نقدی بر فیلم سرخ و سفید

ارسال شده توسط در 6 فوریه 2020 ۲ دیدگاه | دسته بندی شده در مقالات و نوشته ها

نقدی بر فیلم سرخ و سفید
ساخته محمد فرزین نیا
(یادداشتی از موسس و مسئول باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت)

 

عصر سه شنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ به مناسبت دهمین سالگرد درگذشت جانکاه بهمن زدگان جاده شمشک به دیزین (سال ۱۳۸۸) به اتفاق جمع کثیری از کوهنوردان و مسئولین سازمان های کوهنوردی و خانواده های جانباختگان به تماشای فیلم مستند ۲۸ دقیقه ای با عنوان جالب (سرخ و سفید) نشستیم.

 

در حقیقت فیلمبردار اصلی این مستند سینمایی ، زنده یاد سعید طاهری بود.
این کوهنورد و اسکی باز تهرانی در آن روز همراه چند نفر دیگر از جمله فرشاد خلیلی سرپرست تیم باشگاه دماوند با شجاعت و از خودگذشتگی به نفرات بهمن زده (اول) یاری رساندند که ناگهان بهمن (دوم) سرآزیر شده و چندین نفر از همنوردان مان را به کام خود کشید از جمله سعید طاهری را که در حال فیلمبرداری و مستندسازی بود.

 

فیلم تا این قسمت قابل تماشا و تحسین و الگو گرفتن ورزشی اخلاقی است و همچنین دارای نکات مفیدی در خصوص به تصویر کشیدن حال و هوای تلخ و مستند روز حادثه است.

 

در دقایق پایانی فیلم بعد از تاریک شدن صحنه و مدفون شدن سعید طاهری در زیر آوار برف شنیدن صدای او که کاملا محزون و در حال ناله و فریاد است، بنظرم تکریم شخصیت این جوان از دست رفته را نادیده می گیرد.

 

در فیلم ریش قرمز ساخته کوروساوا دیالوگی وجود دارد که قهرمان داستان، مرگ انسان را باشکوه ترین لحظه زندگی او میداند که این نظر ریشه در نگرش جهان بینی و فلسفه زندگی قومی و فردی هر کس دارد.

بسیاری از موجودات زنده در کره زمین به هنگام مرگ در گوشه ای سکنا گرفته و دور از چشم موجودات و همنوعان خود از این جهان چشم می‌پوشند.

 

احترام و عزت و تکریم به شخصیت انسانی در جوامع مترقی و نوین بشری کاملا مورد قبول بوده و انسان های خردمند امروزی مانند گذشته به تماشای جان کندن و زجر کشیدن مظلومانه هم کیشان خود نمی‌نشینند.

 

همه میدانیم که متاسفانه در کشور ما ایران اکثر مردم برای دیدن صحنه های اعدام مجرمین از ساعات اولیه بامداد در خیابان ها صف میکشند و با ولع و هیجان بسیار آن صحنه های دهشتناک را مینگرند و ساعتی بعد برای خرید نان گرم صبحانه خود در صف دیگری به راحتی می ایستند.

 

زمانی از فیلم که صدای آکنده از زجر و ناتوانی سعید طاهری به وضوح به گوش می‌رسید ناگهان همه حاضرین در سالن تحت تاثیر قرار گرفته و اشک و فغان و ناله سردادند و حتی عده ای محل را ترک کردند.

 

با روشن شدن چراغ ها و چند پرسش و پاسخ کوتاه و توضیحات کارگران محترم ، دریافتیم قصد و هدف نهایی ایشان نشان دادن همین سختی ها بود که در آن لحظه بر آن جوان حادث شده بود و فیلم قصد داشته بدون هیچ حاشیه ای به آن بپردازد.

 

در این خصوص که چگونه ایشان یا کارگردان دیگری می‌توانست با جمع آوری فیلم های دیگر و مصاحبه ها با کارشناسان و خانواده های درگذشته گان و شناساندن شخصیت ورزشی این هشت نفر عزیز به خصوص مربی گران قدر آنان فرشاد خلیلی فیلمی بلند و مستند و ارزشمند و آموزنده بسازد بر کسی پوشیده نیست که امیدوارم این مهم روزی به وقوع بپیوندد.

 

پیشنهاد من برای بهسازی این فیلم کوتاه حذف صدای زنده یاد سعید طاهری و زیرنویس کردن آن سخنان است تا قدری از تلخی و ناگواری فیلم کاسته شود و بجای دلسوزی به عزت و حرمت و شخصیت بارز این جوان ورزشکار بی ادعا و دست از جهان شسته، افزوده گردد.

(بیایید به شکوه لحضات شخصی زندگی هم احترام بیشتری بگذاریم)

یاد تمام درگذشتگان عرصه کوهستان و ورزش کوهنوردی گرامی و ماندگار باد.
ذبیح اله حمیدی
۱۳۹۸/۱۱/۱۷

۲ دیدگاه to “نقدی بر فیلم سرخ و سفید”

  1. ا. درود می گوید:

    با درود بر شما آقای حمیدی،

    چقدر قشنگ و موجه قلم زده بودید. حقیقتا حفظ حریم شخصی افراد، فراتر از گفتمان است. لحظه جان باختن یک فرد، کاملا مبتنی بر اصول حریم شخصی اوست، حال این فرد قهرمان باشد یا پرتویی از یک ضد قهرمان.

    جدا از پر رنگ کردن بی اندازه نقش و شخصیت درگذشتگان، سعید طاهری از نسل انسان های کمیاب این روزگار بود. بزرگ زیست و بزرگ پر کشید.

    به قول شما، “بیایید به شکوه لحظات شخصی زندگی هم احترام بیشتری بگذاریم”

  2. مجید قیدی نژاد می گوید:

    درود عالی نوشتید موافقم

دیدگاه خود را بیان کنید