هر هفته یک برنامه : این بار گزارش جنگل سواد کوه ۴و۵ آذر ۸۹
هر هفته یک برنامه : این بار گزارش جنگل سواد کوه ۴و۵ آذر ۸۹
با اجرای این برنامه چهارمین و آخرین برنامه ی راهپیمایی و صعود قلل جنگلی باشگاه در سال ۸۹ به پایان رسید.
کشور زیبای ما هیچ چیزی از یک قاره کم ندارد. بیدلیل نیست که بعضیها از واژه قاره ایران استفاده میکنند. اگر اهل گشت و گذار و طبیعتگردی باشید، تصدیق خواهید کرد که هر نوع تنوع زیست محیطی در این دیار پیدا میشود.
حدود ۳۰ سال پیش که ما برنامههای کوهنوردی جنگلی را شروع کرده بودیم، جنگلهای این سرزمین بسیار بکر و دستنخورده بود. ولی با کمال تاسف دیگر نمیتوان مسیرهای بکر و دستنخورده را به این راحتی در جنگلهای شمال کشور پیدا کرد. جادههایی که برای برداشت چوب، سدسازی، ویلاسازی و تفریحگاههایی مانند تلهکابین و موارد دیگر ساخته می شوند و بنا به آمار متخصصان، عامل نابودی جنگلهای کشور با سرعتی بسیار هستند. گویا صنعتی شدن و پیشرفت ما ایرانیان فقط با نابودی طبیعت زیبا و سرمایههای ملی سرزمینمان امکانپذیر است که متاسفانه در معرض دید و توجه مسوولان مربوطه هم نیست.
یکی از مناطق کوهستانی و جنگلی شمال کشور ما منطقهی سوادکوه در مرکز استان مازندران است که دارای ۴ بخش اصلی ورسک، پل سفید، زیرآب و شیرگاه به مرکزیت شهر آلاشت است.
شهر کوهستانی آلاشت با ارتفاع ۱۸۰۰ متر شهری است زیبا با چشماندازی بینظیر از مناظر اطرافش. این شهر که روی شیب تندی بنا شده است، زادگاه نیاکان آخرین سلسله پادشاهان ایرانی (سلسله پهلوی) است و هنوز آثاری از بناهای خاندان آن دوره در این شهر به چشم میخورد.
تیم ۱۶ نفره ما پنجشنبه ۴ آذر ۸۹ بعد از پیوستن به ۲ نفر از کوهیاران منطقه(به عنوان راهنما) با گشتزنی کوتاهی در شهر، راهپیمایی خود را شروع کرد. مقصد ما دهستان لفور بعد از سد پرآب البرز بود. طول راهپیمایی این مسیر ۴۲ کیلومتر با GPS برآورد شد.
روز اول با یک و نیم ساعت راهپیمایی، حدود ساعت ۱ بعدازظهر به روستای مرتفع لرزنه به ارتفاع ۲۳۰۰ متر رسیدیم. این روستا زادگاه یکی از اعضای فعال باشگاه است که به رسم مهماننوازی ما را پذیرفت. ما نیز ساعتی را در منزل پدر ایشان استراحت کردیم.
ساعت ۱۴ دوباره راهپیماییمان را شروع کردیم. ابتدا روی یالی قرار گرفتیم که به اعماق جنگل فرو میرفت. دقایقی بعد روی شیبی تند بودیم که برگهای درختان راش آن منطقه مانند فرشی لرزان کف آن را پوشانده بود. یک ساعت طول کشید تا به کف دره رسیدیم. هوای آن روز آفتابی و کمی گرم بود و رنگ درختان زیبا و رنگارنگ.
۲ ساعت دیگر فرصت داشتیم تا به محل شبمانی برسیم. ادامه مسیرمان کم شیب و در بعضی مواقع بر روی جادهای جنگلی ادامه داشت. در ساعت ۷ شب توقف کردیم و کمپمان را برقرار ساختیم. شبی به یاد ماندنی را در زیر نور مهتاب و در کنار آتشی افروخته به صبح رساندیم.
روز دوم، یک و نیم ساعت طول کشید تا به آبشار ۷۰ متری گزو برسیم. قبل از آبشار چند دقیقهای را در امامزاده(گزو) توقف کردیم. آبشار صخرهای گزو منظره بسیار زیبایی دارد که متاسفانه به دلیل جادهای که تا نزدیکیهای آبشار ساخته شده و هجوم گردشگران بیمسوولیت، مملو از زباله و آلودگیهای زیستمحیطی است. صبحانه را در کنار این آبشار خوردیم و عکسی به یادگار گرفتیم و به راه افتادیم.
بقیه مسیر بسیار زیبا و بکر بود. حدود ظهر به اول دریاچه پشت سد البرز رسیدیم. بعد از آبتنی چند نفر از بچهها، به طرف روستای لفور حرکت کردیم. در ساعت ۵ عصر در جایی که تقریبا دیواره سد ساخته شده بود به مینیبوس باشگاه که در آن جا منتظرمان بود، رسیدیم.
و به این ترتیب این برنامه هم با همکاری همه اعضا و راهنمایان عزیز سوادکوهیمان به خوبی و خوشی به پایان رسید. در راه برگشت به این فکر بودم که براستی زمانی که بشر در دل طبیعت بکر کره زمین میزیست (مثلا ۲۰۰ سال پیش) تا چه حد قدر آن را میدانست. مطمئناً در آن زمان چیزی به نام کوهنوردی و طبیعتگردی وجود نداشت، فقط سیاحانی بودند که به خاطر کنجکاوی و کسب علم و دانش در دل طبیعت سفر می کردند. حال که این کار به یک روش، ورزش و حتی به یک صنعت تبدیل شده است، باید افسوس بخوریم که چرا در آن دوران زندگی نمیکنیم.
با دیدن سد عظیم البرز که تنها منظرهی دریاچهی مصنوعی آن چشمنواز بود، به یاد زمینها، درختها و روستاهایی افتادم که امروز نابود شده و به نام پیشرفت صنعتی در کف دریاچهی مصنوعی این سد به خواب ابدی فرو رفته است.
کشور ما دومین کشور سازنده سد در جهان محسوب میشود. صنعتی که در کشورهای پیشرفته به دلیل زیانهای زیستمحیطیاش دیگر منسوخ شده و در حال فراموشی است.
نیروگاههای اتمی، سدهای کوچک مخزنی، صفحات خورشیدی و تکنولوژیهای تبدیل آب شور دریاها به آبهای آشامیدنی و شیرین دیگر جای این سدسازیهای عظیم را گرفته است.
در صد سال اخیر انسان با جهش صنعتی شگرفی که داشته، متاسفانه باعث نابودی بخش بزرگی از کرهی زمین شده است. کرهای که در این جهان مانند خود او پدیدهای استثنائی و منحصر به فرد است.
مسلماً در سدههای بعد، انسان خواهد کوشید خرابیهای این دوره را برطرف سازد. جلوگیری از ساختن سد، یکی از این کوششهاست که امیدواریم هرچه زودتر در کشور زیبا، پهناور و باستانی ما نیز متوقف شده و از تکنولوژیهای جایگزین که به قول معروف دوستدار طبیعت باشند، استفاده شود.
سرپرست برنامه: ذ ـ حمیدی
7 آذر ۸۹
نوامبر 29th, 2010 at 10:14 ق.ظ
خیلی برنامه خوبی بود. بالاخره من پاییز رفتم تو جنگل به آرزوم رسیدم
نوامبر 30th, 2010 at 6:51 ب.ظ
سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی از اینکه تونستم در این مدت کوتاه در خدمت شما باشم بسیار خوشحالم و بدون شک یکی از روزهای به یاد ماندنی برای من خواهد بود برای شما و همه عزیزان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.
آوریل 24th, 2011 at 9:49 ق.ظ
با سلام خیلی متشکر از گزارش خوبی که ارایه دادید.
لطفا راهنمایی بفرمایید؛ با توجه احداث سد جدید اگر بخواهیم به آبشار برسیم از چه مسیرهایی حرکت کنیم. قبلا در گزارش ها خوانده بودم که می توان با ماشین تا امامزاده رفت و آز انجا نیم ساعت پیاده تا آبشار هست؟ ممنون می شوم راهنمایی فرمایید
آوریل 24th, 2011 at 10:30 ق.ظ
با توجه به اینکه این مسیر به وسیله جنگل پیمایی و با راهنمای محلی اجرا شد ، باشگاه نمی تواند در این زمینه کمکی به شما کند.