استانداردهای کمیسیون پزشکی فدراسیون جهانی کوهنوردی و صخره نوردی(UIAA)
خلاصهای از استانداردهای رسمی کمیسیون پزشکی فدراسیون جهانی کوهنوردی و صخره نوردی(UIAA)
استفاده و سوءاستفاده داروئی در کوهنوردی
(این نوشته برای کوهنوردان و افراد غیرمتخصص پزشکی انتشار یافته است)
ترجمه: محمد اسماعیلی
از زمانی که انسانها شروع به صعود کوهها کردند، بیشتر افراد بدنبال سادهترین راهها برای صعود به قله مورد نظرشان بودند وهر چه ورزش کوهنوردی گسترش یافت بعضی از کوهنوردان بر روی مسیرهای سختتر و ارتفاعات بالاتر وصعودهای تکنیکال بیشتری تلاش کردند، جنبههای متفاوت و ویژهای از کوهنوردی گسترش یافت بعضی از افراد در کوههای بزرگ، صعودهای انفرادی، بعضی اسکی کوهستان و گروهی دیگر اسکای رانینگ (دوی کوهستان) را ترجیح میدهند.
به علت ماهیت رسمی و رقابتی بعضی از فیلدهای تخصصی در کوهستان که نیاز به یکپارچگی و دقت در عملکرد ورزشکاران شرکتکننده دارد، ما آن را به آژانس ضد دوپینگ جهانی (WADA) واگذار میکنیم که قوانین و تستهای دوپینگ خود را اجرائی کنند و در وب سایت آژانس ضد دوپینگ (WADA) لیست داروهائی که تحت عنوان دوپینگ محسوب میشوند را میتوان یافت.
ولی قوانین آژانس ضددوپینگ در کوهنوردی کمی مشکل است و به قول ادویستور نمیتوان پای هر کوهی لیوان بدست در انتظار کوهنوردی بود که از کوه فرود میآید و او را برای دوپینگ آزمایش کرد.
هیچ سیستم و لیست داروئی را نمیتوان برای ورزشکاران غیرحرفهای و تفریحی در کوهنوردی وضع کرد، در بعضی از کشورها مثل آلمان و سویس قوانینی برای کوهنوردان وضع شده است. اما برای بسیاری از افراد «هر قانونی» غیرقابل اجراست واین بستگی به تصمیم شخص دارد که با مخاطبان خود و در ضمن با خود صادق باشد.
هابلر و مسنر بعنوان اولین کوهنوردانی بودند که موفق شدند قله اورست را بدون اکسیژن کمکی صعود کنند و ستایش برانگیز بودند ولی این امر از اولین صعود هیلاری و تنزینگ به قله اورست بعنوان اولین کوهنوردان که از اکسیژن کمکی در صعودشان در سال ۱۹۵۳ استفاده کردند چیزی نمیکاهد.
هرمان بول در نانگاپاربات در ۱۹۵۳ از داروی پرتوین (مت آمفتامین) برای افزایش توان در صعودش بر اساس تجویز دکتر کوفر سرپرست تیم استفاده کرد.
با این کار او از سربازانی که در جنگ جهانی دوم از آمفتامین استفاده کرده بودند تبعیت کرد، البته هنوز از این دارو در بعضی از ارتشها استفاده میشود.
(استفاده هرمان بول از مت آمفتامین در سالهای دور بحث برانگیز نبود ولی امروزه با توجه به قوانین آژانس ضد دوپینگ و افکار عمومی بعنوان یک تقلب ورزشی محسوب میشود. مترجم)
فرهنگهای مختلف و نسلهای متفاوت رفتارهای متفاوتی دارند.
تنوع و گوناگونی و فقدان اطلاعات موثق معمولاَ منجر به این میشود که برای مثال در اورست شخص در ارتفاع بسیار شدید بهمراه کوهنوردان با فاکتورهای انگیزشی متفاوت عملکردهای متفاوتی نشان دهد.
دکتر لوآن فریر (Freer) که یک کلینیک پزشکی در سال ۲۰۰۳ در بیس کمپ اورست برقرار کرد میگوید: ما تخمین میزنیم در مطالعه بهار ۲۰۱۲ (در فصل صعود) در اورست حداقل دو سوم کوهنوردانی که با آنها برخورد داشتیم چندین داروئی PEDs (بالا برنده عملکرد و توانائی در هنگام صعود) برایشان تجویز شده بود، نکته مهم اینجاست که آن کوهنوردان قصد آن را نداشتند که در زمان خطر مرگ (ادم مغزی – ریوی) از داروهای تجویزیشان استفاده کنند بلکه آنها قصد داشتند آن را برای بالا بردن عملکرد فیزیکیشان در کوهستان بکار ببرند تا بتوانند شانس و توانایی صعود به قله را افزایش دهند. هنگامی که راهنمای یک شرکت تجاری – کوهنوردی از کارکنان ما خواستند که به اعضای تیمشان برای استفاده از داروهای EPDs (افزایش دهنده عملکرد در صعود) در روز صعود مشاوره دهیم ما با کوهنوردانی در چادرهایشان که همگی مضطرب بودند مواجه شدیم که هر کدام داروهای تجویز شده توسط پزشکان خود را داشتند که از داروخانههای محل زندگیشان تهیه کرده بودند، بدون اینکه آگاهی و درک این نکته را داشته باشند که چه هنگام و چگونه و با چه دوز داروئی از آنها استفاده کنند.
تیم پزشکی UIAA (فدراسیون جهانی کوهنوردی و…) قصد قضاوت ندارد، تلاش ما اینست که کوهنوردان از خطرات احتمالی داروهائی که در کوهستان استفاده میکنند آگاه باشند، ما به این امر اعتقاد داریم که تحت هر شرایط غیرضروری و اورژانس استفاده از داروهای افزایش دهنده توانایی بدن در کوهستان متوقف شود.
بعنوان پزشکانی که هم کوهنورد هستیم و هم به کوهستان علاقمندیم، از علاقه و آرزوی کوهنوردان در صعودی سریع و موفق مطلع هستیم ولی امری که در آن تخصص داریم این است که استفاده از داروهائی که میتوانند بر روی صعود تاثیر بگذارند در عین حال دارای خطرات بالقوهای هم هستند، مخصوصاً در مورد داروهائی که اثرات آنها برای ارتفاعات بسیار بالا کاملاً شناخته شده نیست و هر چه داروهای بیشتری به دلایل خاصی توسط کوهنوردان در ارتفاعات بالا مصرف شود خطر تداخل داروئی و عوارض جانبی داروها بیشتر میشود.
ما آگاهیم که بعضی از اکسپدیشنهای تجاری و شرکتهای ترکینگ مشتریان کوهنورد خود را ترغیب میکنند که از داروهای بالا برنده عملکرد در صعود استفاده کنند و ما از کوهنوردان درخواست میکنیم که قبل از عمل به این توصیهها بدقت به عواقبی که مصرف این داروها ممکن است برایشان داشته باشند فکر کنند و با آگاهی کامل عمل کنند.
در عین حال ما میپذیریم که در زمانهای خاص اورژانسی استفاده از این داروها ضرورت دارد و دقیقا برای فرد بخصوصی که دچار مشکل ارتفاع شده است.
برای افراد بیزنس من، دانشمندان و اشخاصی که به دلایل کاری در ارتفاعات هستند شاید جنبه اخلاقی استفاده از داروها در ارتفاعات مطرح نباشد ولی مسلماً برای کوهنوردان این تعهد اخلاقی مطرح است.
در هر حال تجویز و بکارگیری این داروها در ارتفاعات باید توسط پزشکان طب کوهستان صورت گیرد، توصیههای پزشکان ناآگاه از خطرات احتمالی در کوهستان و راهکارهای اینترنتی میتواند ریسک بالائی برای کوهنوردان بهمراه داشته باشد.
در این نوشته ما سعی میکنیم به جنبه داروئی و به عوارض جانبی و سودمندی و در ضمن ادله موافق و مخالف داروهای مورد استفاده در کوهستان نظر داشته باشیم.
هرکوهنورد باید تصمیم بگیرد که بعنوان کوهنورد حرفهای یا یک کوهنورد در یک اکسپدیشن تجاری – کوهنوردی، در استفاده از این داروها با خود و با جامعه کوهنوردی صادق باشد.
«داروها»
بعضی از دست اندرکاران تفاوت بسیاری میان داروهای افزایش دهنده عملکرد و داروهایی که تغییر عملکرد میدهند قائلند.
برای مثال استازولامید بعنوان افزایش دهنده عملکرد در بیماری حاد کوهستان بکار میرود ولی داروهائی که تغییر عملکرد در کوهنورد میدهد مانند کانابیسها که داروهای مخدری هستند که منشاء آنها از شاهدانه است و میتواند استفاده از آن در کوهستان خطرناک باشد.
بعضی از افراد ما بین داروهای پزشکی مرسوم، مکملهای رژیمی و داروهای گیاهی تفاوت قائل هستند.
در این متون هدف ما این است که تمایزی قائل شویم فقط داروها در زمانی که شخص کوهنورد دچار خطر ارتفاع زدگی میشوند و این داروها میتوانند نقش اساسی ایفاء کنند مصرف شوند.
بسیاری از خوانندگان نکات کلیدی که در متون درباره داروهاست را از دست میدهند و مستقیماً بسراغ بخشهای فارماکولوژیک و داروئی میروند و سپس با عجله روانه داروخانه میشوند تا برای فتح قله! داروهای مورد نیاز خود را بدست آورند.
امر بسیار مهم اینجاست که بیشتر تحقیقات درباره اثرات داروها بر روی کوهنوردان در ارتفاع ۵۰۰۰ متر و کمتر انجام شده است و تا بحال تحقیق بر روی عملکرد این داروها در ارتفاعات بسیار بالا بندرت انجام شده است و بنابراین راهی برای آگاهی از این امر که اثرات جانبی داروها که در ارتفاعات بسیار بالا چگونه است در دسترس نیست.
اطلاعات محدودی از استفاده داروئی در کوهستان آمار زیر نشان میدهد:
استفاده از استازولامید در نپال از ۱ درصد (یک درصد) در سال ۱۹۸۶ به ۱۲ درصد در سال ۱۹۹۸ و در سال ۲۰۱۰ به ۲۵ درصد رسیده است…
در یک مطالعه پیلوت از ۳۹ درصد از کوهنوردان (ترکرها) در خومبو، داروی استازولامید را مصرف کرده بودند.
در مطالعه دیگری که در سال ۱۹۹۳ از کوهنوردان تفریحی (recreational) در آلپ اروپایی انجام شد ۸/۹ درصد این افراد از نظر آمفتامین مثبت بودند. (۷/۲ درصد در ارتفاع ۲۵۰۰ تا ۳۳۰۰ متر و ۱/۷ درصد بالای ۳۳۰۰ متر از نظر داروی آمفتامین مثبت بودند.)
از آنجائی که این مطالعات برای داروهای دیگر انجام نشده بود درصد کلی کوهنوردانی که برای بهبود عملکرد در کوهستان دارو مصرف میکنند باید رقم بسیار بالاتری باشد.
بر اساس مطالعهای بر روی کوهنوردان و ترکرها در Bafara Bivouc در ارتفاع ۴۸۶۰ متر در کوه کلیمانجارو ۷/۴۶ درصد استازولامید، ۴۰ درصد دگزامتازون و ۵/۴ درصد برگ کوکا (Coca) مصرف کرده بودند و فقط ۸/۸ درصد از کوهنوردان پاک بودند.
در بیشتر این حالات این استفاده داروئی بر اساس توصیه یا اصرار یک دوست یا همنورد و نه یک نسخه داروئی بوده است.
علیرغم این مصرف داروئی ۸۰ درصد به بیماری حاد کوهستان، ۲/۲ درصد به ادم ریوی و به ادم مغزی مبتلا شدند.
اطلاعات از گروههای دیگر یک الگوی افزایشی مصرف دارو رانشان میدهد.
در یک مطالعه ۲۸ درصد صخره نوردان تحت تاثیر الکل یا دارو صدمات و جراحات بیشتری را در قیاس با آنهائی که پاک بودند (P<0.008) متحمل شده بودند، مردان نسبت به زنان به مراتب بیشتر از داروهای غیر قانونی استفاده کرده بودند.
استازولامید (دیاموکس)
در یکی از متون معتبر پزشکی ارتفاعات بالا بیان میشود:
استازولامید از داروهای پیشگیریکننده اصلی در مقابله با بیماری حاد کوهستان است باوجودی که این دارو برای سالهای درازی استفاده میشود ولی هنوز کسی اطلاع دقیقی ندارد که چگونه این داروی مدّر مهارکننده کربنیک انیهدراز (Carbonic anyhydraze) برای جلوگیری از بیماری حاد کوهستان (AMS) عمل میکند.
درمان پزشکی کنونی آن استفاده در گلوکوما (آب سیاه مقاوم) در بیماران است این گروه از داروها ابتدا در سال ۱۹۶۵ برای جلوگیری از بیماری حاد کوهستان تحقیق شدند، تئوریهای گوناگونی درباره مکانیزم عمل این دارو وجود دارد و یقیناً چند اثر روی «هم هوائی» دارد اگر چه در ابتدا از این دارو در درمان گلوکوما استفاده میشد ولی در جریان مطالعات و در عمل متوجه شدند که دوزهای کمتر از این دارو (۱۲۵ میلی گرم، ۲ بار در روز) بالخص استفاده از آن ۲۴ ساعت قبل از صعود موثر واقع میشود.
علیرغم مدارک زیادی برای استفاده از این دارو در درمان و پیشگیری بیماری حاد کوهستان AMS، در بعضی از کشورها پزشکان در استفاده از استازولامید مردد هستند ولی در بسیاری از کشورها در داروخانهها براحتی قابل دسترس است.
در گذشته تصور میشد استازولامید ممکن است علامت بیماری حاد کوهستان را بپوشاند و خطر اصلی که ممکن است منجر به ادم مغزی و ادم ریوی شود بپوشاند و ماسک کند، اما اکنون اعتقاد دارند که این دارو یک شروع (kick start) در پروسه همهوائی است.
موافقین: این دارو برای اغلب مردم کاربرد دارد، عوارض جانبی آن در قیاس با داروهای دیگر قابل چشم پوشی است.
مخالفین: داروی مّدری است بنابراین شخص با افزایش ادرار دهیدراته میشود و شب هنگام در چادر یا باید از بطری مخصوص ادرار استفاده کند یا مجبور است در هوای سرد به بیرون چادر برود.
این دارو برای اشخاصی که مشکل کلیوی در ارتفاعات هم سطح دریا دارند نباید تجویز شود. در عین حال این دارو ممکن است باعث خارش انگشتان دست و پا شود.
در کسانی که به داروهای سولفونامید آلرژی دارند نباید استفاده شود البته این امر نادر است بنابراین چند روز قبل از صعود برای اینکه مشخص شود که این دارو ایجاد آلرژی نمیکند استفاده از آن در چند روز میتواند از عوارضی که در ارتفاعات ممکن در فرد ایجاد کند و دسترسی به داروهای ضد آلرژیک وجود ندارد میتواند آگاهی دهنده باشد.
تحقیقات بر روی این داروتا حداکثر ارتفاع ۵۸۹۵ متر انجام شده است بنابراین استفاده از آن باید بر این اساس باشد که این دارو در ارتفاعات بالاتر هم همین عملکرد را داراست.
تداخل داروئی استازولامید
اگر استازولامید با کورتیکو استروئیدها یا تئوفیلینها (گشادکننده مجاری هوائی و در درمان بیماران مبتلا به آسم و آمفیزم بکار میرود) استفاده شود ممکن است باعث پایین آمدن سطح پتاسیم خون (هیپوکالمی) شود.
داروی مت فورمین برای درمان دیابت بکار میرود باعث لاکتیک اسیدوز میشود و در عین حال استازولامید هم باعث لاکتیک اسیدوز میشود، و بنابراین کاربرد همزمان این داروها با هم ممکن است مشکلات جدی ایجاد کند بنابراین کوهنوردانی که به دیابت مبتلا هستند باید در این زمینه آگاهی داشته باشند.
اخلاقی: استفاده از این دارو امری مشخصی است، این دارو از نظر WADA (انجمن جهانی ضد دوپینگ) از داروهای ممنوعه است چون اثر دیورتیک (ادرار آور) دارد در عین حالی که تاثیراتی بر روی بهبود هم هوائی در کوهنوردان هم دارد.
دگزامتازون
این داروی استروئیدی بصورت گستردهای در ارتفاعات توسط کوهنوردان استفاده میشود و این منعکسکننده تمایل افراد غیر حرفهای برای توانائی در صعود و فیکس پروسه هم هوائی در ارتفاعات است که این البته بدون در نظر گرفتن سود و زیان این دارو بکار برده میشود.
بر خلاف استازولامید، دگزامتازون نه تنها با هم هوائی ارتباطی ندارد بلکه تاثیری بروی بهبود تنفس در ارتفاعات هم ندارد اما علائم سر درد در ارتفاعات که از علائم بیماری حاد کوهستان است را به حداقل میرساند اما این دارو در درمان ادم مغزی کاملا موثر است و داروئی است که برای بیمار ادم مغزی شده وقت میخرد و امکانی فراهم میکند که بسرعت به پایین برای درمانهای تکمیلی تخلیه شود.
موافقین: با دوز حدود ۸ میلی گرم روزانه (در چند دوز تقسیم شده) علائم بیماری حاد کوهستان (ادم مغزی) را کاهش میدهد.
*این دوز داروئی دگزامتازون نباید بیش از ۷ روز استفاده شود.*
مخالفین: با وجودیکه دگزامتازون اثر نجات دهنده از خطر مرگ در بیماران ادم مغزی را دارد در عین حال اثرات جانبی خطرناکی هم دارد، چون تاثیر تسهیل هم هوائی در بیمار را ندارد بیماران باید برای علائم بیماری حاد کوهستان مورد بررسی قرار گیرند مخصوصاً این دارو برای بچهها و زنان باردار نباید استفاده شوند مگر در مورد اورژانس.
اثرات جانبی دگزامتازون: اگر مصرف دگزامتازون بسرعت این قطع شود (چند روز استفاده داروئی) ممکن است بحران آدیسون در شخص ایجاد شود. (در بیماری آدیسون در غده فوق کلیوی نارسائی بوجود میآید و مقدار کمی کورتیزول و آلدوسترون تولید میشود که علائمی چون کاهش فشار خون، افزایش پتاسیم خون، عدم تمرکز و….. بهمراه دارد)
اثر دیگر دگزامتازون سندروم کوشینگ است که اگر دارو برای مدت زیادی مصرف شود تغییرات خلق و خو، افسردگی، هایپرکلسیمی (افزایش پتاسیم خون) زخم معده و خونریزی معده و…. خواهد بود.
دگزامتازون از دسته داروهای استروئیدی است که باعث نشاط و نشئگی (euphoria) میشود و باعث کاهش توانائی تخمین و ارزیابی ریسک در کوهستان میشود وبه گونهای شخص بیتوجه و بیخیال میشود.
اگر چه بعنوان دومین داروی فارماکولوژیک برای جلوگیری از بیماری حاد کوهستان شناخته شده است ولی باید در استفاده از آن با آگاهی کامل عمل شود.
تداخل داروئی: اگر با داروهایی مثل آسپرین یا ایپوبروفن مصرف شود اثر جانبی معدی – رودهای بیشتری دارد.
اخلاقی: در کوهنوردی تفریحی استفاده از کورتیکواستروئیدها (دگزامتازون) یک تصمیم شخصی است اما نسبت ریسک / سودمندی این دارو نسبت به استازولامید بسیار متفاوت است زیرا اثر جانبی شدیدتر، تداخل داروئی شدیدتر ومشکل داروئی آن گستردهتر است.
اریتروپوئیتین (EPO)
داروهایی مثل اریتروپوئیتین، فعالکننده مداوم گلبول قرمز سازی از مغز استخوان میباشند، اریتروپوئیتین هورمونی است که بصورت طبیعی از کلیهها تولید میشوند و در روند گلبول قرمز سازی در ارتفاعات دخیل هستند اما هنگامی که بصورت دارو مصرف میشوند در رقابتهای ورزشی بعنوان دوپینگ محسوب میشوند و در عین حال در ارتفاعات میتوانند در روند افزایش گلبول قرمز سازی در ارتفاعات بالا دخیل باشند.
در عین حال شکی نیست در ترانسفیوژن خودی از خونی که قبلا از شخص گرفته میشود و سپس قبل از رقابت ورزشی به شخص بار دیگر تزریق میشود میتواند دررقابت، شخص را تواناتر کند وهمان عملی را انجام دهد که EPO (اریتروپوئیتین) بعنوان دارو انجام میدهد وباعث افزایش تولید گلبولهای قـرمز خـون میشود و این میتواند باعث غلیظ شدن خون (پلی سیتمی) شود که ممکن است ریسک آمبولی ریوی افزایش یابد.
هیچ تحقیقی با استفاده از داروی EPO (اریتروپوئیتین) در ارتفاعات بالا انجام نشده است اما منطقی است که در نظر گرفته شود که باعث افزایش غلظت خون کوهنوردان در ارتفاعات میشود بنابراین امکان تشکیل لخته در خون افزایش مییابد که خطر سکته مغزی قلبی یا آمبولی ریوی افزایش مییابد که تمامی این حالات میتواند خطرناک و کشنده باشد در ارتفاعات امر مهـم رقیق کردن خون برای تسریع جریان خـون در رگهای خونـی میباشد که این امر از ویژگی افرادی است که در ارتفاعات هیمالیا زندگی میکنند و در طی قرنها به ویژگی ارثی دست یافته اند که رگهای خونی گشاد و گسترده تری برای عبور گلبولهای قرمز خون دارند و به همین دلیل عملکرد شرپاها یا کسانی که در کوهستان کار میکنند به مراتب از کوهنوردان بهتر است ولی گاه آنها هم از خطراتی چون سکتههای مغزی – قلبی و آمبولی ریوی مصون نیستند.
در حقیقت استفاده از داروی اریتروپوئیتین (EPO)، اتوترانسفیوژن (تزریق خون شخص به خود شخص) خونی که قبلا گرفته میشود و در زمان رقابت ورزشی به شخص تزریق میشود) اثرات معکوسی دارند و اینها بر اساس تئوریهای مشکوک وبدون پشتوانه علمی گروهی از پزشکان توصیه میشوند و در عمل باعث افزایش غلظت خون (ویسکوزیتی بالا)، کاهش عملکرد قلب (Cardiac output) میشود و با افزایش غلظت خون (ویسکوزیتی خون)حمل اکسیژن به سلولها بصورت کافی صورت نمیگیرد که این عوامل میتواند خطرساز باشد (طبق بررسی که بر روی لنس آرمسترانگ و تیم او که در توردوفرانس به روش اتوترانسفیوژن در جریان مسابقه ورزشی دوپینگ میکردند مشخص شد عملی که آنها انجام میدادند عملا در نتیجه مسابقه تاثیری نداشت ودوپینگی که باعث شد که لنس آرمسترانگ دوچرخه سوار آمریکایی تمامی عناوین چندین ساله توردوفرانس خود را از دست بدهد عملاً بیهوده بود = مترجم) در ارتفاعات بهترین حالت همهوائی است که بر اساس تغییرات نرمال پیچیدهای که در خون آدمی ایجاد میشود و این شرایطی است که بدن آدمی بر طبق تکامل طی سالیان دراز بدست آورده است و بدن آدمی با این همهوائی طبیعی وفق یافته است و هرگونه عامل خارجی و دارو که در این روند دخیل میشود میتواند برای شخص در صعود در کوهستان و در رقابتهای ورزشی خطرساز باشد.
الکل:
استفاده از الکل که در ارتفاعات بالا در کوهستان بعنوان نوشیدنی برای لذت وتفریحی (Social drink) مصرف میشود میتواند عواقبی داشته باشد.
مخالفین: حتی استفاده از الکل به مقدار کم در ارتفاعات میتواند علائم بیماری حاد کوهستان یا “اِدم ریوی” را به اشتباه بیندازد یا علائم بیماری را تقلید کند در عین حال در زمانی که نیاز به رفلکس سریعی است آن را به تاخیر اندازد و در بالانس فیزیکی اختلال ایجاد کند و در عین حال توانایی درک شرایط توسط کوهنورد را کاهش دهد و در عین حال تا اندازهای باعث کاهش و تنزل حرکت کوهنورد میشود.
آمفتامین و دیگر داروهای محرک:
استفاده داروهای محرک داستان طولانی مدت دارد وبر اساس گفته ها، بسیاری از صعودهای قلههای ۸۰۰۰ متر در دهه ۱۹۵۰ با استفاده از محرک، مخصوصاً آمفتامینها انجام شد (یکی از دلایل آن استفاده از آمفتامینها در ارتشها در دوران جنگ جهانی دوم و تقریباً عادی بودن مصرف این مواد محرک بود)
در بریتانیا در ۱۹۷۸ مجله باشگاه کوهنوردان اظهارات صعود صخرهای «جیم پرین» را انتشار داد که او مخلوطی از آمفتامین و کوکائین در صعودش استفاده کرده بود.
مخالفین: ریسک بالایی وجود دارد که با استفاده از محرکها در ارتفاعات کوهنورد تقلا و تلاش فراوانی در صعود انجام دهد و در نتیجه باعث خستگی زیاد، هیپوترمی و در نهایت مرگ حادث می شود.
بعضی از کوهنوردان که تلاشهای ابتدائی سالهای دور بر روی اورست را داشتند از تاثیر کافئین در صعودشان تحسین میکردند، اظهارات هوستون از عکس العمل اعضای تیم انگلیسی در ” ناندادوی” در ۱۹۳۶ هنگامی که فلاسک چایشان افتاد و ناپدید شد و باعث ناراحتی و اضطراب اعضا شد نشانهای از وابستگی اعضاء به کافئین داشت.
استفاده از کافئین که بصورت عادت روزمره در آمده باشد توسط پیتر هکت مورد بحث قرار گرفت که در ارتفاعات نباید آن راقطع کرد زیرا علائم ترک کافئین در ارتفاعات کوهستان میتواند شبیه بیماری حاد ارتفاع عمل کند وبا آن اشتباه گرفته شود و او همچنین عنوان کرد که کافئین میتواند بر روی تنفس، جریان خون مغزی و بعنوان یک محرک روانی مفید باشد و ارزش مطالعاتی بیشتری دارد.
داروهای آنابولیک
این داروها ممکن است در تدارک اکسپدیشن برای صعودهای دشوار صخرهای استفاده شوند بیشترین استفاده از این داروها که در تمرینات مراکز تناسب اندام و باشگاهها است و براحتی قابل دسترس هستند بصورت عمده بعد از تمرینات شدید برای بازسازی عضلانی بکار برده میشوند که در عین حال در ورزش صخره نوردی هم بکار برده میشود.
عوارض جانبی این داروها عبارتند از: افسردگی، توهم، تهاجم و افزایش فشار خون.
این عوارض ممکن است در ارتفاع بیشتر باشند و در تشخیص ادم ریوی در ارتفاعات تداخل کنند، پزشکان و راهنماها و مربیها در اکسپدیشنها باید از مشکلات احتمالی این داروها مطلع باشند.
آسپرین:
آسپرین با عملکرد غیراستروئیدی و ضدالتهابی برای کنترل سردردهای ارتفاعات بالا با دوز ۳۲۰ میلی گرم در ۴ ساعت یک بار مورد مطالعه قرار گرفته است و اثرات آن بیشتر برای کاربرد و کنترل سردرد است و برای جلوگیری از بیماری حاد کوهستان نیست.
تاثیر ضدپلاکتی آسپرین ریسک خونریزی از معده ودستگاه گوارش، مغز و رتینا (شبکیه چشم) و سیستم تنفسی را افزایش میدهد، این دارو ممکن است باعث سوءهاضمه و عملکرد بروی کارکرد کلیهها داشته باشد.
بعضی از کوهنوردان استفاده از آسپرین را بر این مبنا بکار میبرند که باعث کاهش لخته خون غلیظ شده در ارتفاعات میشود و باعث جلوگیری از احتمال سکتههای مغزی و ترومبوز (لخته شدن خون) در رگها و ریهها میشود.
سودمندی احتمالی که آسپرین ممکن است داشته باشد بسیار کم است و باید در قیاس با خطر هموراژی (خونریزی) دستگاه گوارش (معده – روده) در مواقع سردرد استفاده میشود و دقت شود که اگر با دگزامتازون همزمان مصرف شود میتواند خطر خونریزی گوارشی را افزایش دهد.
ایبوبروفن:
در سال ۲۰۱۰ دو گزارش درباره احتمال استفاده از ایبوبروفن در جلوگیری از بیماری حاد کوهستان (AMS) انتشار یافت براساس فرضیهای که خواص ضد پروستاگلاندین، ضدالتهابی ممکن است مرتبط باشند، و در حال حاضر بررسیهای بیشتری در حال انجام است.
امر مشخص این است که ایبوبروفن برای رفع درد و پوشانیدن درد بافتهای نرم در دوندههای ماراتن استقامتی کوهستان و در کوهنوردان بکار میرود.
موافقان: دلایل و مدارک در نوشتهها در مورد این دارو ضعیف است.
مخالفان: با استرسهای فیزیولوژیک هم هوائی در ارتفاعات خطرات خونریزیهای گوارشی توسط ایبوبروفن در ارتفاعات مشکلساز میشود.
در اشخاص دهیدراته شده خطر آسیب کلیوی با استفاده از این دارو افزایش مییابد.
نیفیدیپین (Nifedipine)
نیفیدیپین داروی انتخابی برای افراد مبتلا به ادم ریوی (HAPE) میباشد و امکانی فراهم میآورد تا اشخاصی که مبتلا به ادم ریوی در ارتفاعات میشوند تا زمان رسیدن به اقدامات پزشکی مناسب جانشان با استفاده از این دارو حفظ شود.
این دارو برای درمان یا جلوگیری از بیماری حاد کوهستان (AMS) بکار برده نمیشود. در عین حال نشان داده شده است که استفاده از این دارو برای افراد حساس در ابتلا به ادم ریوی (HAPE) که بصورت عمده باید با هم هوائی تدریجی انطباق یابند مفید است .
مخالفین: با وجود اینکه این دارو بعنوان داروی نجاتدهنده در افراد مبتلا به ادم ریوی بکار میرود عوارض جانبی هم دارد.
این دارو برای مهار وجلوگیری از ادم ریوی و نه برای درمان استفاده میشود و در حقیقت اگر شخصی از دیگر داروهایی که عملکرد شبیه نیفیدیپن داشته باشند و از گروه داروهای مسدودکننده کانال کلسیم هستند استفاده میکند باید از مصرف همزمان این دارو اجتناب کند چون میتواند اثرات ترکیبی مضاعفی داشته باشد و باعث شود فشار خون شخص در ارتفاعات پایین بیفتد.
لیست طولانی اثرات جانبی این دارو در بعضی از افراد شامل گیجی، گر گرفتگی، ادم جانبی و ثانوی (که در افراد مستعد یخ زدگی در پوتینهای تنگ میتواند خطرناک باشد.) بیخوابی، چرت زدن، و افسردگی میباشد.
تداخل داروئی: اگر در افراد دهیدراته شدید با فشار خون پایین یا در ترکیب با داروهائی مثل سیلدنافیل (ویاگرا) یا تادافیل «سیالیز» مصرف شد مشکل ساز است.
در ارتفاعات فقط ترکیباتی از نیفیدپین مصرف شود که به آرامی تاثیر میکند.
مخدرها (اپیاتها) opiates
این داروهای مخدر (نارکوتیک) شامل کدئین، دی هیدروکدئین، ترامادول، فنتانیل (fentanyl)، مورفین در بعضی از ورزشها برای پوشانیدن درد مصرف میشود این داروها ممکن است مزایایی در ورزش هایی مثل صخره نوردی شدید داشته باشند اما با در نظر گرفتن جنبه اخلاقی استفاده از این داروها باعث ریسک مخصوصا در ارتفاعات میشود.
تا حدودی همه ی این داروهای تخدیری باعث کاهش و دپرس تنفس و خواب آلودگی، کاهش زمان عکس العمل در مواقع بحرانی ودر عین حال باعث یبوست میشوند و در عین حال شدیداً اعتیاد آور هستند.
اکسیژن
مسئله اخلاقی
از دهه ۱۹۲۰ مسئله اخلاقی استفاده از اکسیژن در کوهنوردی مطرح بوده است و این امر تا به امروز هم ادامه دارد، تردیدی نیست که اکسیژن یک داروست و با نسخه در بسیاری از کشورها قابل دسترس است و عملکرد ورزشکار کوهنورد را در ارتفاعات بالا میبرد، بعضی از افراد ممکن است بگویند که هر داروئی که باعث افزایش عملکرد کوهنوردان در ارتفاعات شود غیر قابل قبول است البته قابل ذکر است هر کوهنوردی که برای ارتفاعات بالای ۸۰۰۰ متر اقدام میکنند بدون اکسیژن کمکی مورد احترام واقع میشوند ولی از سوئی: در کوه اورست فقط ۶ صعود از مجموع ۵۰۰۰ صعود به این قله بدون کمک اکسیژن کمکی انجام شده است.
با این پیش زمینه تعجبآور نیست که بخش اکسیژن این نوشته و توصیههای داروئی در این زمینه بحث زیادی را در میان اعضای پزشکی UIAA (فدراسیون جهانی کوهنوردی و صخره نوردی) نسبت به دیگر داروها برانگیخت.
در این زمینه مبارزه مستقیمی بین اخلاق پزشکی ما برای کمک به مردم برای سلامتی حداکثریشان و از سوئی دیگر بعنوان کوهنورد که تااندازهای باید ریسک شخص را پذیرفت تا حتی الامکان از کمکهای مصنوعی برای صعود استفاده نشود وجود دارد.
برای ارتفاعات کمتر از ۵۰۰۰ متر کوهنوردان باسپری کردن در زمان در ارتفاع میتوانند بصورت نرمال «هم هوا» شوند و سپس آنها میتوانند بدون استفاده از اکسیژن مصنوعی، تا ارتفاعات بالای ۶۰۰۰ متر صعود کنند فقط در ارتفاع بالای ۷۰۰۰ متر است که موافقین و مخالفین استفاده از اکسیژن مصنوعی بحثهایشان شکل میگیرد.
موافقان: استفاده از اکسیژن مصنوعی نیاز بدن کوهنوردان با داروئی که در ارتفاعات بالا حقیقتاً به آن احتیاج دارند فراهم میکند و هیچ گونه تداخل داروئی هم استفاده از اکسیژن بوجود نمیآورد و هر کسی که در استفاده از آن تردید دارد باید نوشته ادموند هیلاری درباره تاثیر استفاده از اکسیژن کمکی برای تلاش اولین صعود به اورست را بخواند علیرغم اینکه اکسیژن و متعلقاتش در حدود ۱۵ کیلوگرم وزن دارد تاثیر سودمند آن زمانی که اشکار میشود که ماسک اکسیژن از صورت برداشته شود.
در حال حاضر کوهنوردان از سیلندرهای اکسیژن کم وزن و سیستم پیچیدهتر وقابل اطمینانتر استفاده میکنند.
یک مطالعه نسبت مرگ در کوهنوردانی که در کوه اورست بدون اکسیژن صعود میکردند بررسی شد و در مطالعه دیگر درصد مرگ در هر دو کوه اورست وk2 بررسی شد.
در هر دو کوه نسبت مرگ در کسانی که از اکسیژن برای صعود استفاده نمیکردند بسیار بالاتر بود البته این به تنهایی قضاوت و داوری برای استفاده از اکسیژن کمکی نمیتواند باشد.
در هر دو مطالعه نشان داده شد که مغز کوهنوردان در ارتفاعات شدیداً بالا تغییرات اسکنهای MRI را آشکار کرد.
یک بررسی برای نشانههای ضایعات نورولوژیک انجام شد ودر افرادی که «هم هوا» بودند و در ارتفاعات ۷۵۰۰ متر صعود میکردند و هیچ گونه ضایعاتی مشاهده نشد.
مخالفین استفاده از اکسیژن: استفاده از اکسیژن در ارتفاعات گذشته از هزینه وزن و حجم سیلندر اکسیژن اگر مشکلی برای سیستم اکسیژن بوجود بیاد مشکل جدی برای کوهنورد محسوب میشود بعلت وزن سیلندرهای اکسیژن بیشتر کوهنوردان از محل سیلندرهای اکسیژن مصرف شده امتناع میکنند بنابراین در نقاط مختلف کوهستان رها میشوند و منظره ناخوشایند ایجاد میکنند ولی در هر صورت در عملیات امداد نجات در ارتفاعات شدیدا بالا هم عوامل نجات و هم شخص در خطر نیازمند به استفاده از اکسیژن کمکی هستند.
فیزیولوژی: اکسیژن در سطح دریا بروی عملکرد تاثیری ندارد چون به مقدار اکسیژن و نه فشار اکسیژن برای عملکرد ورزشی عاملی محدودکنندهای محسوب نمیشوند.
این تغییرات در زمانی ایجاد میشوند که در ارتفاعات شدیداً بالا فشار اکسیژن کاهش مییابد، جایی که جریان اکسیژن از هوا (اتمسفر) به میتوکندری سلولها کاهش مییابد و این به علت کاهش فشار هوا یا اکسیژن میباشد، در نتیجه سرعت صعود در ارتفاعات بعنوان یک شاخص و اندیکاتور برای عملکرد مناسب بصورت عمدهای کاهش مییابد.
نتیجه: بار دیگر این بستگی به تصمیم کوهنوردان دارد که از اکسیژن استفاده کنند یا از آن صرف نظر کنند ودر این مسئله در عین حال تردید وجود دارد که استفاده از اکسیژن در ارتفاعات شدیدا بالا خطر مرگ را کاهش دهد، استفاده از اکسیژن در ارتفاعات پایین عملکرد کوهنوردان را بهبود نمیبخشد.
داروهای خواب:
صعود به ارتفاعات بالا معمولاً باعث اختلال در خواب میشود امر مهمی که باید در نظر داشت این است که استفاده از داروهای خواب در ارتفاعات بالا برای جلوگیری از اختلال خواب کوهنوردان بر اثر شرایط محیطی جدید ایجاد شده است، یا برابر تغییرات فیزیولوژیکی که بر اثر هم هوائی نامناسب و ناکافی یا یک تنفس پریودیک بر اثر پاسخهای منفی بر اثر ارتفاع بالا ایجاد شده است، با در نظر گرفتن این مسئله استفاده از داروهای مرسوم خواب اگر بیماری حاد ارتفاع (AMS) وجود داشته باشد شرایط را وخیم میکند.
شواهدی دال بر این نیست که داروهای خواب مثل بنزودیازپینها هیپوکسی (کمبوداکسیژن در بافتهای بدن) را برای کسانی که بخوبی هم هوا شده اند حتی بالای ۵۰۰۰ متر بدتر کند، تحقیقاتی هم بر روی تاثیر دقیق داروهای خواب در افراد با علائم بیماری حاد کوهستان موجود نیست.
استازولامید بروشنی نشان داده است که تاثیرات سودمندی بروی اختلال خواب در ارتفاعات در کسانی که بخوبی همهوا نشده اند داشته است. از سوئی با در نظر گرفتن اینکه استازولامید یک داروی «مدر» است بخاطر اینکه شخص مجبور است برای ادرار شبانگاهی به بیرون چادر برود از سوئی اختلال خواب ایجاد میکند.
در عین حال گزارشات افراد اظهار میدارد که کیفیت خواب تقریبا برابر است با استفاده از بنزودیازپین و استازولامید، در حالیکه مطالعه موثری در این رابطه که یکی را بر دیگری ترجیح دهد انجام نشده است.
اگر اختلال خواب بر اثر بیماری حاد کوهستان یا هم هوائی نامناسب و ناکافی حاصل شده باشد اولین خط عمل باید پیشگیری و درمان علتهای بیماری باشد (به این معنی که صعود به آرامی انجام شود یا در صورت نیاز فرود فرد به ارتفاع پایینتر انجام شود) و داروی خواب توصیه نمیشود و در هر حال اگر فاکتورهای دیگری وجود نداشته باشد وشخص کاملا «هم هوا» شده باشد و هیچ گونه علائمی از بیماری حاد کوهستان (AMS) وجود نداشته باشد مانند سطح دریا میباشد و این به شرایط وتصمیم شخص برای استفاده از داروی خواب بستگی دارد.
در بعضی از نوشتهها البته خواب کافی در کوهستان در شب میتواند در تصمیمگیری مناسب در روز نقش مهمی بازی کند بنابراین در صعودی امن استفاده از داروی خواب برای راهی بسوی صعودی امن در شخص بخوبی هم هوا شد در نظر گرفته میشود.
استفاده از داروی خواب برای صعودی امن یک تصمیم اخلاقی است.
برتری: استازولامید بروشنی نقش مهم فیزیولوژیک در بهبودی بیماری حاد کوهستان و خواب در ارتفاعات بالا ایفاء میکند.
بنابراین خط اول ایمنی در نظر گرفتن این مسئله است که اختلال خواب یک امر فیزیولوژیک است و نباید امری محیطی مدنظر داشت.
دوز پایین بنزودیازپین (مثل ۱۰ میلی گرم تمازپام Temazepam هر دو علت فیزیولوژیک) تنفس پریودیک وعلتهای محیطی را درمان میکند و الگوی خواب وکیفیت خواب را بهبودمی بخشد.
بسیاری از منابع استفاده از بنزودیازپینها را با نیمه عمر کوتاه مثل زوپیدم یا زوپیلکون را ترجیح میدهند.
عدم برتری: استازولامید در بهبود بیماری حاد کوهستان (AMS) و افزایش ادرار کارکرد دارد با این وجود ممکن است فقط علتهای فیزیولوژیک را برطرف کند وبه عوامل محیطی که باعث بیخوابی میشود دخیل نباشد بنابراین کاربردی برای یک بخش از ماجرا دارد.
با مصرف بنزودیازپین، اگر AMS (بیماری حاد کوهستان) دقیق نباشد از نظر تئوری میتواند این داروها باعث تشدید بیماری حاد کوهستان شوند و باعث تشدید هیپوکسی در افراد با دوز بالای تمازپام Temazepam شود (بیش از ۱۵ میلیگرم در صورتی که این دارو مصرف شود) ولی عقل سلیم وتجربه پیشنهاد میکند دوز بالا در ارتفاعات یا حالاتی که AMS (بیماری ارتفاع) وجود دارد مصرف نشود.
بتابلاکرها:
بتابلاکرها مثل پروپانولول و آتنولول برای کاهش علائم فیزیکی استرس و اضطراب مصرف میشود و کوهنوردان هم ممکن است به این دلایل از این داروها مصرف کنند (در گذشته در مسابقات تیر اندازی به هدف و دارت برای کاهش استرس استفاده میشد)
این داروها برای بیماران با فشار خون بالا و کنترل آن برای کوهنوردانی که به ارتفاع میروند استفاده میشود.
مخالفین: از آنجایی که بتابلاکرها حداکثر ضربان نبض را کاهش میدهند، میتوانند باعث رخوت، بیحالی و کاهش جریان خون شوند تا حدی که شخص را در ارتفاعات در معرض ریسک یخزدگی اندامها قرار دهند.
اسفند ماه ۱۳۹۶
منبع:
https://www.researchgate.net/publication/267751530_UIAA_medical_commission-_Drug_use_and_misuse_in_mountaineering
(برای دسترسی به منبع اینجا کلیک کنید)