ژن ماجراجویی یا ژن خستگیناپذیری (Adventurer gene) / به قلم محمد اسماعیلی
*الهامبخش این مقاله دوست گرانمایهام جناب ذبیحاله حمیدی مسئول باشگاه کوهنوری اسپیلت به عنوان فردی خستگیناپذیر و پرتلاش در کوهنوردی ایران میباشد که با سابقه بیش از ۴۰ سال در این رشته ورزشی به عنوان یکی از کوهنوردان، نامش را به عنوان لیدری در کوهنوردی ایران ثبت کرده است.
این مقاله به مناسبت سالروز تولدشان (۱۳۳۸٫۶٫۳۰) با افتخار به ایشان تقدیم میگردد تا سپاسی باشد از انسانی چندبعدی که مفهوم زیبای فلسفه و ادبیات کوهنوردی را برای نگارنده آشکار ساخت.*
ژنی در ۲۵ درصد افراد وجود دارد تحت عنوان DRD4-7R که باعث شده است که این گروه اندک از جمعیت بشری قادر باشند نژاد بشری را از غارنشینی و زندگی بَدَوی به دنیای پیشرفته کنونی رهنمون شوند.
ژن علاقه به مسافرت:
دانشمندان به این نتیجهگیری رسیدهاند که بعضی از افراد به صورت ژنتیک زاده شدهاند تا در جایی بند نشوند. آنها برای مسافرت و ماجراجویی و گامگذاشتن به دنیای ناشناخته زاده شدهاند. این افراد برای دیدن جهان و نوآوری در علم و دانش و اکتشاف مکانهای جدید، دست به آب و آتش میزنند. این انسانها کاملاً بیقرارند و همیشه از بودن در یک مکان و یک زندگی قراردادی رضایتخاطر ندارند و همیشه علاقمند به حرکت و مسافرت هستند و دانشمندان این ژن تمایل به مسافرت را (Wonderlust genes) نامیدهاند.
مهاجرت گسترده انسانها :
انسان برای کشف ناشناختهها نقطه پایانی ندارد و برای کشف مکانهای جدید و نوآوریها با اشتیاقی وصفناپذیر در حال تلاش دائمی است. این چه عاملی است که ما انسانها که مهاجرت گسترده خود را از قاره آفریقا، مأمن اصلی خود به تمامی نقاط دیگر و قارههای دیگر دنیا از ۶۰۰۰۰ سال پیش آغاز کردیم و این مهاجرت ۱۵۰۰۰ سال طول کشید تا در مکانهای جدید مستقر شویم و سکنی بگیریم، هنوز دست از تلاش خود نکشیدهایم و متوقف نشدهایم؟
و هنوز برای کشف ناشناختهها گام برمیداریم.
به ماه گام میگذاریم و به دنبال آن همچنان اکسپدیشنهای فضایی برای سیارات دوردست میفرستیم.
به تمام بخشهای قطب دست یافتهایم و همچنان در حال تکمیل کارهای نیمهتمام هستیم.
قلل بلند دنیا و کوههای ناشناخته با ارتفاعات بالا را با تمام تلاش خود صعود میکنیم و باز هم به دنبال گشایش مسیرهای جدید میباشیم.
اگر این اشتیاق برای اکتشاف تا این حد بالاست، احتمالاً باید چیزی در ژنوم ما باشد.
علت بررسی ژنتیکی افراد ماجراجو :
برای اولین بار که به واژه «ژن ماجراجویی» برخوردم، هنگامی بود که برنامه مهیج رفتینگ در آبهای خروشان در رودخانهای را در برنامهای تلویزیونی مشاهده میکردم. شخص ماجراجویی که با قایق خود اعمال فوقالعادهای انجام میداد عنوان کرد: «اگر من توان این ماجراجویی و ریسک را دارم به لطف ۱۱ آللی است که بر روی ژن DRD4 خود دارم و پدرم هم که خصوصیات شبیه من را دارد بر روی ژن DRD4 خود دارای ۷ آلل است و هر دو به لطف این ژن می توانیم این ورزش مهیج و ماجراجویانه را انجام دهیم.»
این آغازی شد که نگارنده تأثیرات این ژن را بر روی ورزشهایی که در آن ریسک و خطر بالا وجود دارد و فرد دارای این ژن میتواند کار غیرممکن را به ممکن تبدیل کند را ، مورد بررسی قرار دهم.
(توضیحات ژنتیک این مقاله در انتها به اختصار توضیح داده میشود.)
شروع تحقیق دانشمندان بر روی ژن ماجراجویی:
در سال ۱۹۹۹ گروهی از دانشمندان در دانشگاه ارواین کلمبیا در حالی که بر روی موضوعی کاملاً متفاوت در حال تحقیق بودند، کشف کردند که ژنی به نام DRD4 در بعضی از افراد به شکل موتاسیون و جهش یافته با ورژن بلندتر از بقیه افراد دیده میشود.
آنها در ادامه تحقیقات خود دریافتند این ژن اساساً با دوپامین (که یک نوروترانسمیتر یا انتقالدهنده عصبی در مغز است در ارتباط میباشد.)
دوپامین به عنوان یک انتقالدهنده عصبی و یک ماده شیمیایی که در مغز ترشح میشود کنترل لذت، نشاط، رضایت و حال خوب شخص را کنترل میکند.
دانشمندان با کمال تعجب مشاهده کردند که افرادی با ژن جهش یافته DRD4 که به صورت DRD4-7R (ورژن بلند با آلل بیشتر) درآمده است، تمایل به ریسکپذیری بالا، نوآوری و اغلب دارای انرژی بالا و بسیار اکتیو هستند.
این ژن دهها هزار سال پیش جهش یافته است (حدوداً ۸۵۰۰۰ سال پیش) و اخیراً در مطالعات جدید موتاسیون و جهش آن کشف شده است.
براساس یافتههای دانشمندان رابطه قوی بین ژن DRD4-7R و الگوی مهاجرتی جمعیتی در ماقبل تاریخ وجود داشته است. یعنی پس از جهش این ژن در ماقبل از تاریخ گروهی از انسانها توانایی این را یافتند که ۶۰۰۰۰ سال پیش لیدر بقیه انسانها در مهاجرت از قاره آفریقا به قاره آسیا ، اروپا ، آمریکا و اقیانوسیه شوند و این مهاجرت در حدود ۱۵۰۰۰ سال به طول انجامید. ولی این پایان کار نبود. افرادی که حاملین این ژن جهش یافته بودند عاملین اصلی این مهاجرتهای گسترده بودند و با جسارت خود، بقیه را به مکانها و دنیای جدیدی کشاندند که امکانات زیستی مناسب برای زندگی در آنجا فراهم بود. ولی آیا این انسانهای لیدر متوقف شدند و دست از تلاش برای نوآوری و کشف و دیدن مکانهای جدید کشیدند و آرام گرفتند؟
هرگز این اتفاق نیفتاد !
در مقالهای که در نشنالجئوگرافیک به چاپ رسید «سوآنته پابو» (Svante Paabo) محقق از انستیتو مردمشناسی تکاملی آلمان، خاطرنشان کرد که هیچ پستاندار دیگری غیر از ما انسانها تا این حد در حرکت و تلاش و در جنبش نبودهاند.
او اظهار میدارد: در طبیعت حیوانات با دلیل به حرکت درمیآیند و مهاجرت خود را شکل میدهند :
۱- از شکارگر میگریزند
۲- برای جستجوی غذا مکان قبلی خود را ترک میکنند
۳- روی به هوای مساعد و گرمتر میآورند.
اما ما انسانها تنها گونهای از جانداران هستیم که برای شکستن مرزها و کشف نقاط جدید و جستجو برای اطلاعات بیشتر و رضایت خاطر و آرامش حاصل از آن در تلاشیم. این چرخه به ژن تازه شناخته شده DRD4-7R بازمیگردد که حاملین آن ژن فقط ۲۵ درصد جمعیت انسانی را تشکیل میدهند که برای نوآوری، کشف نقاط جدید، کنجکاویهای علمی، مسافرت به ناشناختهها، گسترش فرهنگ و هنر، کشف منابع غذایی جدید و فرصتهای جدید برای زندگی بهتر در تلاشند.
این کنجکاوی شعلهور و سرکش در این انسانها، بشریت را وامدار این نوآوران کرده است.
اگر آدمی از قاره آفریقا که مأمن اصلی و ابتدایی آنها بود شروع به مهاجرت به قارههای جدید با امکانات مناسبتر و بهتر کردند، همه را مدیون ژن موتاسیون و جهش یافتهای هستند که حاملین آن ژن جسارت به حرکت درآمدن را به بقیه همنوعان خود برای کشف دنیای جدید دادند.
به اعتقاد سرکریس بانینگتون، کوهنورد نامدار انگلیسی، اگر نوع انسان این درگیری و مبارزه برای دیدن دنیای جدید و درگیر شدن با ناشناختهها و خطرها را نداشت، شاید هنوز در غارها زندگی میکردند یا هرگز به جایگاهی که امروز به آن رسیدهاند دست نمییافتند.
انسان هوموساپینس (انسان هوشمند امروزی) که ۶۰۰۰۰ سال پیش مهاجرت خود را از قاره آفریقا آغاز کردند همچنان آن «شوریدگی و هیجان» را برای سرک کشیدن به نقاطی که آنسویاش برایشان نامشخص است را ادامه میدهند.
هفتهنامه باشگاه اسپیلت با تلاش خستگیناپذیر خانم ساقی محمودی سالها است آگاهانه خواننده را به سویی سوق میدهد که با ماجراجویانی آشنا شوند که تلاش مافوق بشریشان تحسینبرانگیز است. یکی از نمونههای آن «الکساندر دوبا» کایاکسوار لهستانی با ۶۸ سال سن که مسافت غیرقابل تصور ۷۷۰۰ مایل را در آبهای آزاد در ۶ ماه با کایاک پیمود و این رکورد را به نام خود ثبت کرد.
در سال ۲۰۱۶، در سن ۷۰ سالگی قصد گذر از عرض اقیانوس اطلس به صورت سولو با کایاک را دارد که از نیویورک آغاز و به اروپا ختم میکند. در عین حال این سریال مهیج، ماجراجویانه در هفتهنامه در ۲ سال متوالی اختصاص به کوهنوردانی داشت که در صعود زمستانی بر روی نانگاپاربات در طوفانهای سهمگین و در شرایط دشوار و سرمای ۵۰- درجه ادامه داشت که سرانجام صعود انجام گرفت و یا ذکر ماجراها و اعمال دشوار صخرهنوردان و ماجراجویان گوناگونی شرایطی را به تصویر میکشد که برای خواننده تأثیرگذار و به یادماندنی است. البته شاید برای قاعده افراد عادی که تصوری از ماجراجویی، کوهنوردی و صخرهنوردی و شور و اشتیاق آن ندارند به گونهای «دیوانگی» و خودخواهی تلقی شود و با تعجب سری تکان دهند ولی این «شوریدگی» در حقیقت هدیهای است که به این افراد اعطا شده است تا در جسارت و ماجراجویی شاخص باشند.
هر شخص این ماجراجویی، بیقراری و عشق به مسافرت و جسارت و ریسکپذیری ذکر شده در سطور بالا را داراست، نگران نباشد این ژنی است که به آنها هدیه شده است و بقیه افراد بشر از تلاشهای نوآورانه آنها بهره میگیرند و جهانی که ما امروز در آن زندگی میکنیم مرهون این نوآوران و جسورانی است که گاه تلاشهای خود را با اکتشافات در قطب و یا سفر به نقاط ناشناخته، صعود به قلههای مرتفع جهان و یا گاهی به صورت نوآوری و فعالیت علمی خستگیناپذیر در یک رشته علمی بروز میدهند. مطالعات انسانی متعددی ثابت کرده است که تنها یک ژن ( DRD4-7R ) – هفت (۷) آلل بر روی ژن DRD4) باعث میشود شخص کاملاً استثنایی شود و غیرممکن را به ممکن تبدیل کند.
بیشتر مواقع این ماجراجویان با ورژن بلند ژن DRD4 (هفت آلل) برای اقدام به اجرای آرزوهای خود و تحقق اهداف ماجراجویانه خود با هزینه شخصی دست به اقدام بزرگ میزنند و نمونههایی از آنان کوهنوردان مخصوصاً کوهنوردان پرتلاش ایرانی هستند که در بیشتر مواقع بدون حامی اقدام به تأمین هزینههای گزاف اکسپدیشن به هیمالیا را میکنند که نمونه بارز آن بانوی بیبدیل کوهنوردی ایران خانم پروانه کاظمی است که در کارنامه درخشان خود ۴ صعود بالای ۸۰۰۰ متری به قلل هیمالیا داشته است که در بعضی از این صعودها به عنوان اولین بانوی ایرانی صعودش ثبت شده است. صعود در یک فصل به اورست و لوتسه به عنوان اولین بانوی جهان در یک فصل و تلاش برای صعود به قلههای کانچنجونگا و دائولاگیری و صعود به قلههای آمادابلام و موستاقآتا گوشهای از صعودهای درخشان بانوی لیدر هیمالیانورد ایرانی است که با هوش و درایت منحصر بفرد و تواناییهای ویژه در عرصههای متفاوت همتراز گرلینده کالتنبرونر و وندا رتکویچ سنجیده میشود.
اگر علاقه به رفتن و کشف مکانهای جدید و مسافرتهای مکرر را دارید، نگاهی به سابقه ژنتیک اجداد خود باید داشته باشید. شاید ارثی باشد که آن را از اجداد خود دریافت کردهاید. این ماجراجویی برای این اشخاص با ورژن بلند و آللهای بیشتر بر روی ژن DRD4 شاید برای والدین و نزدیکان این ماجراجویان خودخواهی و بیملاحظهگی تلقی شود و برای افراد عادی به گونهای «امری غیرعادی» جلوه کند. ولی به عنوان یک گونه، ما انسانها از لطف آنها باید سپاسگزار باشیم که ما را از گرسنگی و دوران عصر حجر به دوران پیشرفته کنونی رهنمون شدهاند و ما را با دنیای تکنولوژی و پیشرفت امروز آشنا کردهاند.
اگر شما متولد شدهاید که مسافرت کنید و عاشق صعود به قلههای مرتفع هستید و شور و شوق کشف مکانهای جدید و مسافرت مداوم و تلاش برای گشایش مسیرهای جدید در همه جنبهها را دارید و اگر این شور و شوق در شما به صورت وصفناپذیر جلوهگر میشود، به طوری که آن را در دیگران مشاهده نمیکنید، نگران نباشید و با آن ستیزی و جنگی نداشته باشید.
شما ممکن است توانایی پرداخت هزینههای کوهنوردی به اورست را نداشته باشید ولی مسافرت و دیدن مکانهای جدید اشکال متفاوتی دارند ولی در کل برای روح و روان شما بسیار مفید است و ممکن است زندگی متحولی را برای شما رقم بزند. کسانی که به مسافرت میروند و جهان را سیر میکنند انسانهای توانایی از نظر نویسندگی و هنر میشوند. جو سیمپسون خالق «لمس خلاء» با لمس مرگ و تجربه شرایط سخت مافوق بشری سرانجام به نویسندگی روی آورد و رمانهای متعددی منتشر کرد.
رینهولد مسنر، والتر بوناتی، اد ویستور و غالب کوهنوردان نامی که ما میشناسیم خالقین آثار زیبایی در ادبیات کوهستان هستند و تجربیاتی استثنایی را در کتابهایشان برای همه بازگو کردند که الهامبخش بسیاری از کوهنوردان دیگر و شعلهور شدن حس ماجراجویی در آنها شدند.
«وجود ژن جهش یافته ماجراجویی در جمعیتهای مهاجر»:
براساس مطالعات گستردهای که در دانشگاه ارواین کلمبیا انجام گرفت، پروفسور چن (Chaun Sheng Chen) نتیجه تحقیقات خود را به اینگونه عنوان کرد:
در جوامع مهاجر و کوچنشین، نسبت به افرادی که در یک مکان ساکن هستند، وجود ژن جهش یافته DRD4-7R (ژنی با ۷ آلل) بسیار بیشتر است. به این ترتیب موتاسیون و جهش در ژن DRD4 (ژن مربوط به دوپامین)، باعث تنوعطلبی، نوآوری، ماجراجویی و جستجوگری، مسافرت و خستگیناپذیری شده است.
آنانی که بدون عواقب کار و خطرات احتمالی شروع به مسافرت و حرکت میکنند و خطر سفرهای دریایی ناشناخته، صعود به کوههای بلند و کشف ناشناختهها را به جان میخرند و به عواقب گرسنگی، تشنگی و خطر مرگ نمیاندیشند و این عوامل آنها را از سفرشان بازنمیدارد، آنها میروند تا ارادهشان را به محک و آزمایش بگذارند و حد و آستانه خود را بیازمایند و توانایی خود را به خودشان اثبات کنند.
البته بعضی از دانشمندان به غیر از یک ژن تعیینکننده و مهم، عوامل مختلف دیگر را هم دخیل میدانند که بیشک وضعیت مناسب بدنی یکی از آنان است و نگارنده قصد ورود به فیلد گستردهای که میتواند این مبحث را کمی پیچیدهتر کند را ندارم.
طبق مطالعات در حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد جمعیت آمریکا به نظر میرسد به علت جامعه مهاجر آن جهش یا موتاسیون آللی در ژن DRD4 را دارند که بیشتر از نقاط دیگر جهان است. شاید یکی از دلایلی که این جامعه در نوآوری پیشقدم هستند این درصد بالای ژن مورد ذکر است.
به چه علت افرادی با آلل بیشتر DRD4 یعنی ۷ آلل بیپرواتر و جسورتر و ماجراجوتر هستند و تمایل به مسافرت و جابجایی دارند؟
پروفسور ابشتاین (Richard P. Ebstein) پروفسور فیزیولوژی از دانشگاه ملی سنگاپور میگوید:
افرادی با آلل کمتر از ۷ عدد در ژن DRD4 (ورژن کوتاه ژن) در زندگی روزانه سریعاً با کمترین سطح رضایت به آن حدی از شادمانی و رضایت میرسند که دوپامین مورد نیاز برای یک زندگی رضایتبخش و شادمانه در مغزشان ترشح میشود و از زندگی خود رضایت دارند و نیاز به تحرک و هیجان زیادی ندارند. شاید با خرید از یک فروشگاه و یا یک لباس زیبا و وسیلهای که ضروری برای زندگی در آن سطح از شادمانی برسند و این زندگی روزمره غالب انسانهاست.
اما این قضیه برای افرادی با ۷ آلل بر روی ژن DRD4 (ژن دوپامین) متفاوت است. آنها برای رسیدن به سطحی از دوپامین در مغزشان که ایجاد هیجان، شادی و لذت بردن از شرایط کند ، باید برای آن میزان دوپامین در مغز از شیوههای دیگری که برای دیگران غیرمعمول است استفاده کنند. آنها باید در هر کاری نوآور باشند. این افراد خصوصیات و صفات و رفتار مرتبط با ۷ آلل مربوط به ژن DRD4 را در خود با ماجراجویی، مسافرت، نوآوری، کشف مکان جدید، سرمایهگذاری ریسکآور انجام میدهند و حتی ارتباط عجیبی که یافتهاند، ارتباط این ژن با افراد آزادیخواه و تمایلات لیبرالیستی و نوآور و انسانهای شجاع در زمینههای اجتماعی و سیاسی را نشان میدهد.
با این تلاشهای اکتیو و فعال این افراد به سطحی از دوپامین میرسند که نشاط و شادی و سطح رضایتمندی مطلوب و حال مناسب در آنها ایجاد میکند که این امر و این تلاشهای بیپروا برای افراد عادی غیرقابل درک نیست.
بنابراین این افراد که تلاش میکنند که دوپامین بیشتری برای اوج آن لذت و نشاط و شادمانی با ترشح دوپامین در مغزشان ایجاد شود، انسانهایی پرتحرک و فعال هستند که از کنج عزلتنشینی و زندگی قراردادی معمولی پرهیز میکنند و این با خصوصیات و صفات زندگیشان در تضاد است و به وضوح مشخص است چون اکتیوتر و فعالترند، زندگی سالم و طول عمر بیشتری نسبت به افراد دیگر جامعه دارند.
یک مطالعه ویژه وجود دارد که افرادی با ژن بلندتر (DRD4-7R) افراد مهاجری هستند که از قدیمالایام در مکانهایی بیشتری دیده میشوند و تمایل بیشتری برای مهاجرت و مسافرت از مکانی به مکانی دیگر را داشتهاند یا شاید کسانی بودهاند که در تنازع بقاء توانستهاند دوام بیاورند.
این ژن موتاسیون یافته از دهها هزار سال پیش در ژنوم ۲۵ درصد جمعیت انسانی و در کروموزم شماره یازده (۱۱) وجود داشته است که منشاء اصلی تمام تجربیات مهیج و اکتیو اینگونه از انسانها میشود.
تمام تغییرات بزرگ در طول تاریخ توسط این انسانها صورت گرفته است. حتی اگر شما ماجراجویی در هیمالیا یا در قطب یا در فضا نداشته باشید، میتوانید دانشمندی باشید که تعداد ۷ آلل DRD4 را در کروموزم ۱۱ دارا هستید و پیشرفتهای خستگیناپذیر علمی شما، بشریت را سیراب میکند.
هنگامی که ماروین زوکرمن (Marvin Zuckerman) دانشمندی که این ژن را مشخص کرد، ژنوم خود را بررسی کرد با تعجب آن را در زمره DRD4-7R (هفت آللی) یافت.
این دانشمند هرگز خود را در زمره ماجراجویان نمیانگاشت. ولی ماروین زوکرمن اکنون میداند آن چیزی که او را به دنیای ناشناختههای علمی میکشاند تا خستگیناپذیر دست به اکتشافات علمی بزند، چیزی نیست جز آنچه در «ژنوم» او نهفته است.
محققان مرکز پزشکی در کارولینای شمالی (ویک فاوست وینسنت) علت بروز مهاجرت انسانها از قاره آفریقا را بروز یک تبادل ژنتیکی (جهش ژنتیکی) در دهها هزار سال پیش در کروموزم یازده آدمی میدانند که منشاء تغییرات بزرگی در الگوی زندگی انسانها و کشف قارههای جدید شد.
چرا بعضی از ورزشکاران تا حد آستانه به پیش میرانند و خستگیناپذیرند؟
ورزشکاران بسیاری هستند که هنگامی با ورزش مورد علاقهشان آشنا میشوند، بقدری اشتیاق و شور و هیجان در آنها زیاد است که چیزی نمیتواند آنها را متوقف کند. آنها میخواهند به اهداف و آرزوهایشان در ورزش مورد نظرشان برسند. تا حدی که والدین خود را تا حد بیماری مضطرب میکنند. آیا آنها «ژن ماجراجویی» که آنها را به جلو میرانند را دارا هستند؟
سینتیا تامپسون (Cynthia Thompson) دارای PHD از دانشگاه بریتیش کلمبیا برای بررسی این ورزشکاران شروع به کار تحقیقی ـ علمی کرد.
مطالعه او بر روی ۵۰۰۰ اسکیباز با نتایج متحیرکنندهای همراه بود.
او دریافت که بین اسکیبازها تفاوتی در عملکرد وجود دارد. بعضی از افراد از یک شیب کم در هنگام اسکی به سطحی از ترشح دوپامین در مغزشان میرسند که از اسکی که انجام میدهند کاملاً رضایت دارند و از آن لذت میبرند و هیچگونه کار پرخطری نمیکنند.
اما درصدی از اسکیبازها هر بار برای اینکه به لذت بیشتری دستیابند (یا به گونهای به سطح بالاتری از دوپامین در مغز خود برای لذت از ورزش برسند) دست به اعمال متحیرانه و بسیار جسورانه میزنند و این عمل هر بار شدتش افزایش مییابد.
این محقق دریافت که گیرندههای دوپامین در افراد با دست زدن به اعمال خطرناک متفاوتتر از غالب اسکیبازها است و تعداد آلل ژن DRD4 آنها بلندتر و از نوع DRD4-7R میباشد و در حقیقت شخص با آلل بیشتر در ژن DRD4 جایزه و پاداش و رضایت مطلوبی دریافت میکند (با آزاد شدن بیشتر دوپامین در مغز) که هربار برای اینکه لذت بیشتری ببرد تلاش خود را با کاری زیباتر و مهیجتر و خطرناکتر بیشتر میکند تا به آن سطح دوپامینی در مغز برسد و ایجاد لذت کند که یک کوهنورد ارتفاع بالا با رفتن به منطقه مرگ و ارتفاع بالای ۸۰۰۰ متر گاه بدون استفاده از اکسیژن میکند.
این محقق خاطرنشان کرد: البته در کنار دوپامین در مغز انتقالدهندههای عصبی (نوروترانسمیترها) دیگری هم فعال هستند از جمله سروتونین که به شخص وجود خطر را گوشزد میکنند و دکتر تامپسون معتقد است که کسانی که ورزشهای سنگین و خطرناکی انجام میدهنداین یک فعالیت پلیژنیک (Polygenic) است که چندین ژن را در کنار هم به عمل وامیدارد که شخص در حالی که بیمحابا عمل میکند ، در عین حال از آگاهی برخوردار است که برای بقاء هم تلاش ویژه خود را انجام دهد.
گذشته از ورزشکاران، کسانی که علاقمند به مسافرت مستمر هستند، کاشفان، کوهنوردان، هنرمندان و نقاشان و نوآوران علمی و افراد «آوانگارد» در زمینه هنری هم افرادی هستند که میتوانند حامل ژن ماجراجویی باشند که صاحب هدیهای باشند که آنان را به انسانهای استثنایی تبدیل کرده است.
برای روشن شدن مقاله بالا، تعاریف ژنتیک زیر برای درک مقاله میتواند مفید باشد:
ژنوم: ژنوم انسان همه اطلاعات ژنتیکی یک فرد است که در DNA ذخیره شده است.
DNA: شامل ۲ زنجیره طولانی میباشد و در هر رشته DNA اطلاعاتی به نام ژن وجود دارد.
بدن انسان در حدود ۳۷ تریلیون سلول دارد و در هسته هر سلول (پوست، مو، ناخن، دندان و …) ۴۶ کروموزم قرار دارد که نیمی از آنها از مادر و نیمی از پدر به ارث میرسد.
در هر کروموزم حدود ۴۰۰ تا ۳۳۴۰ ژن وجود دارد.
آلل: آلل حالات مختلفی است که یک ژن میتواند داشته باشد و ژنها ویژگی فیزیکی جانوران یا انسان را مشخص میکنند.
ژن: ژنها برای همه انسانها یکسان هستند. بنابراین همه انسانها ژنهای یکسانی را به ارث میبرند. اما این آللها هستند که تعیین میکنند ژنها چگونه در یک فرد بروز کنند و خود را آشکار کنند.
برای مثال رنگ چشم آدمی:
اگر رنگ چشم به ژن مربوط است ، اما این که چه رنگ چشمی را از والدینمان به ارث ببریم به وسیله آلل تعیین می شوند.
*جفت بودن آلل ها:
آلل ها در هر موجود زنده ای برای هر صفت ۲ عدد می باشد که یکی را از مادر و یکی را از پدر به ارث می بریم .
در مورد رنگ چشم : اگر آلل رنگ چشم قهوه ای را از مادر و آلل رنگ چشم آبی را از پدر به ارث ببریم.چون آلل های مغلوب و غالب وجود دارند.
همیشه آلل مغلوب مخفی می ماند و آلل غالب خود را بروز می دهد و آشکار می سازد. برای مثال در انسان آلل رنگ چشم قهوه ای غالب است و آلل برای رنگ چشم آبی مغلوب است. و بدین علت است که فقط ۵ درصد جمعیت انسانی چشمان آبی دارند چون آلل رنگ چشم آبی مغلوب است و در مقابل آلل قهوه ای خود را بروز نمی دهد.
گاهی دو آلل خود را با هم آشکار می کنند و غالب و مغلوبی وجود ندارد به آن “وضعیت هم باز” می گویند مانند گروه خونی AB که هر دو آلل که از پدر و مادر به ارث برده ایم خود را بروز می دهند ولی دیگر گروه های خونی به این شکل نیست . تمام مباحث تا اندازهی پیچیده و خسته کنندهی بالا برای مورد موتاسیون و جهش پیش آمده برای ژن DRD4 بروی کروموزم ۱۱ توضیح داده شد :
قاعدتاً همانطور که در بالا توضیح داده شد برای هر ژن باید دو آلل وجود داشته باشد .چرا برای ژن DRD4-7R هفت آلل وجود دارد؟
دهها هزار سال پیش یعنی ماقبل از تاریخ ، موتاسیون و جهشی در ژن DRD4 واقع بر روی کروموزم ۱۱ رخ داد و این ژن DRD4 برای حدود ۲۵ درصد افراد بشر دارای ۷ آلل و در مواردی حتی تا ۱۱ آلل افزایش یافت و زنجیره آن ژن بلندتر شد و باعث خلق انسانهائی شد که وجه تمایز آشکاری با دیگران داشتند.
البته در این مبحث صحبت از توانائی است که صفات و خصوصیات و رفتار بعضی از افراد تحت تأثیر این بیشتر شدن آلل و طولانی شدن زنجیره آن با دیگران است که این افراد متمایزتر شدند و به هیچ وجه تأکید بر روی نژاد برتر نیست بلکه مبحث ژنتیکی است که از خصوصیات و رفتار برتر و متمایز بعضی از افراد بشری پرده برمی دارد.
درتوضیح تکمیلی این ژن DRD4 باید عنوان شود :
کروموزم ۱۱ که این ژن DRD4 در آن واقع است حدوداً ۱۳۰۰ تا ۱۷۰۰ ژن را داراست .
این ژن DRD4 گیرنده ای برای دوپامین است که این دوپامین ماده ای شیمیائیست که در مغز ترشح می شود و بعنوان انتقال دهندهی عصبی باعث خلقیات (Mood) و حالات شادی و نشاط و حال رضایت بخش شخص را تعیین می کند . این ژن با موتاسیونی که در آن ایجاد شده ، با کشفیات جدید مشخص شده است با دو زنجیرهی کوتاه و بلند در افراد وجود دارد.
افرادی با ژن بلندتر (۷ الی ۱۱ آلل ) دوپامین کمتری در حالت عادی تولید می کنند و برای اینکه میزان دوپامین مورد نیاز برای شرایط رضایت بخش و حال مناسب در آنان تولید شود ، آنها را به مسافرت ، نوآوری و ماجراجوئی و تلاش هرچه بیشتر می کشاند . این ژن بلند و آلل بیشتر پرسونالیتی و صفات شخصی آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و بی محابا دست به اعمال متهورانه می زنند کسانی که همیشه در حال تلاشند و در مقابل افرادی با ورژن کوتاهتر این ژن DRD4 و آلل کمتر تمایل دارند تا زندگی با احتیاطتری داشته باشند و خطری نکنند و دیگران را نیز به احتیاط دعوت کنند.
گردآورنده و ترجمه : محمد اسماعیلی ۱۳۹۵/۶/۲۹
سپتامبر 21st, 2016 at 11:22 ب.ظ
متن بالا بی درنگ مرا به یاد “هفت شهر عشق” عطار انداخت.روایت سفر مرغانی که برای رسیدن به سیمرغ سفری طولانی و پرخطر راآغاز کردند.دراین بین به دلیل سختی ودشوار بودن سفر چه بسیار مرغانی که صدای شکوه وشکایت سر دادندو عذر وبهانه آوردند,یا از مسیر ماندند یا بازگشتندواسیر زنجیر علائق دون خود شدند.در طی طریق تعداد کمی از مرغان خطر کردند واز دل حوادث ومشکلات گذر کردند.شوق پروازشان رهنمون شد تاآنجاکه عاشق ومعشوق,خالق و مخلوق یکی شد.اینان تمثیل بسیار زیبائی از انسانهای خستگی ناپذیروکوشائی هستند که با عزم وارادهءقوی
“خود رهبر خود شدند”.پیشتاز و پر انرژی به پیش می روند وتا نیل به مقصود از تلاش باز نمی مانند.من نیز به نوبهء خودحضورافرادی این چنین را در جامعهءورزشی ایران قدر می نهم.خاصه جناب آقای حمیدی که الهام بخش متن زیبا وعلمی”ژن ماجراجوئی” بوده اند.
…………..
دومان عزیز
از تمثیل و متن زیبایی که نگاشتی صمیمانه سپاسگزارم .
ذ.حمیدی
سپتامبر 22nd, 2016 at 12:09 ق.ظ
چقدر خووووووب بوووود
سپاااااااس فرااااااوان
سپتامبر 25th, 2016 at 9:01 ق.ظ
بسیار مطلب جالبی بود
سپاس
سپتامبر 28th, 2016 at 1:02 ق.ظ
درانتهای کتاب کوهنوردان راه آزادی نوشته ی برنادت مک دونالد که شرح داستان های واقعی در نهایت ریسک و خطر و البته همراه با تجربه هایی گرانقدراز صعودهای شگفت انگیز و گاها تکرار نشدنی کوهنوردانی همچون کوکوچکاست ونویسنده از اونا بعنوان جادوی دوران طلایی نام میبره آورده شده:
جادوی “دوران طلایی” همراه با تعداد زیادی از بهترین کوهنوردان به خاک سپرده شده است.
اما میراث آنها
و سحری که آن میراث را شکل داد
در آن بالا
در آن ابرها
در آن هوای رقیق باقی مانده است
و دور از دسترس کسانی است که:
نمی خواهند تا آن حد صعود کنند
آن خطرات را بپذیرند
و به دنبال همان عظمت باشند.
آن صعودها در انتظار کسانی اند که شهامت آن را داشته باشند.