یادداشت ذبیح اله حمیدی درخصوص حادثه برودپیک در کمیسیون حوادث فدراسیون کوهنوردی
یادداشت ذبیح اله حمیدی درخصوص حادثه برودپیک در کمیسیون حوادث فدراسیون کوهنوردی
به دعوت رئیس کمیسیون بررسی حوادث کوهستان ، دکتر صالحی مقدم جلسهی (آزادی ) روز چهارشنبه ششم شهریور ۹۲ از ساعت ۱۷ تا ۲۰:۳۰ با عنوان واکاوی و بررسی حوادث دو دهه اخیر کوهستان (به ویژه حادثه برودپیک) با حضور ۲۰ نفر از فعالین و مسئولین ورزشی کوهنوردی در محل دفتر فدراسیون کوهنوردی برگزار شد .
ابتدا دکتر صالحی مقدم (مدیر مسئول مجله کوه و از پیشکسوتان کوهنوردی) به عنوان رئیس جلسه مقدمهای را عنوان و سپس شرکت کنندگان هر کدام حدود ده دقیقه صحبت و نقطه نظرات خود را نسبت به صورت جلسه مذکور عنوان نمودند.
در مجموع می توان گفت اکثر شرکت کنندگان با نگاهی منتقدانه به عواملی که حوادث کونوردی را شکل می دهند، اشاره نمودند.
رئوس برخی از مطالب مطرح شده به شرح زیر بود :
خطاهای انسانی – حوادث طبیعی کوهستان – مشکلات مالی تیمها – تئوری غلط (صعود قله به هر قیمت) – عدم همکاری ارگانهای دولتی با تیمهای صعودکننده – سرپرستی های نامناسب – عدم آمادگی و تجربه لازم جسمی و روحی – عدم آگاهی از علم و فرهنگ صحیح هیمالیانوردی – وجود غرور و روحیه قهرمان پروری کاذب فردی و …
این جلسه بدون اعلام نتیجه گیری و جمعبندی مشخصی در ساعت مقرر به پایان رسید.
گردانندگی و مدیریت جلسه را آقای مهدی شیرازی از فعالین و اعضای خانه کوهنوردان تهران برعهده داشتند.
شرکت کنندگان در جلسه به ترتیب حروف الفبا عبارت بودند از :
خانمها : ابریشمی و ساعی
آقایان : بهپور – بهرامی – جنانی – حبیبی – خلج – دهقان – زارعی – زرین قلم – شالوم – کاشفی – گرانمایه – معین – مهنا – میرنوری – نگهبان
ذبیحاله حمیدی (مسئول باشگاه اسپیلت)یادداشتی را در جلسه فوق به شرح زیر قرائت و به مسئول جلسه تقدیم نمود:
از آنجائی که مدیران باشگاه کوهنوردان آرش (برگزارکنندگان برنامه صعود و گشایش مسیر ایران بر قله ۸۰۴۷ متری برودپیک/پاکستان) عنوان نمودهاند که مایلند در جلساتی به نقد این برنامه پرداخته و از نظرات دیگر کوهنوردان و سازمانهای کوهنوردی مطلع شوند، برآن شدم تا نظر خود را که براساس هماندیشی همنوردان و جمعآوری اطلاعات و مطالعه گزارشات و مصاحبههای پخش شده در رسانههای گوناگون میباشد، درخصوص حادثه یاد شده که متأسفانه منجر به از دست دادن ۳ کوهنورد جوان و باآینده کشورمان زندهیادان: آیدین بزرگی، پویا کیوان و مجتبی جراحی شد را به شرح زیر اعلام نمایم:
۱- در ابتدا تأسف و همدردی خود را نثار خانواده آن عزیزان، سپس به همتیمیها و همباشگاهیها و دوستان و جامعهکوهنوردی و ورزشی کشور صمیمانه ابراز مینمایم.
۲- ابتکارات و ابداعات در این ورزش و همینطور طراحیهای نوین در یافتن مسیرهای نو در کوههای ایران و جهان یکی از مشخصههای بارز یک باشگاه کوهنوردی پویا و با سابقه و بهروز است.
اجرای طرح صعود یک قله هیمالیایی ۸۰۰۰ متری از مسیر نو که برای اولین بار در کشور و در قالب پروژهای ۶ ساله از طرف باشگاه آرش اجرا گردید، درپی تجربه صعودهای فنی دیوارهها و قلههائی است که از دیر باز توسط اعضای آن باشگاه و طی سالهای گذشته اجرا شده و همواره نام این باشگاه را به عنوان باشگاهی پویا و قدیمی در اذهان زنده نگه داشته است.
همانطور که آگاهید، باشگاه آرش بعد از باشگاه دماوند قدیمیترین باشگاه کوهنوردی ایران است و قدمت آن به حدود ۴۰ سال میرسد (که در بین کوهنوردان به باشگاه فنی مشهور است)، اعلام چنین برنامهای از چنین باشگاهی دور از انتظار نبوده و بیانصافیست اگر در بین تحلیلهایمان، ارزش ابتکار و نفس اعلام چنین برنامهای را، و در پی آن، توجه به اجرای مشقتبار آن در طی سالهای گذشته (که کموبیش در جریان آن هستیم) را از یاد برده و به بوته فراموشی بسپاریم زیرا در بین باشگاههای کوهنوردی کشور شاید آرش جزء فنیترین این باشگاهها قلمداد میشود.
به عقیده نگارنده این یعنی «سبک و سیاق» این باشگاه. (این نکته مهم یکی از بارزترین نکات مثبت و قابل توجه برنامه برودپیک میباشد.)
۳- بحث پذیرفتن مسئولیت در هر حادثهای مطمئناً اولین اولویت در رخداد آن حادثه میباشد. لذا با توجه به نام باشگاه کوهنوردان آرش در سرلوحه تمام جوانب برنامه یاد شده مانند طراحی، برنامهریزی، اجرا و مدیریت امداد و اطلاعرسانی و غیره …
شایسته است باشگاه آرش به عنوان یک شخصیت حقوقی (نه حقیقی) بار تمام مسئولیت این برنامه و حادثه رخ داده را پذیرفته و رسماً آن را اعلام نماید.
نکته مهم ۱ـ مسئولیت مانند هرمیست که از بالا به پائین کشیده میشود. اعلام اینکه مسئولیت اصلی این حادثه به عهده باشگاه آرش میباشد به معنی این نکته نیست که نفرات و عوامل دیگری در خارج از مدیریت این باشگاه مسئولیتی نداشتهاند.
نکته مهم ۲ـ مسئولیت میتواند مانند دو روی سکه باشد (هم مثبت، هم منفی). مطمئناً بار مثبت این برنامه که شامل سربلندی نام ایران و ورزش کوهنوردی هست، برای همیشه در کنار باشگاه آرش خواهد بود.
۴- کوهنوردی حرفهای در سطح هیمالیانوردی آن هم از نوع گشایش مسیر، یکی از پرمخاطرهترین ورزشهاست که احتمال رخداد هر حادثهای در آن بسیار است. لذا از آنجائی که افرادی این امر را ورزش قلمداد نکرده و به آن واژهگانی مانند «عمل ماجراجویانه» و یا «فرا ورزش» اطلاق میکنند، شایسته است ما کوهنوردان و اهالی ورزش، فقط از منظر یک رویداد ورزشی (با تمام جوانب حقوقی و حقیقی) به این گونه حوادث توجه و آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
۵- متأسفانه به دلیل عدم وجود یک مجمع یا انجمن صنفی و یا اتحادیه و یا سندیکای مدافع باشگاهها و گروههای کوهنوردی (حرفهای)، به نظر میرسد این وظیفه به عهده سازمانهای مدافع تشکلهای کوهنوردی و باشگاهها و گروههای فعال کوهنوردی است که مانند چتری حمایتی در چنین مواقعی عمل نمایند، (البته نه بدون دلیل و مدرک). زیرا در تمامی این سالها ما شاهدیم که این اتحاد و همدلی اگر به شکل منطقی و بیغرض اعمال گردد، موجب پویایی و ماندگاری سازمانهای کوهنوردی کشور خواهد بود.
نکته مهم: حوادث کوهنوردی متأسفانه مانند یک قرعهکشی و نوعی بازی «بدون قاعده» عمل مینماید و هر از گاهی قرعه به نام یک کوهنورد و یا باشگاه کوهنوردی میباشد که باید به آن توجه لازم را داشت. (مشخص نیست که قرعه بعدی به نام کدام تشکل کوهنوردی رقم خواهد خورد.)
۶- برخی از نکات مثبت و منفی این برنامه از دیدگاه نگارنده به شرح زیر میباشد:
الف) تمامی اعضای تیم در این برنامه کاملاً آگاهانه و از سر میل و رغبت در این برنامه حضور داشتهاند.
ب ) تمرینات، برنامهریزی و آمادگی اعضای تیم با نظارت مدیران باشگاه آرش طی ۶ سال متوالی کاملاً جدی و هدفمند بوده است.
پ ) بنابر گزارش (روزشمار) سرپرست برنامه آقای رامین شجاعی و عضو دیگر تیم آقای افشین سعدی و همچنین با توجه به تمامی گفتهها، به نظر میرسد در هنگام برنامهریزی جهت مراحل صعود به ویژه مرحله صعود نهائی که متأسفانه منجر به این حادثه شده است، تمام تصمیمات اتخاذ شده از طرف سرپرست برنامه مورد پذیرش همه افراد تیم واقع گردیده و هیچگونه اعتراضی از طرف آنان عنوان نشده است.
نکته مهم ۱: همه میدانیم سرپرست برنامه تصمیمگیرنده اصلی برنامه است و فقط زمانی که فرد شرکتکننده تشخیص دهد جان خود و دیگران در خطر و گرو تصمیم غلط سرپرست میباشد، میتواند از دستورات وی سرپیچی نماید که در این برنامه چنین تشخیصی از طرف کسی روی نداده است.
نکته مهم ۲: تا آنجائی که مطلع هستیم سرپرست این برنامه علاوه بر اعضای تیم در آن روزها با تهران و برخی از مدیران و پیشکسوتان باشگاه آرش مشاوره لازم را داشته است که این امر خود گویای اتخاذ تصمیمهای منطقی، دشوار و سرنوشتساز او بوده است.
ت ) در مورد انتقاد از عملیات امداد و نجات باید عرض کرد با نگاهی به گزارشات و عکسهای ماهوارهای منطقه، به نظر میرسد که اگر بهترین تیم امداد کوهستان نیز در منطقه حضور داشتند، نمیتوانستند کمکی به تیم حادثه دیده نمایند.
نکته مهم: برخی از اشتباهات حتی خیلی کوچک در کوهنوردی حرفهای غیرقابل جبران و برگشتناپذیر میباشد و فقط خودِ اعضای تیم هستند که میتوانند از ورطه به وجود آمده جان سالم به دربرند.
ظاهراً در مورد تیم برودپیک اطلاعاتی دقیق بدست نیامده که آیا آنها تا روز آخر با هم بودهاند یا از هم جدا شدهاند؟
ولی در هر دو حال فرقی نمیکرد، متأسفانه آنها در ورطهای گرفتار شدند که نتوانستند گریزگاهی از آن بیابند.
ث ) طرح انتقاداتی چون: کم بودن نفرات تیم، تجهیزات ناکافی، جوان و کمتجربه بودن و عدم آمادگی جسمانی و نداشتن نقاط GPS، عدم شارژ باطری، مضیقههای مالی اعضا و غیره … انتقاداتی بجا است که متأسفانه بعد از وقوع حادثه مطرح گردیده است که مطمئناً اگر قبل از اجرای برنامه این مسائل مطرح میشد، با توجه به شناختی که از باشگاه آرش و اعضای آن داشتیم، کمتر کسی میتوانست ایرادی به آنها وارد نماید.
نکته مهم: پدیدهای به نام «شانس و بدشانسی» یکی از عوامل مهم در موفقیت کوهنوردان در صعودهای دشوار محسوب میشود (شاید مهمتر از موارد بالا) که متأسفانه کمتر به آن توجه میشود. ما این پدیده را نمیبینیم و حس هم نمیکنیم ولی هر از چندگاهی بدون اطلاع قبلی به سراغ همه ما میآید. در مکانهای خطیر کوهستان پدیده شانس و بدشانسی بسیار خود را نمایان میسازد و در خیلی از موارد با وجود فراهم شدن همه شرایط نرمال صعود، ابتکار عمل را از کوهنورد سلب و سرنوشت او را در دست میگیرد.
(شاید در روز صعود قله برودپیک، اگر هوا مهآلود نشده بود و همنوردان ما مسیر صحیح بازگشت را مییافتند، چنین اتفاقاتی رقم نمیخورد و آنان اکنون در میان ما بودند.)
ج ) طرح این سؤال که آیا سرپرستان و مدیران تیم باشگاه آرش تمام حقایق را در این برنامه ذکر کردهاند یا نه؟ به نظر میرسد جواب آن فقط در اختیار اعضای تیم و مدیران باشگاه آرش میباشد. شاید اکنون زمان «راستیآزمایی» این باشگاه باشد. آنها اخلاقاً موظف به بازگویی تمامی حقایقیاند که منجر به بروز چنین حادثهای شده است.
نکته مهم: در شرایط موجود که متأسفانه طرف مقابل وجود خارجی ندارد، باید اصل را بر اطمینان و صداقت طرف دیگر بنا نهاد. این یک اصل اخلاقی و پهلوانی در عرصه ورزش است.
سخن آخر و نتیجهگیری
آیا کسب چنین تجربه صعودی در قلل ۸۰۰۰ متری هیمالیا برای ورزش حرفهای ما لازم و ضروری بود؟ اگر جواب مثبت است، پس صدافسوس که هزینه بسیار سنگینی برای آن پرداختیم. و اگر جواب منفی است، پس «نقشه راه» صحیح کدام است؟
آیدین، پویا و مجتبی نه فقط متعلق به باشگاه آرش و باشگاه دماوند بلکه به جامعه کوهنوردی نوین کشور عزیزمان ایران تعلق داشتند. غم از دست دادن این همنوردان بسیار سخت و طاقتفرساست و همچنان باور نکردنی است!
مطمئناً با وجود اینکه «دوسوم» از جمعیت کشورمان را نسل جوان تشکیل داده است، نمیتوان جلوی خیزش سیل علاقمندان به این ورزش را سد کرد. فقط میتوان با توجه به درسها و تجربههای تلخ این چنین، مدیریت و پیشبینیهای بعدی را انجام داد.
باید به فکر پرورش صحیح علاقمندان بعدی در جامعه کوهنوردی بود که مطمئناً هزینه و انرژی فراوانی طلب میکند.
این یادداشت سعی نمود بدون قضاوت و داوری و پرهیز از مشخص کردن «مقصر»، نکاتی را درخصوص برنامه تاریخی و استثنائی صعود قله برودپیک را در جامعه کوهنوردی روشن نماید.
لذا جهت بررسی بیشتر این حادثه و دستیافتن به روشی ایمن در صعودهای هیمالیانوردی، پیشنهاد میشود:
۱- پس از ارائه رسمی گزارش برنامه از طرف سرپرست برنامه، مدیران باشگاه آرش با همکاری نمایندگان سازمانهای دولتی و غیردولتی کوهنوردی با برگزاری جلسات نقد و بررسی حادثه و جمعآوری نظرات و آراء همه کوهنوردان فعال و حرفهای (موافق و مخالف) قطعنامهای را که مورد قبول و امضاء تمام نمایندگان فوق باشد، صادر و در اختیار جامعه کوهنوردی کشور قرار دهند.
۲- دستگاه ورزش کشور و فدراسیون کوهنوردی و هیئتهای مربوطه، مسئولانه و با کارشناسی، تمام خروجیهای (مثبت و منفی) این برنامه را پس از جلسه فوق ثبت کرده، سعی نمایند در آینده دراین گونه برنامهها که از طرف باشگاهها و گروههای کوهنوردی (که همان بازوهای اجرائی آنها میباشند) اعلام میگردد، با رعایت تمام ضوابط، کمال همکاری و مساعدت لازم را ابراز نمایند.
نکته مهم: بحث دریافت مجوز شورای برونمرزی را در این بین باید مهم قلمداد کرد. چنانچه فدراسیون کوهنوردی بتواند بودجهای را درخصوص اعزام تیمهای برونمرزی فراهم آورد و از طرفی دیگر شرایط و ضوابط دستوپاگیر دریافت آن را تسهیل نماید، این خود انگیزهای مهمی خواهد شد تا تمام تیمهای برونمرزی جهت دریافت مجوز اقدام نموده و با رعایت بیشتر استانداردهای بینالمللی صعودهای خود را برنامهریزی و اجرا نمایند.
۳- کوهنوردان و مردم ورزشدوست و انجمنها و سازمانهای کوهنوردی به ویژه مدیران وبلاگها و سایتهای خبری (کوهنوردی) سعی نمایند تأمل بیشتری را در نقد و بررسی برنامه به کار برند. زیرا مطمئناً همگی این اصل را قبول داریم که کوهنوردی ورزشی فطرتاً خطرآفرین است و هیچکس با قصد قبلی در جهت آسیب رساندن به خود و دیگر همنوردانش به کوه صعود نمیکند. این حادثه اولین و آخرین آنها نخواهد بود. متأسفانه مشابه چنین حوادثی در سطح کوهنوردی جهان کم نیست و هر از گاهی دیده میشود.
این خطاهای انسانی و حوادث طبیعی است که دست در دست هم این اتفاقات را در ورزش کوهنوردی به وجود میآورند که متأسفانه از هیچکدام از آنها گریزی هم نیست. زیرا ازطرفی انسان مغرور و جایزالخطا است و از طرفی دیگر طبیعت بیرحم و ناعادل است.
مؤسس و مسئول باشگاهکوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت
شهریور ۱۳۹۲