
اولین بار که خانم کاظمی را ملاقات کردم ، در باشگاه اسپیلت بود.
او هنوز در اندوه فوت کوهنورد خوب تهرانی بهرام جعفری (مسئول گروه کوهنوردی مِتاک) بود.
برایم از بزرگی های او گفت و از این که می خواهد به جمع اسپیلتی ها بپیوندد.
همان روز در دفتر ثبت نام باشگاه یادداشت کردم ؛ پروانه کاظمی – شماره عضویت 180 – مورخه 1387/6/19
پایان همان هفته با تیم اسپیلت صعودی به یال شمال شرقی دماوند داشتیم . هرچند به دلیل کولاک شدید به قله دست نیافتیم ولی همان صعود کافی بود تا با منش کوهنوردی پروانه کاظمی آشنا شوم.
او در آن برنامه قدرت ، استقلال و عقل گرایی را از خود به نمایش گذاشت.
در میانه صعود ، زمانی که طوفانی درگرفت و جوانان تیم اصرار به ادامه صعود داشتند ، پروانه مرا به کناری کشید و گفت «این هوای صعود نیست» و ما راه بازگشت را در پیش گرفتیم و جوانان نیز بعد از تلاشی دوساعته بدون دست یابی به قله به جمع ما اضافه شدند.
در همان برنامه اول با شخصیت ادبیاتی و شعر دوستی پروانه آشنا شدم. همان طبعی که همواره می توان در گفتار ، گزارشات و نوشته های او مشاهده کرد.
اولین صعود برون مرزی ما به اتفاق تیم باشگاه اسپیلت به قله شاه داغ در کشور آذربایجان بود که متأسفانه به دلایل واهی (عدم صدور مجوز صعود)کنسل شد و همگی دست خالی به ایران بازگشتیم.
ولی سال 1389 زمانی که در باشگاه اسپیلت صعود قله 7546 متری موستاق آتا (چین) را اعلام کردم ، او و حمید محمودی با من تیم سه نفره ای را تشکیل دادیم که موفق شدیم در دوازده روز قله را صعود کرده ، به کمپ اصلی بازگردیم.
اوایل سال 1390 اوج پروانه کاظمی و صعودهایش آغاز شد؛
سال 1390 به مصاف صعود اولین قله 8000 متری خود ، «ماناسلو» رفت و علیرغم جفاها و نامهربانی هایی که با او شد ، توانست مقتدرانه به قله صعود و به جمع خانواده و دوستان خود بازگردد.
چند ماه بعد در کمال ناباوری جامعه کوهنوردی که به ظن من هنوز صعود اول او را به راحتی هضم نکرده بود به سراغ صعود قله آمادابلام ، یکی از زیباترین قله های هیمالیا به ارتفاع 6856 متر رفت و توانست به سرعت و با مهارت تمام به این قله صعود کند .
او این صعود را به لیلا اسفندیاری بانوی هیمالیانورد و پیشگام تر از خود که در هیمالیا و در تیرماه 1390 و در راه بازگشت از صعود قله گاشربروم 2 به ابدیت پیوست ، تقدیم نمود.
سال 1391 سال شکوفایی و پرواز پروانه تا مرتفع ترین قله جهان ، اورست بود. او در آن صعود رکوردی جهانی به جای گذاشت و موفق شد علاوه بر اورست ، قله 8516 متری لوتسه را نیز صعود کند تا اولین بانوی کوهنورد در جهان باشد که برای اولین بار این دو قله را با فاصله زمانی کوتاه (یک هفته) صعود نماید.
در بهار سال 1392 اقدام به صعود کانچن جونگا سومین قله مرتفع جهان کرد. در آن صعود تا ارتفاع 8200 متری پیش روی نمود ولی به دلیل بداقبالی از صعود بازماند و به همان ارتفاع اکتفا نمود.
سال 1393 در راه صعود قله دائولاگیری در ارتفاع 7250 متری دچار بیماری تنفسی شد و علی رغم تلاشی بسیار ، از صعود قله بازماند و به نپال بازگشت. در همان سال او موفق شد با سفری به اروپا قله مطرح مون بلان فرانسه را صعود نماید.
بهار سال 1394 در بین کمپ یک و دو قله ماکالو در حال صعود ، شاهد رخداد زلزله بزرگ نپال و هیمالیا قرار گرفت و با خوش اقبالی حادثه ای ندید .به دلیل حزن و اندوه فراوان و به احترام بازماندگان زلزله تمام صعودهای هیمالیا در آن سال لغو شد.
ولی تلاش های پروانه کاظمی پایانی نداشت زیرا که سال 1395 دوباره به ماکالو بازگشت و این بار پنجمین غول هیمالیایی جهان را صعود نمود و به میهن بازگشت هرچند گفته ها و شنیده های بسیاری در این خصوص به گوش رسید اما او بدون حاشیه و پاسخگویی به گزافه گویی های برخی از مدعیان جامعه کوهنوردی به فعالیت های خود ، همت بیشتری گماشت و تمرینات خود را جدی تر از گذشته ادامه داد.
و امسال (1396) بعد از سه سال به دائولاگیری بازگشت تا در کارنامه خود یعنی پنجمین صعود 8000 متری خود را به ثبت رساند . او این قله را با صلابت کامل صعود نمود و هم اکنون در راه بازگشت به خانه است.
پروانه کاظمی یک استثنا و یک اتفاق خوش در جامعه کوهنوردی ماست . با توجه به صعودهای او و مقایسه آن با صعودهای بین المللی هم اکنون او در جایگاهی ویژه در بین کوهنوردان زن جهان قرار دارد.
ولی آیا همگان می توانیم بدون تنگ نظری های بی مورد او را در این صعودها همراهی و پشتیبانی نماییم؟!
او با شخصیتی ملی و بین المللی هم اکنون پرافتخارترین کوهنورد بانوی کشور است .
به غیر از افتخارات ورزشی که در بالا ذکر شد پروانه کاظمی انسانی باهوش ، با برنامه و دارای خصایل فراوانیست.
او دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف ، مربی دو رشته بدمینتون و کوهپیمایی و همچنین همسری متعهد و دوستدار خانه و خانواده است.
ما اسپیلتی ها به وجود او در باشگاه مان برخود می بالیم و از اینکه او همواره در صعودهایش پرچم باشگاه خود (اسپیلت) را به احتزاز در می آورد و یاد و نامی از هم باشگاهیان خود دارد ، خشنود هستیم و برایش در تمام ابعاد زندگی بهترین ها و در کوهستان ، موفقیت و شادکامی آرزومندیم.
ذبیح اله حمیدی
مؤسس و مسئول باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت
96/3/10
