸:۳۰ به منطقه ای صاف و کاسه ای شکل دقیقا قبل از قره داغ ها رسیدیم که جا چادر آماده ای هم داشت.
با برپایی چادر روز دوممان هم به پایان رسید.
روز دوم ۱۴ کیلومتر پیمایش کردیم.
روز سوم ساعت ۷:۴۰ با هیجان بالایی به سمت تیغه ها حرکت کردیم.
طبق توصیه های همنوردانمان تلاش کردیم تا میتوانیم از روی خط الرأس حرکت کنیم. پروسه پیدا کردن بهترین مسیر برای عبور، جذاب اما طاقت فرسا بود.
در ساعات اولیه بین تیغه ها چند جا چادر آماده بود که بهتر بود روز قبل آنجا کمپمان را برپا میکردیم.
اوایل تیغه ها حالمان خیلی بود اما بعد از ساعت ها سنگنوردی واقعا کلافه شده بودیم. گویا این سنگ ها تمامی نداشت.
ساعت ۱۲:۲۰ به قله قره داغ غربی (اصلی) رسیدیم و ساعت ۱۴:۱۵ به قره داغ شرقی که کوتاه تر است رسیدیم.
حدفاصل این دو قله هم مانند قبل و بعدشان، کاملا سنگی و صخره ای است.
بعد از قره داغ شرقی فرودی حدودا ۵۰ متری از روی گرده ای پرشیب داشتیم که به نظرم کراکس روز سوم بود. قسمت های صخره ای را رد کردیم و حدود ساعت ۱۶ به زمین صاف رسیدیم.
آب کمی داشتیم و گرمای هوا هم کمکی به این موضوع نمیکرد.
مانند بعد از سوزچال، خط الرأس در اینجا هم مسطح شده و برفچالی با آبی که از روزنه ای بیرون میاید، وجود دارد.
خودمان را سیراب کرده و به ادامه مسیر پرداختیم.
ساعت ۱۷:۴۰ به قله ای فرعی به نام کمرپشت رسیدیم.
برنامه روز سوم ما صعود تا آخرین قله یعنی کلاهون و فرود از روستای کهنک بود؛ اما با نگاهی به نقشه متوجه شدیم که ۱۷ کیلومتر تا پایان مسیر باقی مانده. در واقع، اگر تیمی روز دوم با کوله های سنگین قبل از تیغه های قره داغ شبمانی داشته باشد، بسیار کار سختی دارد تا خط الرأس را ۳ روزه تمام کند.
بعد از کمرپشت در کمال ناباوردی متوجه تیغه ای شدن دوباره خط الرأس شدیم.
با چهره هایی غم زده این قسمت را هم پشت سر گذاشتیم و نهایتا ساعت ۱۹:۳۰ به برکه فصلی زیبایی به نام استله سر رسیدیم.
گویی وجود این برکه پاداش پیمایش سخت امروزمان بود.
از اینجا میتوان قله های اسب گیرون و کلاهون را صعود نکرد و به روستای یهر فرود رفت؛ هم میتوان ادامه داد و از روستای کهنک یا امین آباد فرود آمد.
ما تصمیم گرفتیم شب مانی سوم هم انجام دهیم و روز بعد تا روستای کهنک ادامه دهیم.
خوشبختانه به اندازه کافی آذوقه داشتیم؛ آب هم از کناره های همان برکه جمع کردیم.
روز سوم در مجموع ۱۳ کیلومتر پیمایش کردیم.
روز چهارم ساعت ۸ صبح چادر را جمع کردیم و به سمت قله اسب گیرون حرکت کردیم.
ساعت ۹:۱۰ اسب گیرون و ساعت ۱۰ صبح یکشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ آخرین قله یعنی کلاهون را صعود کردیم. بعد از کلاهون خط الراس پهن و هموار میشود. با ترکی که داشتیم مسیر را تا روستای کهنک ادامه دادیم.
فرود به روستای کهنک به صورت شن اسکی بد و با شیب زیاد بود. به سختی این قسمت را هم عبور کردیم و ساعت ۱۴:۱۵ به روستا رسیدیم.
با احتساب ۱۲ کیلومتر پیموده شده روز چهارم، در مجموع در این ۴ روز حدود ۵۶ کیلومتر پیمایش کردیم.
*در پایان لازم میدانم از خانم حنا صیرفی و آقای مجید رضاپور از اعضای باشگاه اسپیلت، برای رانندگی بین تهران و روستا ها تشکر و قدردانی نمایم.*
اعضای شرکت کننده در برنامه:
آقایان : نیما علاقه بند «سرپرست»، مهدی یگانه، نیکزاد فرزینی
گزارش از نیمت علاقه بند
عکس ها از گالری اسپیلت
بزم چال اولین قله خط الرأس
نمای قلل پروانه
کمپ شب مانی اول
تیغه های انگمار
فرود پس از قله انگمار
قله دوبرار شرقی
کمپ شب مانی دوم
نمای تیغه های قره داغ
قله قره داغ غربی
تیغه های بعد از کمرپشت
برکه استله سر – محل کمپ شب مانی سوم
قله کلاهون آخرین قله صعود شده