جهنم سفید  و یخ زده کوهستان

ارسال شده توسط در 16 ژانویه 2021 ۲ دیدگاه | دسته بندی شده در مقالات و نوشته ها

جهنم سفید  و یخ زده کوهستان

(بررسی علل فوت ۱۲ کوهنورد ۵ دی ۱۳۹۹)

مقاله ای از مدیر مسئول باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت

 

روز پنجشنبه ۴ دی ۹۹ طبق معمول نگاهی به سایت های هواشناسی انداختم که نشان می داد جمعه ۵ دی ۹۹ هوا نیمه ابری، بدون بارش است و حداکــثر سرعت باد به ۳۰ کیلومتر در ساعت می رسد.

صبح روز بعد ساعت ۶:۳۰ بامداد زمانی که از روستای افجه لواسان، کوهپیمایی را شروع کردیم به نظر می رسید یک روز زمستانی عادی را پیش رو داریم.

کمی که بالاتر رفتیم مه و سرما توأمان شروع شد و بعد از دو ساعت، باد با سرعت زیادی وزیدن گرفت.

مسیر صعود ما روی یال جنـوبی قله ساکا بود که کاملاً پوشیده از برف سنگین، روبه شمــال بالا می رفت. باد قالب، مانند همیشه فقط از غرب نبود و به شکل چرخشی از هر سو احساس می شد. به هر گردنه کوچک و کوتاهی که می رسیدیم وزش باد، سنگین تر و قوی تر می شد.

باد ذرات ریز برف تازه را، مانند شلاقی پهن بر سر و صورتمان می کوبید و حتی در بعضی مواقع شدت آن تعادلمان را بر هم می زد.

در این بین سرما و برودت هوا کاهش چشمگیری یافت.

مسیر صعود ما خوشبختانه به صخره هایی می رسید که در بعضی نقاط پناهگاه های کوچک و طبیعی را تشکیل می داد.

زمانی که ساعت ۱۱ به (کراکس) مسیر رسیدیم (سخت ترین و مهمترین بخش فنی مسیر) حدود ۳۰ دقیقه به شکل بی حرکت بر یک لبه کم عرض صخره ای ایستادیم تا مسیر توسط ایجاد کارگاه و ریختن طناب گشایش شود.

همین زمان کافی بود تا به دلیل سرد شدن اندام ها و وخامت اوضاع جوی از صعود بیشتر دست کشیده به ارتفاعات پایین تر بازگردیم.

وقتی بین ساعات ۱۲ تا ۱۵ بر روی بال در حال فرود بودیم گاه و بی گاه بوران شدید (مه توام با ذرات ریز برف به همراه باد شدید بالای ۶۰ کیلومتر) بر ما حادث می شد که در بعضی نقاط برای دقایقی از مسیر صحیح جدا می شدیم زیرا که رد پاهای روی برف به دلیل باد شدید کاملاً پوشیده و نیاز به برف کوبی مجدد داشت.

در نزدیکی روستا هوا آرام گرفت و ما به سلامت به مینی بوس باشگاه رسیدیم.

متاسفانه به محض ورودمان به تهران با اخبار ناگواری مواجه شدیم که در نهایت منجر به فوت ۱۲ کوهنورد در کوهستان های شمالی تهران شده بود، ۳ نفر در اثر وقوع بهمن و ۹ نفر در اثر سرمازدگی و یا همان هیپوترمی در گذشته بودند.

 

هیپوترمی چیست؟

سرمازدگی اندام های داخلی و بیرونی بدن و اختلال در کارکرد آنها و همین طور پایین آمدن دمای مرکزی بدن به زیر ۲۵ درجه را از لحاظ علمی هیپوترمی می نامند.

هیپوترمی برای کوهنوردان می تواند به سرعت و یا به کندی رخ دهد، در این حادثه کوهنوردان (احتمالا) با پدیده طبیعی دیگری به نام freezing fog نیز روبرو شدند.

 

فیریزینگ فوگ چیست ؟؟؟!

در فارسی به معنای مه یخ زده است.

در آن روز به دلیل وزش باد سرد و شدید که بنابر شنیده ها در بعضی ساعات به بالای ۱۰۰ کیلومتر در ساعت رسیده و با توجه به وجود برف تازه در منطقه، ذرات ریز برف به شکل یخ زده به کوهنوردان برخورد می کرد و از راه پوست، دهان، بینی، چشم و حتی گوش به اندام های داخلی و خارجی بدن آنها رخنه کرده و در نقاطی مانند (گردنه کلک چال به شیر پلا) به دلیل گردنه بودن تا ساعاتی طولانی آن شرایط در آنجا حاکم بوده و متاسفانه تعداد زیادی از همنوردان ما (۸ نفر) در آنجا جان عزیزانشان را از دست داده اند.

فیلم های منتشر شده در فضای مجازی در حدود ساعت ۱۱ آن روز بر روی قله کلک چال نشان می داد هنوز این پدیده در آن منطقــه رخ نداده و کوهنوردان بر سر قله شادمان و سرحال گفتگو می کنند فارغ از اینکه تا ساعاتی دیگر به فضایی آکنده از سرما و یخ شدید فرو خواهند رفت.

در اینگونه آب و هوا گردنه ها، خطرناک ترین نقاط محسوب می شوند زیرا که به دلیل چرخشی بودن باد و شدت و سرعت بالای بوران، تخلیه و جابه جایی آن هوا طولانی و زمان بر است.

مسیر صعود تیم ما در آن روز  بر روی یال بود و به همین دلیل بوران با نواساناتی به ما می رسید و ثابت نبود.

گردنه ای مانند کلک چال از یک طرف (جنوب) به شکل نقاب برفی و پر شیب است و از طرف دیگر (شمال) به شکل شیب های بهمنی تشکیل می شود و فرار از این قسمت در چنین مواقعی بسیار سخت تر از روی یال هاست، ضمن آن که این گردنه از شرق به قله کلک چال و از غرب به قله سنگی اسپیلیتها می رسد که از این دو نقطه نیز مسیر فرود به ارتفاعات پایین تر بسیار مشکل و فنی است.

(لازم به ذکر است نفر نهم هیپوترمی شده های این روز در منطقه تله کابین توچال حضور داشته است)

 

آیا پیش بینی هواشناسی آن روز صحیح بود؟

همان طور که از این واژه پیداست هواشناسی یک پیش بینی است و هرگز قطعیت ندارد.

به تجربه طی دهه ها و سال ها آموخته ام علی رغم پیش بینی های هواشناسی حتی در تابستان بارها با تغییرات سریع و ناگهانی هوای کوهستان روبرو شده ایم که مشکلات فراوانی را به دنبال داشته است.

روز ۵ دی ۹۹ تنها پیش بینی که تا حدود زیادی صحیح بود و در صفحه اینستاگرام کارشناس هواشناسی جناب آقای محسن هاشم­نژاد به ثبت رسیده بود.

ایشان روز پنج شنبه ۴ دی ۹۹، در دهمین عکس (نقشه) هواشناسی خود به احتمال وزش باد بالای ۵۵ کیلومتر و خطرناک بودن کوهنوردی آن روز در برخی نقاط کوهستانی اشاره کرده بود.

(لازم به ذکر است شخصاً دو روز بعد آن عکس را ملاحظه کردم)

 

پیشینه این گونه آب و هوا در ارتفاعات توچال چگونه است؟

کوهستان توچال از جنوب به بیابان ختم می شود و از شمال پس از قطع چندین رشته کوه موازی در البرز به جنگل و دریا می رسد.

در برخی مواقع و به دلایل ناشناخته برخورد این دو اقلیم مختلف طبیعی با یکدیگر منجر به ایجاد بادهای سهمگینی شده و زمینه حوادث کوهنوردی را آماده می نماید.

در زمستان سال ۱۳۵۳ و زمستان سال ۱۳۸۷ کوهستان توچال قربانیانی را در این خصوص به کام خود کشیده است که در این بین باید روز ۵ دی ۱۳۹۹ را نیز به این آمار دلخراش اضافه کرد.

 

 

آیا دستگاه GPS در این مواقع کارایی لازم را دارد؟

این دستگاه (موقعیت و مسیریاب) برای کوهنوردان به شکل ساعتی و دستی ساخته شده است که با ردیابی ماهواره کار می­کند.

خطای طبیعی آن ۵ الی ۱۰ متر است که همین مقدار در زمانی که کوهنوردان دید کافی ندارند و در مهلکه ای گرفتارند کافی است که از مسیر اصلی خود خارج شوند.

ضمنا سرمای منهای ۱۵ درجه به سرعت باطری آن را کاهش می دهد.

کار کردن در بوران شدید با GPS تقریباً غیر ممکن است زیرا به دلیل وضعیت سخت آب و هوایی و موقعیت نامناسب کوهنورد، نگاه کردن به این دستگاه و کارکردن با آن بسیار دشوار و در برخی مواقع ناممکن است.

(بنابر شنیده ها در کنار برخی از پیکرهای جان باخته روز ۵ دی ۹۹ دستگاه GPS وجود داشته است)

 

بهمن های آن روز چگونه رخ داد؟

۳ نفر از در گذشتگان این حادثه در اثر ریزش بهمن فوت کردند.

در یک قانون کلی آموزش بهمن شناســی، در اولین روز و ساعــات بارش سنگین برف نباید وارد دره ها و شیب های مستعد ریزش بهمن شد.

اولین حادثه بهمن روز ۵ دی ۹۹ در داخل دره دارآباد بوده است که بدلیل ساختار دو طرف این دره که به شیب های زیادی می رسد، ریزش بهمنی به طور طبیعی و بدون نیاز دخالت انسان فرو ریخته و جان دو نفر را گرفته است.

یادمان باشد روز بعد از بارش سنگین برف زمانی که هوا کمی آرام و گرم تر می شود حجم های عظیــم برف تحــمل ماندن در شیب ها را از دست داده و به طور خودکار به داخل دره ها ریزش می کنند.

(در حوالی همان ساعت تیم ما نیز شاهد ریزش بهمن عظیمی در یکی از دره های قله ساکا بود که البته از ما فاصله زیادی داشت.)

دومین بهمن آن روز متاسفانه یک عضو تیم باشگاهی را از جامعه کوهنوردی گرفت، این تیم مسیری را در منطقه آهار صعود می کرد که حوالی ساعت ۱۱ بعد از به وجود آمدن شرایط بالا برف های سنگین منطقه تحمل ماندن روی شیب ها را نداشته و به طرف پایین حرکت کرده و ایجاد بهمن نمود.

(در دروس بهمن شناسی یکی از عوامل تشکیل بهمن را بادهای سهمگین عنوان می نمایند.)

 

نقش پوشاک و تجهیزات مناسب در روز حادثه؟

شعار یک برند مشهور پوشاک معتبر کوهنوردی این چنین است:

در کوهستان هیچگاه هوای بد وجود ندارد بلکه پوشاک بد وجود دارد.

نقش پوشاک مناسب به ویژه بادگیر و شلوار ضد آب (گورتکس اصل) دستکش دوجداره ضد آب، کلاه و عینک ضد طوفان از الزاماتی است که می تواند در کندی یخ زدگی اندام های کوهنوردان موثر باشد و آنان را تا ساعتی در مقابل طوفان های مهیب محافظت کند.

ضمنا تجهیزات مهمی چون کفش های مناسب زمستانی و کلنگ کوهنوردی می تواند یک ناجی بزرگ برای کوهنوردان حادثه دیده باشد.

 

توجه به آمادگی جسمانی تا چه میزان جدی است؟

تمرینات منظم میان هفته برای کوهنوردان در دو بخش (هوازی و استقامتی) به همراه صعودهای منظم و غیر تفریحی به طور جدی در هفته همواره نقش مهمی در آماده نگه داشتن کوهنوردان داشته و آنان را تا حدود زیادی در مقابله با چنین طوفان هایی یاری می کند.

 

تجربه چه می گوید؟

در آن روز سه نفر از همنوردان دیرین و با تجربه من حدود ظهر به گردنه کلک چال می رسند و با مشاهده هوای نامناسب به سرعت به طرف اردوگاه کلک چال باز می گردند.

آنان که بارها از دور و نزدیک شاهد چنین طوفان هایی بوده اند تجربه یاری­شان کرده بدون ایجاد ریسک مهلکه را ترک می کنند.

کوهنوردان چنانچه مرتب و جدی کوهنوردی کنند تغییرات فصول را به آرامی پشت سر می گذارند و هر چه به سال های کوهنوردی شان اضافه شود با این نوع تغییرات ناگهانی هوا و دیگر شرایط سخت کوهستان معقول تر و منطقی تر برخورد می کنند.

 

توجه به هشدارهای مراجع ذی­صلاح

بطور متداول از دیرباز تاکنون در چنین مواقعی هشدارهایی از طرف سازمان هایی چون فدراسیون کوهنوردی، سازمان هواشناسی، هیئت های کوهنــوردی و جمعیـت هلال احمر صادر می شود که توجه به آن ها می تواند همواره یک ضرورت مهم باشد.

اما باید توجه کرد در سال های اخیر ستادهایی کوهستانی و مردمی از میان کوهنوردان داوطلب با عنوان (ستــاد اطلاع رسانی و پیگیری از حوادث کوهستان) با مدیریت هیئت های کوهنـوردی استان ها تشکیل شده اند که چنانچه با حمایت های مالی و ستادی سازمان های بزرگ تر همراه شود قطعاً آمار وقوع چنین حوادثی را به حداقل خود خواهد رساند.

در این ستادها کوهنوردان داوطلب عضو باشگاه های کوهنوردی و آموزش دیده با صرف وقت و انرژی و هزینه شخصی در روزهای تعطیل در نقاط کلیدی کوهستان ها مستقر شده و کوهنوردان را راهنمایی کرده، به آنان هشدارهای لازم را (سر به­ زنگ ها) ارائه می دهند.

(روز ۵ دی ماه ۱۳۹۹ چندین عضو باشگاه های کوهنوردی فعال این ستاد در چند پست کوهستانی توچال حضور داشتند.)

 

سخن پایانی

در پایان این مقاله ضمن گرامیداشت یاد همه در گذشتگان کوهستان یادآور می شود از نظر نگارنده کوهستان اقلیمی زنده، فعال و غیر قابل پیش بینی بر روی کره زمینی است و متاسفانه قدرت و دانش بشر در برابر این توده های عظیم خاکی و سنگی و یخی هنوز اندک و ناشناخته است.

به ظن من انسان امروز با علم به این موضوع دانسته یا نادانسته با در آمیختن (عشق به کوهستان) با (تکاپو و تلاش) ورزشی را ساخته که آن را کوهنوردی می نامد.

خوشبختانه این ورزش در حال حاضر روز به روز در میان آحاد مردم گسترش یافته در مرحله نهایی برای بسیاری تبدیل به یک روش زندگی می شود:

روشی که مانند زندگی یک روی آن شادی و سرور و مستی و یک روی دیگر آن تاریکی و مرگ و نیستی است.

 

با بهترین آرزوها برای همه صعود کنندگان کوهستان

ذبیح اله حمیدی

۲۴ دی ۱۳۹۹

۲ دیدگاه to “جهنم سفید  و یخ زده کوهستان”

  1. پویان حیرت‌پور می گوید:

    تجربه و تصمیم‌گیری قاطعانه، هوشیارانه و بموقع شما، در کنار حضور افراد دلسوز، همدل و یاری‌رسان، یکی از بزرگترین سرمایه‌های باشگاه اسپیلت و جامعه‌ی کوهنوردی است آقای حمیدی.

    عده‌ای عقیده دارند که سلامت جانی افراد، حتی در چالشی‌ترین برنامه‌ها و پرحادثه‌ترین روزها و مناطق، از روی شانس و اقبال باشگاه اسپیلت است اما بر هیچ‌یک از افرادی که حتی فقط یکبار با سرپرستی و همراهی شما به کوهستان پا نهاده‌اند و مسیرها و شرایط دشوار را به سلامت پشت سر گذاشته‌اند پوشیده نیست که بخش بزرگی از این دست‌آورد و آمار نتیجه‌ی تصمیمات درستی است که نیم قرن تجربه‌ی کوهنوردی بی‌وقفه پشتوانه‌ی آن است

  2. محمود آذرنیا می گوید:

    با درود وتشکر از مقاله و آموزه های ارزشمندتان
    امیدوارم این تجارب تلخ؛ سنگین اما بسیار گرانبها
    چراغ راهی باشد برای پیشگیری از هرگونه حوادث تلخ مشابه.

دیدگاه خود را بیان کنید