بازنشر یک مقاله : آشنایی با الیزابت هاولی (وقایع نگار صعودهای هیمالیا)
۲۶ ژانویه ۲۰۱۸ الیزابت هاولی وقایع نگار صعودهای هیمالیا درسن ۹۵ درگذشت.
به همین منظور مقاله ای که در آبان ماه سال ۹۴ توسط محمد اسماعیلی ترجمه و تألیف شده و در وب سایت باشگاه اسپیلت منتشر گردیده بود ،باز نشر می شود.
* * * * * * * * * * * * * * * *
برنادت مک دونالد از نزدیک با خانم هاولی برای چاپ کتابی دربارهی او به تحقیق میپردازد و در کتاب “با شما در کاتماندو تماس می گیرم” به شخصیت پیچیده و یک زندگی خصوصی غنی از خانم هاولی می پردازد و شخصی که احترام کوهنوردان از تمامی نقاط جهان را به خود جلب کرده است . بعضی از آنها از کلام نافذ و قاطع و بُرنده او هنگام مصاحبه ، خود را برای سؤالهای داغ او آماده می کنند و آن را “صعود دوم” می نامند.
چه انگیزه ای برای این زن مجرد آمریکائی ایجاد شده که به تنهایی به ناحیه ای اسرارآمیز از کره زمین نپال ، کاتماندو مسافرت کند و بیش از ۵ دهه بعنوان وقایع نگار غیر رسمی تمام جزئیات هر اکسپدیشنی که در نپال صعود می کند را ثبت کند ، چگونه او وقایع نگاری می کند در حالی که حتی بیس کمپ اورست هم نرفته است ولی تبدیل به شخصی شاخص در دنیای کوهنوردی شد . او در دوران طلایی کوهنوردی هیمالیا خود را در جایگاه یک وقایع نگار صعودهای هیمالیا یافت و این وظیفه را تاکنون هم انجام می دهد.
هنگامی که از خانم هاولی سؤال شد که دیگر مسیر صعود نشده ای بر روی اورست باقی نمانده است ؟ در جواب گفت : اهداف با ارزش بسیاری باقی مانده است . حتی برروی تپه بزرگ (اورست) و در ادامه می گوید : به رخ شرقی نگاه کنید مخصوصا خط الرأس شرقی ، او دستش را به سوی کابینتهای آرشیو اطلاعات ذخیره شده کوهنوردی تکان می دهد گوئی اشارهاش به شاهکار نهائی است ، او معتقد است که تراورسِ چند روزه است که او آن را نشانه خوشبختی (نعل اسب)می داند و در ادامه می گوید : کوهنورد از رخ حلزونی نوپسته(nupste) صعودش را آغاز می کند ، سپس از خط الرأس تیغهای لوتسه به قله اورست از خط الرأس جنوبشرقی صعود می کند و از طریق خط الرأس غربی فرود می آید.
هاولی معتقد است که یا به زودی این انجام می شود یا احتمالاً “هرگز”انجام نمی شود. بعدها وقتی که مفهوم نشان خوشبختی به کوهنورد آمریکائی دِیو هان (Dave Hahn) که ۱۲ بار اورست را فتح کرده است گفته شد او خنده ای کرد:”منظورش با من نیست” چون تا حد دیوانه کننده ای کار مشکل است.
الیزابت هاولی در سال ۱۹۲۳ درحومه شهر نیویورک بدنیا آمد ،به نظر می رسید برای یک زندگی مرسوم و قراردادی در کلان شهر به یک زندگی با ثبات خواهد رسید . پس از اینکه فوق لیسانس تاریخ از دانشگاه میشیگان را به پایان رساند ، شغلی در مجله ForTune در سال ۱۹۴۶ بعنوان محقق بدست آورد . کنجکاوی او درباره فرهنگهای دیگر او را در منتهن بیقرار کرد و از آنجائی که زندگی شخصی بی تجملی داشت ، موفق شد پس اندازی برای مسافرت به انگلستان در سال ۱۹۴۸ داشته باشد و این شروعی بود که او برای دیدن کشورهای جهان اقدام کند .در حدود ۸ سال از هر فرصتی برای دیدن آسیا ، اروپا و خاورمیانه سود برد و نهایتاً در سال ۱۹۵۷ از کارش استعفا کرد و یک مسافرت دو ساله به دور دنیا انجام داد و از تمام مکانهایی که مسافرت کرد ، کاتماندو بیشترین تأثیر را بر او گذاشت و عهد کرد که بار دیگر به کاتماندو بازگردد و یک سال بعد به نپال بازگشت و بدین ترتیب کشتیاش برای همیشه در کاتماندو پهلو گرفت.آپارتمانی ۲ خوابه بزرگ و معمولی اجاره کرد که اکنون نیز در آن زندگی می کند و شغلی به عنوان خبرنگار برای خبرگزاری رویترز به دست آورد و به زودی با حلقهی نخبگان کاتماندو در ارتباط قرار گرفت . با دیپلماتها و اعضای خانواده ثروتمند “رانا” که پادشاهی نپال را از سال ۱۸۴۶ تا ۱۹۵۱ بدست داشتند در ارتباط قرار گرفت . در اکسپدیشنی برای شکار ببر با خانواده سلطنتی همراه شد . دیپلماتهای ارشد به خانهی او رفت و آمد داشتند و به میهمانیها و پارتیهائی که در کاتماندو برگزار می شد ، دعوت می شد. در اوایل ۱۹۶۱ با ادموند هیلاری آشنا شد که به دوستی عمیق و تمام عمر او منجر شد. در آن زمان ادموند هیلاری از تلاشی ناموفق برای تعقیب “yeti” باز میگشت.در ابتدا اخبار سیاسی و اجتماعی از کاتماندو برای خبرگزاری رویترز مخابره می کرد . در سال ۱۹۶۳ خبرگزاری رویترز از او مقاله ای در ارتباط با اولین اکسپدیشن ایالت متحده به قلهی اورست را درخواست کرد که این اکسپدیشن شامل ۱۸ کوهنورد آمریکائی به همراه خِیلِ عظیم شرپا بود و الیزابت هاولی از ارتباطش با سفارت آمریکا استفاده کرد تا از رادیوئی (Sideband Radio) که صعود کوهنوردان را شنود میکرد استفاده کند و او از سه خبرنگار خارجی در کاتماندو در تهیه گزارش و مقاله این اکسپدیشن پیشی گرفت و بدین ترتیب شیفتهی درامای ارتفاع بام دنیا شد و جرقهی علاقه او به اکسپدیشنهای کوهنوردی در او زده شد . در عرض چند دههی بعد میس هاولی به صورت نیمه وقت برای اولین آژانس مسافرتی و ترکینگ نپال (کوهستان ببر) مشغول به کار بود ولی در عین حال مصاحبه با کوهنوردان را جذاب یافت و تصمیم گرفت در مورد دومین اکسپدیشن به مصاحبه بنشیند و سپس سومی و چهارمی…
علاقه ابتدایی میس هاولی تبدیل به شغل و حرفه او درآمد و نهایتاً بانک داده ها و اطلاعات او تبدیل به رفرانسی برای دنیای کوهنوردی تحت عنوان” The Himalayan database” شد.
با ۳۴۰ کوه در لیست او اکسپدیشنهای بسیاری را در عرض بیش از ۵۰ سال مصاحبه کرده و مصاحبه ها و اطلاعاتی که او از کوهنوردان به صورت دست نوشته به روی کاغذ تهیه کرده است گنجهها و کشوهایش را پر کرده اند و اومی گوید : من دیگر فضای کافی برای جمعآوری اطلاعات ندارم ودر یک نقطهای باید توقف کنم . بیشتر کوهنوردان ذکر نامشان در اطلاعات و دیتابیس (بانک دادهها) میس هاولی را برای معرفیاشان به دنیای کوهنوردی پر اهمیت می دانند ولی میس هاولی اینگونه تصور نمی کند زیرا زمانی که بیلی بیرلینگ در سال ۲۰۰۴ به تیم معاونان سه گانه خانم هاولی پیوست به بیلی گفت : من یک قاضی نیستم . من یک تاریخدان هستم و تمام کار من در راستای جمعآوری اطلاعات صحیح از کوهنوردان در صعودهایشان است .
میس هاولی مایل نیست که تیمش از کاتماندو دور باشند ترجیحاً تا بیست و چهارم جولای هر سال باید در دسترس باشند بطوریکه به دنبال کوهنوردان و مصاحبه با آنها که بالغ بر صدها نفر می باشند ، خیابانهای کاتماندو را اسکن کنند.
بیلی بیرلینگ به عنوان یکی از معاونان او وقتی اکسپدیشن خود در بهار را به او اطلاع می دهد خانم هاولی با صدای بلند می گوید : چیه؟ بازم یک صعود دیگه؟!
من به تو در کاتماندو احتیاج دارم نه در نوک یک قلهی احمق!
بیلی می گوید میس هاولی شور صعود یک قله را مانند یک کوهنورد درک نمی کند و اینکه چرا افرادی شبیه من به ارتفاعات بالا جذب می شوند و معتقد است دوست دارم در رختخواب خودم بخوابم و روی میز خودم غذا بخورم و به وسیلهی راننده در فولکس خودم به اینطرف و آنطرف بروم.
بیلی بیرلینگ در ادامه می گوید: علیرغم اینکه بالای ۹۰ سال سن دارد ، در بهار ۲۰۱۳ ، چهل اکسپدیشن را قادر به مصاحبه بوده است . با افزایش شمار علاقهمندانی که قصد دارند اورست و دیگر ۸۰۰۰ متریها را فتح کنند به احتمال زیاد سیستم مصاحبه های میس هاولی به صورت شخصی و نوشتن اطلاعات به روی کاغذ دچار تغییر خواهد شد . از سال ۲۰۰۴ اطلاعات او به روی CD-Romدر دسترس و تحت عنوان “بانک دادههای هیمالیا “شناخته میشود.
خانم ماوریس ایسرمن که کتاب “سقوط غولها” را تألیف کرده است در مورد میس هاولی می گوید : اطلاعات او سنگ محک و معیار است ، اولین کاری که قبل از نوشتن “سقوط غولها” انجام دادم دستیابی به اطلاعات و دیسکهای میس هاولی بود.
اگرچه بسیاری از کوهنوردان از خِرَد انباشته شده او استفاده وافری می کنند اما بعضی دیگر با او مشورت نمی کنند و بسیاری از موفقیتها را از دست میدهند. برای مثال رینهولد مسنر ممکن نبود اولین نفری باشد که به صورت سولو اورست را بدون اکسیژن فتح کند اگر راهنمائی خانم هاولی در میان نبود!
هنگامی که رینهولد مسنر ، میس هاولی را در سال ۱۹۷۷ در کاتماندو ملاقات کرد ، قصد داشت صعود تاریخی خود را به اورست انجام دهد ولی مشکل دریافت اجازه از نپال را داشت . میس هاولی به او اطلاع دادکه کوهنورد افسانهای ژاپن “نائومی اومورا” در حال تلاش برای شاهکار مشابه اوست. مسنر می گوید من برنامه ام را تغییر دادم و از چین اجازه را دریافت کردم.
درحالی که میس هاولی نقش خود را کم اهمیت جلوه میدهد ولی تأثیر تحقیق و کار او راه خود را باز می یابد . بحثی که مابین اولین زن صعود کننده به تمامی ۱۴ قله هشت هزار متری جهان پیش آمد که از یک سو خانم سون از کره ۴۵ ساله و در سوئی دیگر ادورنه پاسابان ۳۷ ساله از باسک اسپانیا ، میس هاولی در این بحث و جدل در مورد اولین زن صعود کننده به تمامی ۱۴ قله هشت هزار متری دنیا در میانه قرار گرفته بود.
هنگامی که خانم سون(Oh-Eun-Sun) آخرین ۸۰۰۰ متری خود را با صعود به قله آناپورنا انجام می داد ،تلویزیون کره این صعود را به صورت مستقیم پخش می کرد و این جشنی برای کره بود که زیاد دوام نداشت چون شک و شبهه در ارتباط با اکسپدیشن قبلی خانم سون به کانچن جونگا و اینکه او به قله نرسیده بود آغاز شد.میس هاولی با مصاحبه با شرپاها و شواهد مختلف و اینکه عکس خانم سون به روی قلهی کانچن جونگا با عکسهای دیگر صعود کنندگان به قله که در همان فصل گرفته شده بود مغایرت داشت، دیگران به روی برف ایستاده بودند ولی جایی که خانم سون به عنوان قله عکس گرفته بود صخرهی بدون برف دیده میشد. در نهایت در بهار ۲۰۱۰ خانم سون پذیرفت که به علت طوفان شدید چند متر مانده به قله مجبور شدند توقف کنند . در فایل های الیزابت هاولی این صعود تحت عنوان “مورد بحث”(disputed) آرشیو شده است .
اگر چه میس هاولی در کشف حقایق سریع عمل می کند ولی او قاضی یا ژوری در این قضایا نیست . او یک گزارشگر است و معتقد است “ما وقایع را ثبت می کنیم”.
ما در می یابیم آنها چه کرده اند یا چیزی که آنها می گویند واقعاً انجام داده اند؟گاهی اوقات حرف و عمل کوهنورد با هم مغایرت دارد .
“ادویستور” اولین آمریکائی صعود کننده به تمامی ۱۴ قله هشت هزار متری جهان می گوید : خانم هاولی ممکن است از شما بپرسد ؛ قله شبیه چه چیزی بود و او دقیقاً می داند که قله چگونه است . از روی عکس ها و صحبت هایی که با افراد صعود کننده انجام می دهد و اگر شما نتوانید توضیح کامل دهید او در می یابد که قصهای است که از خود ساخته اید.
ادویستور ادامه می دهد : خیلی از کوهنوردان می گویند بسیاری از مواقع که برای صعود می رویم باید اطمینان قاطع پیدا کنیم که به نوک نوک قله رسیده ایم چون “لیز هاولی” خواهد فهمید که به قله نرسیده ایم.
کشوهای میس هاولی انباشته از فایلهایش شده است در حالی که در سلامت کامل به سر می برد ، او می داند که قادر به نگهداری خود در آینده ای نزدیک نخواهد بود . برادرزاده ای در کلرادو دارد که از او دعوت کرده با او زندگی کند اما در عرض ۱۶ سال گذشته هرگز به آمریکا نرفته است، او فکر می کند برای حجم کاری که باقی مانده است در نپال می ماند.
“جف بلومن فلد” ادیتور اخبار اکسپدیشن معتقد است که این تصور که کس دیگری جایگزین خانم هاولی شود ، دشوار است.
“تام اسجوگرن ” یکی از مؤسسین Expelorers Web می گوید : ما همگی نگران زمانی هستیم که “لیز” دیگر کار نکند . سایتی که اسجوگرن راه اندازی کرده است متکی بر اطلاعات و دیتای الیزابت هاولی در ارتباط با اکسپدیشن های نپال ،پاکستان ،چین و قطب ها می باشد. “اسجوگرن”امیدوار است با ایجاد یک روش ویکی پدیائی میراث هاولی را ادامه دهیم ولی در عین حال معتقد است “کار آسانی نیست”.
علیرغم اینکه کار میس هاولی جنبهی رسمی ندارد ، تا به حال بیش از ۸۰,۰۰۰ صعود را ثبت کرده است و به خاطر درستی و دقت اطلاعات او ،توسط مجامع کوهنوردی دنیا به عنوان مرجع شناخته شده است .
زیرا به جزئیات توجه زیادی شده و کوهنوردان مصاحبه او را «صعود دوم» ” The Second Summit” می دانند . مهم نیست که رینهولد مسنر باشید یا ادویستور! صعود شما زمانی مورد تأیید است که الیزابت هاولی آن را تأیید کند.
میس الیزابت هاولی تحمل اندکی برای فریب دارد . برترین وقایع نگار کوهنوردی هیمالیا ، فایلهائی را از مصاحبه با کوهنوردان جمع آوری کرده است که به لبهی تروپوسفر رسیده اند و دست به آسمان سائیده اند! با این توصیف خود میس هاولی هرگز کوهی را در زندگی صعود نکرده است .
از دهه ۱۹۵۰ که کاتماندو درهای خود را بر روی اکسپدیشن های کوهنوردی باز کرد ، بعد از حضور میس هاولی در کاتماندو ، او مصاحبه هایش را با کوهنوردان مستند کرد که فایل هائی شامل ۸۰,۰۰۰ صعود که حدوداً شامل ۳۴۰ قله در نپال و آنهائی که در مرز چین و هند می باشند را از کاتماندو مانیتور می کند.
بانک اطلاعات و فایل های او مورد تأیید محققین ، انجمن کوهنوردی نپال ، مجله آمریکائی آلپاین ، نشریات کوهنوردی اروپا و حتی یک رستوران دار! در کاتماندو به نام Rum Doodle که یک سرویس غذای رایگان به هر صعود کنندهی اورست می دهد اما قبل از هر سرویس غذا ، مدیر با میس هاولی تماس می گیرد که صعود تأیید شده باشد!. بعضی از کوهنوردان تحقیق و سؤالات او را بر نمی تابند ولی تمام آلپینیست های جدی او را تحسین می کنند . در عین حالی که مصاحبه او را بسیاری مشکل و شبیه صعود دوم می نامند.
رینهولد مسنر می گوید : اگر نیازی به اطلاعاتی در ارتباط با قلل ۸۰۰۰ متری داشته باشم به او مراجعه می کنم . او همه نوع اطلاعاتی دارد.
“بث هلر ” رئیس کتابخانه انجمن آلپاین آمریکا (AAC)می گوید : او ملکه است . چیزی شبیه رکوردها و فایل های او وجود ندارد.
میس هاولی درآمد اندکی به عنوان سرپرست اجرائی یک انجمن غیرانتفاعی به نام Himalayan Trust که در سال ۱۹۶۰ توسط سر ادموند هیلاری ، یک دوست نزدیک تأسیس شد را به دست می آورَد و گاهی اوقات برای مجلات نیز می نویسد و در عین حال درخواست تحقیق از سازمان ها و ژورنال ها را نیز دریافت می کند.
برای نمونه در یک روز کاری، او صبح زود از خواب برمی خیزد ، لباس می پوشد ، در آشپزخانه در ساعت ۷ صبح ، صبحانهای شامل یک موز با یک فنجان چای همراه با لیمو می خورد ، بعد از مطالعه ۳ تا ۴ روزنامه انگلیسی زبان با دیگر اعضای انجمن Himalayan Trust که به راحتی در دسترس و در طبقه همکف آپارتمان او واقع است ملاقات می کند . درست قبل از ساعت ۹ صبح ، رانندهی نپالی او با فولکس آبی رنگ ۵۰ ساله او را سوار می کند و کار واقعی او آغاز می شود”ملاقات با کوهنوردان”.
در خلال فصل های شلوغ در هیمالیا ، میس هاولی و یک یا دو نفر از معاونان چند زبانه با نمایندگان اکسپدیشن ها که تقریباً به حدود ۲۵۰ نفر یا حدود ۲۵۰ اکسپدیشن می رسد به مصاحبه می نشینند.
از طریق شبکه گستردهی تماس ها در هتل ها ، وسایل کوهنوردی فروش ها ، وزارت توریسم نپال دربارهی اینکه چه کسی و چه هنگام وارد شده است اطلاعات کسب می کند.
خانم هاولی می گوید : من مطمئن می شوم و می دانم با چه پروازی آنها می رسند . اگر پرواز تایلند باشد ظهر می رسند ،سپس در ساعت ۱:۴۵ به هتلاشان زنگ می زنم و قرار روز بعد را برای مصاحبه با آنها می گذارم . کوهنوردان با تجربه می دانند که در انتظار چه چیزی باید باشند اما برای بسیاری سرعت او شگفت انگیز است. “ادویستور” می گوید : شما به هتل می رسید ، ناگهان تلفن زنگ می زند و مردی پشت تلفن می گوید : “هاولی می خواهد با شما صحبت کند” ادویستور اضافه می کند این در حالی است که هنوز شما به زحمت اسباب و اثاثیهاتان را به زمین گذاشته اید.
او در باغ یا لابی هتل مصاحبه داغش را انجام می دهد . زنی به سایز یک پرنده (Bird Size lady) در میان مردان و زنان قهوه ای.
بر اساس اینکه مصاحبه کننده تا چه اندازه شهرت داشته باشد و یا با او آشنائی داشته باشد او را “میس هاولی” ، “الیزابت” یا بعد از ۲ دهه آشنائی ادویستور او را “لیز” خطاب می کند . اما مصاحبه شونده باید مطمئن باشد که کاملاً اصلاح کرده و خوش ظاهر در مصاحبه حضور پیدا کند. قلم و کاغذ در دست ، میس هاولی عکس ها و تماس ها و نقشهی مسیر را درخواست می کند . همهی اعضای اکسپدیشن شامل شرپاها مورد نظر هستند.جزئیات او شامل “ورود” و “بازگشت”، یعنی آغاز اکسپدیشن و پایان آن می باشد. همیشه آشکار نیست چه نوع سؤالی را ممکن است بپرسد . این موضوع در مورد همه افراد صادق است.
در فرمی سؤالی با این مضمون دیده شد”اعضاء در انتها”؟
هنگامی که از او در مورد این پرسش سؤال شد ، میس هاولی پاسخ داد : چند نفر بازگشتند؟ چند نفر زودتر اکسپدیشن را رها کردند و یا چند نفر در اکسپدیشن جان خود را از دست دادند ؟
او با سؤالهایش بسیار جدی است بطوری که بعضی از کوهنوردان هیجان زده شده و عرق می کنند و تمام ذهن خود را به هم می ریزند تا زمان دقیق را به یاد بیاورند . یک بار از کوهنوردی در هتل yak & yeti” سؤال می کرد : خُب بگذار با هم جلو برویم. تو باید بدونی چه زمانی در شب در C1 خوابیدی؟!
بیلی بیرلینگ مصاحبهاش با “هیروتاکشی” که ۱۴ قله هشت هزار متری خود را به انتها رسانیده بود و به عنوان اولین ژاپنی به این مقام می رسید را به پایان می رساند و هیروتاکشی با نا امیدی و انتظار سؤال می کند “میس هاولی نمیاد” !؟کوهنورد ۴۲ ساله که حدود ۲۰ سال است میس هاولی را می شناسد و بارها توسط او مصاحبه و امتحان شده بود ، مشکل بود متقاعدش کرد که او مشغول است ! میس هاولی و رانندهاش “سوبان” در مسیری بودند که تا با اکسپدیشن دیگری ملاقات کنند و طبق معمول در ترافیک دیوانه کنندهی کاتماندو با فولکس آبی رنگ ۵۰ سالهی بیتلِ خود گرفتار شده بودند و هیروتاکشی در انتظار تأیید “صعود دوم ” در اضطراب بود.
در دهه ۱۹۹۰ که اکسپدیشنهای تجاری فعال شدند ، او دروازه بان ارتفاعات شد . رینهولد مسنر یادآوری می کند ” برای مدت طولانی” میس هاولی یکی از مهمترین خارجی ها در کاتماندو بود در ضمن او گنجینه ای از داستانهائی دارد که در فایل ها یافت نمی شود.
داستان مسنر و پیتر هابلر در اولین صعودشان به اورست بدون اکسیژن و در بیواکی منجمد در سال ۱۹۷۸ ، او سرمائی را به تصورمی آوردکه آنها آن شب از آن رنج بردند و با دستهایش به پایش می زد تو گوئی می خواهد خون در آنها به جریان بیافتد.
او مسیری که فرانسوی ها در سال ۱۹۵۰ برای آناپورنا رفته بودند را طوری توصیف می کند که آناپورنا با ارتفاع ۸۰۹۱ متر پشت پنجرهی اطاقش به آسمان قد کشیده است و از خاطرات دیگرش صعود اولین کوهنورد نابینا در سال ۲۰۰۱ ، اریک واینمایر به قله اورست بود و در عین حال به عنوان “داور” در ماجرای کوهنورد کرهای خانم سون و ادورنه پاسابان اسپانیائی در یک وضعیت نه چندان مساعد ، بخشی دیگر از خاطرات اوست.خانم هاولی در تأیید صعودها از هر امکانی استفاده می کند . از آشپز و شرپاها و حتی صحبت تلفنی با همسر کوهنورد و آژانس معتبر ترکینگ و استفاده از نقشه Topo ژاپنی و هر امکانی که حقیقت صعود را آشکار سازد.اطلاعات جمع آوری شده را یک خانم نپالی به صورت فایل دیجیتال در می آورد و نهایتاً CD از روی آن کپی می شود قسمتی که تحت عنوان “The Himalayan Database” ،خانم هاولی با یک کوهنورد بازنشسته به نام ریچارد سالیسبوری که در میشیگان مستقر است به صورت یک بیزنس انجام می دهند و سالیسبوری معتقد است “معامله سودآوری نیست” و یک پروژه هیجانی است و تا به حال آنها فقط ۹۰۰ کپی از CD-Rom ها را به قیمت هر کدام ۷۰ دلار به فروش رسانده اند و به صورت عمده به آکادمیکها و پزشکان که در تحقیقات انسانی خود از آن استفاده می کنند.
به پاس زحمات میس هاولی ، یخنورد فرانسوی فرانسیسکو دامیلانو کوهی را به نام الیزابت هاولی به صورت غیر رسمی نامگذاری کرد. این کوه در نزدیکی مرز چین است و دامیلانو اولین صعود سولو به قله هاولی به ارتفاع ۶۱۸۲ متر را در گروه دائولاگیری در ۹ ماه می ۲۰۰۸ انجام داد و سپس نپال با تقدیر از زحمات وقایع نگار هیمالیا ، الیزابت هاولی این قله را به نام “هاولی” نامگذاری کرد.
خانم هاولی به مجلهی ایندیپندنت(independent) گفت : فکر می کنم این یک جوک است ، آنها نباید کوهها را به اسم افراد نامگذاری کنند!خانم هاولی به این علت نامگذاری کوهها به نام افراد را جایز نمی شمارد که اشارهای به تلاش ایالت آلاسکا برای تغییر نام قله مک کینلی بلندترین قله در آمریکای شمالی به “دنالی” می کند. دنالی نامی است که قبایل بومی آن را به کار می برند و معنی آن “بزرگترین ” می باشد که اخیراً براساس تصمیم کنگره بعد از سالها نام قله مک کینلی به قله دنالی تغییر یافت.
اما رئیس انجمن کوهنوردی نپال شرینگ شرپا می گوید : چندین کوه در ارتباط با اشخاصی که در گسترش کوهنوردی تلاش کرده اند نامگذاری شده است . خانم هاولی انسان بسیار مهمی است . او کرونولوژی تاریخ کوهنوردی نپال را حفظ کرده و هنوز هم مشغول به کار است در عین حال چند کوه به نام افراد نامگذاری شده اند که شامل ۲ قله نزدیک به اورست به نام سرادموند هیلاری و تنسینگ نورگای شرپا که اولین صعود در سال ۱۹۵۳ به اورست را انجام دادند.
“دیپندرا پائود” مقام رسمی در وزارت توریسم نپال تصمیم برای نامگذاری کوهی به نام خانم هاولی را اعلام کرد و گفت او ما را با کارش مفتخر کرد . بنابراین به پاس زحمات او نامگذاری کوه به نام او را به صورت رسمی انجام میدهیم .”او بانوی فوق العادهای است”.
هنگامی که اریک هانسون از Outside در سال ۲۰۱۱ در انتهای مصاحبهای که با او داشت از رمانس و شایعات عشقی میس هاولی با ادموند هیلاری سؤال کرد ، میس هاولی گفت : ما دوستان خوبی بودیم ولی رمانسی در میان نبود.
وقتی ادامه دادم “مسنر چطور؟” او با خنده جواب داد “نه ، به هیچ وجه” او رمانسهای متعددی داشت ولی من یکی از آنها نبودم.
اریک هانسون نگاهی به نوت بوکش می کند که شامل اسامی اریک شیپتون ، جیمی رابرتز ، دان ویلیامز بود و در حالی که قصد ادامه سؤالش را داشت ، خانم هاولی او را متوقف کرد و گفت : روی این موضوع سخت کار نکن .
اریک می گوید : و من ادامه ندادم اگر چه می دانستم به نتیجهای می رسم.
میس هاولی معتقد است چرا باید توقف کنم ؟ بنشینم و تلویزیون تماشا کنم . البته می گوید تلویزیونی هم در اینجا ندارم . خُب برگردم به آمریکا؟ من ۶۰ سال در این جا زندگی کرده ام ، آمریکا در این مدت کاملاً تغییر کرده است .”در کجا زندگی کنم ؟”
در نهایت میس هاولی افزود ؛
با کاری که انجام می دهم احساس شادی می کنم و تا جائی که در توان دارم به این کار ادامه می دهم.
گردآوری و ترجمه : محمد اسماعیلی – آبان ۹۴
منابع :
۱)http://www.outdoorresearch.com/blog/stories/chronicling-high-peak-history-with-elizabeth-hawley
۲)http://www.independent.co.uk/…nepal-hounours.chronicler-of
۳)http://www.outsideonline.com/1825881/high-priestess-posterity
۴)https://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth-hawely
۵)http://www.peakbutterfly.com/topic/gallery
۶)http://in.reuters.com/2041/08/14
۷)http://www.bernadettemacdonald.co/books/ill/call-you-in-kathmandu