کوهنوردی هفت رنگ وطنی «یادداشتی از ذبیح اله حمیدی» 

ارسال شده توسط در 6 می 2023 بدون دیدگاه | دسته بندی شده در مقالات و نوشته ها

کوهنوردی هفت رنگ وطنی

«یادداشتی از ذبیح اله حمیدی» 
 
 
روز جمعه ….. تیم کوهنوردی باشگاه اسپیلت، برای برپایی یک مراسم به قله ….. صعود کرد.
جوانی را در قله دیدیم که فرد مودب و با نزاکتی به نظر می رسید اما در آنجا مشروب می‌خورد، سیگار می‌کشید و به دیگران هم تعارف می‌کرد (ارتفاع بالای ۴۰۰۰ متر)
پس از چند دقیقه یکی از قهرمانان اسکای رانیگ (دوی کوهستان) کشور را دیدیم که با به جا گذاشتن رکوردی حیرت انگیز به قله رسیده بود. در مسیر فرود در لحظاتی جداگانه هر دو جوان را دیدم که مستانه پایین می آمدند،
یکی مست از می گلرنگ، شراب و طبیعت؛ دیگری مست از می ورزش کوهنوردی و کیفیت صعودش به قله.
همان طور که به آنها نگاه می کردم به یاد کوهنوردی های دهه پنجاه و شصت افتادم و اینکه در کشور ما روزگار عجیب و وارونه می چرخد!
در زمانی نه چندان دور (اوایل دهه شصت) کوله بر پشت انداختن و شبیه کوهنورد بودن، می‌توانست یک جرم از پیش فرض شده باشد چه رسد به کوهنوردی کردن.
در آن دوره نیروی های انتظامی آن زمان می توانستند به احتمال چریک بودن و سیاسی بودن به جلب و بازپرسی و بازرسی فرد کوهنورد و کوله پشتی او اقدام کنند. خودم بارها چنین تجربه محتومی داشتم.
به پناهگاه که رسیدیم چندین گروه دیگر را هم مشاهده کردیم از سبزی چین های حرفه ای و مبتدی گرفته تا طبیعت گردها و قله نوردان (توریستی ورزشی) که مایل اند با هر شیوه ای، با کمترین امکانات و آمادگی جسمانی و عدم آموزش های لازم، بلندترین قله ها را صعود کنند و افتخاری بر افتخاراتشان بیافزایند. نا گفته نماند چندین گروه کوهنوردی هم در منطقه حضور داشتند که کاملا موجه و منظم بودند.
 
با نگاهی دقیق‌تر می توان کسانی را که در منطقه حضور داشتند به صورت زیر دسته بندی کرد: 
۱- افرادی که عضو رسمی یک باشگاه کوهنوردی قانونی بودند.
۲- اشخاصی که بصورت جدی و آزاد کوهنوردی می کردند.
۳- افرادی که دوستانه، برای طبیعت گردی دور هم جمع شده بودند.
۴- کسانی که برای مصرف شخصی یا کسب درآمد، بدون توجه به قانون ممنوعیت چیدن هر نوع رستنی در کوهستان (از لحاظ زیست محیطی) دمار از روزگار گیاهان در می آوردند.
۵- اشخاصی که کوهستان را با میکده اشتباه گرفته بودند.
۶- آدم هایی که صرفا جهت سرگرمی و گذراندن یک روز شاد به همه جا سر می‌زنند از جمله به کوهستان.
۷- افرادی که صرفا برای ثبت رکوردی ورزشی به کوهستان آمده بودند…
 
حال پرسش اساسی این است: با توجه به اینکه محیط کوهستان به همه تعلق دارد چه باید کرد و چه نتیجه ای می‌توان گرفت؟
قبل از اینکه نظرم را در این خصوص اعلام کنم باید یادآوری نمایم در اواسط دهه پنجاه وقتی کوهنوردی جدی را شروع کردم این ورزش ویژه انسان های جدی، تلاشگر، فکور، از خود گذشته و تشکیلاتی بود. باید اذعان کنم در رژیم گذشته همه چیز سر جای خود بود به طور مثال اگه کسی میخواست مشروب بخورد میرفت میخانه و یا اگر کسی می خواست با طبیعت خوش باشد یا می رفت لب دریا و آزادانه خوش می گذراند و یا میرفت جنگل و کمپ و سفرهای آزاد داخل و خارج از کشور و غیره و در نهایت اگر کسی واقعا میخواست کوهنوردی انجام دهد به کوه می رفت. حالا متاسفانه همه این امور درهم و برهم انجام می شود و اصطلاحا هیچ چیزی سر جای خود نیست. 
در فرهنگ خوراکی های اصیل ایران (استان گیلان) ترشی هفت بیجار از هفت گیاه گوناگون درست می شود، به نظرم کوهنوردی در کشور ما فعلا نوعی کوهنوردی هفت بیجار یا هفت رنگ شده است. 
سرنخ های این اتفاق نامبارک را می توان با نگاهی عمیق به رخدادهای سیاسی و اجتماعی جامعه ، در اختلاف بین فرهنگ حاکم دولتی و فرهنگ نیمه مدرن اکثریت مردم جوان کشور جستجو و واکاوی نمود.
نبود آزادی های لازم و موجه،ناخودآگاه  برخی افراد را به ناهنجاری سوق می دهد. شاید (بخوانید اگر) در کشور هر چیزی سرجای خودش بود ، مانند اکثر کشورهای جهان ما مردم نیز از منظری دیگر به همه این امور می پرداختیم….
به امید آن روز
 
                           «با احترام به مردم ایران»
موسس و مدیرمسئول باشگاه کوهنوردی و سنگنوردی اسپیلت
                                 اردیبهشت ۱۴۰۲
 
 

دیدگاه خود را بیان کنید