مکانیزم هم هوائی و انطباق بدن در ارتفاعات و بیماری های مربوط به آن«پیشگیری و درمان» گردآوری و ترجمه : محمد اسماعیلی (قسمت دوم)

ارسال شده توسط در 23 دسامبر 2017 یک دیدگاه | دسته بندی شده در آخرین اخبار, اخبار, گالری, مقالات و نوشته ها

مکانیزم هم هوائی و انطباق بدن در ارتفاعات و بیماری های مربوط به آن«پیشگیری و درمان»
گردآوری و ترجمه : محمد اسماعیلی (قسمت دوم)

مکانیزم هم هوائی در ارتفاعات :
معضلی که در ارتفاعات بالا در کوهستان ایجاد می شود این است که وقتی فردی صعود خود را آغاز می کند هر چه بالاتر می رود فشار بارومتریک هوا (PB) و مقدار اکسیژن در هوای رقیق شده در ارتفاعات بطور فزاینده ای کاهش می یابد ، در حالیکه درصد اکسیژن به همان میزان سطح دریا یعنی ۲۱ درصد همچنان ثابت است و چون اکسیژن در هوای رقیق شده پراکنده است بنابراین کمبود اکسیژن ( هیپوکسی ) ایجاد می شود و چون اکسیژن برای تولید انرژی (ATP) در بدن ضروری است و در صورت کاهش آن، سلول ها برای تولید انرژی (ATP) برای فعالیت ورزشی و کارکرد بدن اکسیژن کافی در اختیار ندارند بنابراین در این حالت ضعف عضلانی بوجود می آید و از سوئی چون مغز آدمی برای عملکرد مناسب نیاز به اکسیژن کافی دارد در نتیجه اختلال در عملکرد ذهنی شخص بعلت کمبود اکسیژن در ارتفاعات ایجاد می شود که بروی تصمیم گیری وقضاوت شخص اختلال ایجاد می کند .
اما بدن آدمی ( و دیگر حیوانات ) با کمبود اکسیژن محیطی ( هیپوکسی ) با افزایش تنفس ( ونتیلاسیون) مقابله می کند و این زمانی آغاز می شود که فشار اکسیژن در خون سرخرگی ( Pao2) کاهش می یابد و ایجاد هیپوکسمی ( کاهش میزان اکسیژن در خون ) می کند که این حالت برای تمامی ارتفاعات بالای سطح دریا با افزایش ارتفاع شدت پیدا می کند .
اما امر مهم در افرادی که به ارتفاعات بسیار بالا صعود می کند هم هوائی مناسب است تا مشکلات تنفسی پزشکی در آنها ایجاد نشود و افرادی که کاملاً هم هوا شده باشند وقدرت انطباقشان با محیط ارتفاعات بالا به اندازه کافی باشد حتی قادرند بدون اکسیژن بلندترین قله جهان اورست (۸۸۴۸ متر) را بدون مشکلات جانبی سلامتی وپزشکی صعود کنند ( ریهنولد مسنر و پیتر هابلر )اولین کوهنوردانی بودند که در ماه می ۱۹۷۸ بدون اکسیژن قله اورست را صعود کردند.
محرک افزایش تنفس در ارتفاعات بالا عمدتا توسط یک بافت که فشار اکسیژن خون سرخرگی را مونیتور می کند انجام می شود که در داخل ارگانی بنام کاروتید بادی ( Carotid body) است که به اندازه سر سوزن است و محل آن در هر کدام از دو طرف رگ های شریان کاروتید گردن هم سطح ناحیه فک قرار دارد .
در کاروتید بادی گیرنده های شیمیائی حساسی وجود دارند که به تغییرات فشار اکسیژن خون سرخرگی و گاز کربنیک خون (Co2) ، تغییرات PH و دما بسیار حساس هستند و در مقابل این تغییرات به بدن هشدار می دهند تا تغییراتی که بر اثر ارتفاعات بالا وکمبود اکسیژن ایجاد شده است را به حال نرمال باز گرداند . هنگامی که فشار اکسیژن خون سرخرگی به دلایل مختلف مانند ارتفاعات بالای کوهستان پائین می آید گیرنده های شیمیائی در کاروتید بادی این کاهش فشار اکسیژن را دریافت می کنند و سیگنالی به مغز می فرستند که مستقیما به مرکز تنفس در مغز انتقال می یابد و سپس این مرکز شدت و تعداد تنفس و عمق آن را در ریه ها افزایش می دهد و دیافراگم وماهیچه های ریه را تحریک می کنند تا تنفس افزایش یابد و به این شکل فشار اکسیژن سرخرگی را به حالت ابتدائی بازمی گرداند.
ارگان های کوچک کاروتید بادی در شریان های دوسوی گردن به تغییرات اندک در فشار اکسیژن در خون حساس هستند و در عین حال بطور کامل مسئولیت ثابت ماندن سطح اکسیژن در خون و در بدن هستند و در صورتیکه بدلایلی هر دو ارگان حساس در دو سوی گردن آسیب ببینند یا برداشته شوند تنفس قادر نیست به کاهش سطح اکسیژن خون بعلت هیپوکسی افزایش یابد .
بنابراین یک فاکتور مهم برای کنترل فشار اکسیژن خون ، کاهش در سطح اکسیژن خون است که به افزایش تنفس منتهی می شود و به مجردی که سطح اکسیژن خون افزایش یافت وبه شرایط فلات وسطح دریا نزدیک شد تنفس هم کاهش می یابد .
در هر حال تلاش بدن برای مواجهه با ارتفاعات بالا در کوهستان اینست :
سطح اکسیژن خون ثابت بماند و این تلاشی است که برای هم هوائی مناسب در ارتفاعات بالا انجام می شود.

pic#5

«فاکتورهایی که در ارتفاعات بالا باعث می شوند تنفس شدید به حال نرمال باز گردد»:
همان طور که ذکر شد اکسیژن برای تولید انرژی در سلول های بدن ضروری است و زمانی که اکسیژن به اندازه کافی در شرایط هیپوکسی به سلول ها ، بافت ها و عضلات بدن نمی رسد عملکرد عضلات هم کاهش می یابد و حساس ترین ارگان نسبت به کاهش اکسیژن مغز می باشد و مراکزی در سیستم اعصاب مرکزی هستند که درکنترل تنفس دخیل هستند .
در مواجهه با ارتفاع بالا در کوهستان و افزایش فعالیت گیرنده های شیمیائی کاروتید بدن در گردن ، تنفس افزایش می یابد تا فشار اکسیژن خون به تعادل برسد اما این امر بدن را با مشکل غامضی مواجه می کند .
افزایش تنفس در ارتفاعات بعلت هیپوکسی ( کاهش اکسیژن محیطی ) باعث افزایش خروج گازکربنیک (Co2) از طریق بازدم می شود .
در حالت نرمال و ارتفاعات حدود هم سطح دریا، گاز کربنیک (Co2) در بافت های بدن به اندازه کافی وجود دارد و باعث یک محلول اسیدی یا محیط اسیدی در بافت می شود ودر عین حال در مایعات بدن از آن جمله خون در شرایطی که بدن تحت تاثیر استرس مخصوصاً قرار گرفتن در ارتفاعات بالا در کوهستان قرار ندارد ، تعادل و بالانس اسید – باز در بدن وجود دارد .
هنگامی که شخص با ارتفاعات بالا و کمبود اکسیژن مواجه می شود ، برای اکسیژن بیشتر تنفسش شدیدتر می شود ، بنابراین بازدم بیشتری خواهد داشت و با خروج دی اکسید کربن (Co2) بیشتر از طریق بازدم ، مایعات بدن شامل خون بیشتر آلکالینی (قلیائی) می شود بنابراین بالانس اسید – باز خون و بدن بهم می خورد .
بنابراین در هنگام مواجهه ابتدائی با ارتفاع بالا در کوهستان مشکلی که ایجاد میشود این است که بدن نتواند ثباتی در فشار اکسیژن خون وبالانس اسید – باز ایجاد کند و بدن آدمی نیاز به ساعتها و حتی روزهایی دارد تا به «هم هوائی »و انطباق مناسب با محیط ارتفاعات بالا دست یابد تا بالانس اسید باز و ثبات فشار « اکسیژن » خون تامین شود .
با تنفس شدید در ارتفاعات به علت هیپوکسی و دفع بیشتر گازکربنیک (Co2) که اسیدی است در هنگام بازدم و با قلیائی ( آلکالینی ) شدن خون ، گیرنده های شیمائی ، این بهم خوردن تعادل را دریافت می کنند و علامت می دهند:
« شما خیلی تنفس کردید ، تنفس را متوقف کنید !» و این به این علت است که گازکربنیک (Co2) در خون شما به حال عادی باز گردد، بنابراین الگوی تنفس شما در ارتفاعات بالا پراکنده ( گاه وبیگاه ) می شود و این مخصوصاً در زمانی که در خواب هستید و بصورت ارادی کنترلی بروی تنفس ندارید رخ می دهد ، این الگوی تنفسی تحت عنوان « تنفس چینه استوکس Cheyne – Stokes respiration نامیده می شود .
بنابراین بر اساس این الگوی تنفس در هنگام خواب ، ممکن است یک دقیقه تنفس شدید کنید وناگهان تنفستان متوقف شود .ناگهان از خواب می پرید و تصور می کنید که در کیسه خوابتان در حال غرق شدن هستید و سعی می کنید از آن خارج شوید که می تواند ترسناک باشد اما برای کسی که با شما هم چادر است ترسناکتر است زیرا فکر می کند که شما دچار حمله قلبی شده اید و نیمه شب قرار است در ارتفاع بالا جانتان را از دست بدهید !
( البته این الگوی خواب در ارتفاعات نگران کننده نیست ولی زمانی خطر تلقی می شود که شما الگوی خوابتان معمولی است ولی بعد از حادثه ای در کوهستان و ضربه ای به سر این الگو ایجاد می شود که در آن حال سریعاً شخص باید به پائین انتقال داده شود )
در نهایت بدن آدمی برای « هم هوائی » وانطباق و با ارتفاعات بالا بدنبال راه حل می گردد و برای کاهش قلیائی ( آلکانیتی ) خون شما در ارتفاعات با دفع بیکربنات که قلیائی است این مهم صورت می گیرد و کلیه ها این وظیفه را بصورت موثری انجام می دهند و بیکربنات ها از طریق ادرار دفع می شود و ادرار شما قلیائی می شود ، البته برای این امر شما نیاز دارید که دفعات ادرارتان افزایش پیدا کند و بنابراین در نیمه شب چندین بار بیدار می شوید مخصوصاً در شب اول این امر بیشتر اتفاق می افتد و نیاز است که بیشتر مایعات مصرف کنید که تبعات بیماری های دیگر ارتفاعات بالا برایتان مشکل ساز نشود .

PIC#4

دفع بیکربنات کلیوی از طریق ادرار یک پروسه نسبتا کند است تا تعادل اسید – باز بدن تامین شود ، برای مثلا در صعود به ارتفاع ۴۳۰۰ متر ، هم هوائی و انطباق با ارتفاع ، بدن به ۷ تا ۱۰ روز زمان نیاز دارد زمان برای هم هوائی با افزایش ارتفاع ، افزایش می یابد ، بنابراین اگر تصور کنید که « هم هوائی » موثر برای شخصی که از سطح فلات و هم سطح دریا به ارتفاع ۳۰۰۰ متر حدود ۳ تا ۵ روز طول می کشد برای ارتفاعات بالای ۶۰۰۰ تا ۸۰۰۰ متر هم هوائی کامل ( حتی اگر ممکن باشد ) ممکن است نیاز به ۶ هفته یا بیشتر باشد .

pic#6

در هر حالت عدم توانائی در افزایش تعداد تنفس برای تامین اکسیژن بدن می تواند براثر پاسخ ناکافی کاروتید بادی ( Carotid body) در رسپتورهای مربوط به آن یا بیماری ریوی یا کلیوی ایجاد می شود .
در ارتفاعات بالا قسمت هایی از بدن که فعالیت و عملکردشان اساسی نیست کاهش می یابد .بنابراین عملکرد هضم غذا مانند معمول نیست وکاهش می یابد در عین حال که بدن عملکردسیستم گوارشی و هضم غذا را پایین می آورد به همان نسبت تلاش می کند سیستم قلبی – تنفسی بهتر عمل کنند .
هم هوائی کامل در کل روزها و هفته ها ، بدن برای جبران آلکالوز تنفسی ( با قلیائی شدن خون ) با ترشح بیکربنات توسط کلیه ها ، تنفس مناسب را جایگزین می کند تا اکسیژن کافی در خون وسلول های بدن تامین شود و ریسک آلکالوز تنفسی از بین برود داروهائی مانند استازولامید ( دیاموکس ) می توانند باعث تسریع این روند شوند .
سرانجام در بدن تغییرات فیزیولوژیک ایجاد می شود مانند کاهش تولید لاکتات ( که در مواقع کمبود اکسیژن تولید می شود ) کاهش حجم پلاسمای خون ( که مانع از انتشار مایعات در ریه و مغز می شود ) ، افزایش گلبول های قرمز در خون ، افزایش رگ های کوچک ( کاپیلاری ها ) در بافت عضلانی – افزایش هموگلوبین ( وظیفه اصلی اش ذخیره و آزاد سازی اکسیژن در ماهیچه هاست در صورتی که وظیفه هموگلوبین انتقال گازهای تنفسی «Co2 ,o2 » در خون است که این خاصیت هموگلوبین به علت داشتن آهن است که در حال احیاء می تواند با گازهای تنفسی ترکیب حاصل کند )
افزایش غلظت آنزیم های هوازی ( ایروبیک ) ، افزایش فشار سرخرگ ریوی برای اینکه اکسیژن بیشتری برای بدن بدست بیاید یک تطابق هماتولوژیک در ارتفاعات بالا هنگامی حاصل می شود که افزایش گلبول قرمز به حدی برسد و متوقف شود ( البته امر مهم در اینجاست که اگر خون بیش از اندازه غلیظ شود و چسبندگی و ویسکوزیتی خون زیاد شود حرکت جریان خون در رگ ها کم‌تر می شود و ریسک آمبولی افزایش می یابد و این امر خطر استفاده از اریتروپوئیتین ( Epo) برای افزایش گلبول های قرمز در ارتفاعات بالا در کوهستان بصورت غیر نرمال را بعنوان هشدار خاطرنشان می سازد که شخص را با خطر سکته قلبی – مغزی و مشکل ریوی مواجه می کند .

تنوع افراد در نحوه هم هوائی تنفسی در ارتفاعات بالا :
افراد در هم هوائی در ارتفاعات با هم متفاوند یک دلیل مهم تنوع افراد در پاسخ تنفسی به هیپوکسی و کمبود اکسیژن محیطی است . برای مثال اگر شخصی در مناطق هم سطح دریا میزان فشار گازکربنیک (Co2) خونش در مواجهه با کمبود اکسیژن تحت هر شرایطی ثابت باشد و ناتوان نشود و مجبور نباشد که زیاد از حد معمول تنفس کند در مواجهه با ارتفاعات بالا در کوهستان هم به مراتب بهتر عمل می کند ولی بعضی از افراد که در نواحی با ارتفاع کم ، با کاهش اکسیژن مواجه می شوند اگر تنفسشان بسیار زیاد شود ( بعضی از افراد در این شرایط تا ۵ برابر بیشتر تنفس می کنند ) این افراد در ارتفاعات بالا هم با مشکل افزایش تنفس و از دست دادن بالانس اسید – باز در خون و بدنشان با مشکل هم هوائی مواجه می شوند .
به نظر می رسد که پاسخ تنفسی به هوای ناکافی از اکسیژن به کاراکترهای ارثی باز می گردد در عین حال فاکتورهای دیگری هم ممکن است دخیل باشند مانند حساسیت به تغییرات اسید – باز بدن وعملکرد کلیوی درباره دفع بیکربنات وتغییر در شدت کاهش تنفس . برای تمامی این حالات مطالعات وسیعتری در حال انجام است .
در ارتفاعات بالا کوهنوردان هم هوا نشده ممکن است علائم بیماری حاد کوهستان (AMS= Acute Mountain Sickness ) را بروز دهند ، افراد با بیماری شدید ریه ، قلب کلیه و مشکلات مربوط به بیماری های خونی احتمال اینکه بیماری حاد کوهستان در آنها بیشتر دیده شود وجود دارد .حتی ورزشکاران سالم وافرادی که Vo2 max ( حداکثر حجم اکسیژن که شخص می تواند در یک دقیقه برای هر کیلوگرم وزن بدن در سطح دریا تنفس کند ) بالائی دارند ممکن است در ارتفاعات بالا ، بیماری کوهستان را بروز دهند .
اشخاصی با سابقه قبلی بیماری کوهستان ( AMS) و افرادی که در ارتفاعات پایین زندگی می کنند به ویژه نسبت به بیماری ارتفاع حساس تر هستند و در عین حال کسانی که بسرعت به ارتفاعات بالا صعود می کنند در معرض خطر بیماری حاد کوهستان هستند .
تطابق و هم هوائی کامل با ارتفاعات بطور کلی جبران کلی کمبود اکسیژن در ارتفاع را نمی کند .
بالای ارتفاع ۱۵۰۰ متر در کوهستان هر ۳۰۰ متر که صعود می کنید ۲% از Vo2 max کاهش می یابد حتی بعد از اینکه هم هوائی کافی صورت گرفته باشد علت آن هم این است که موتور اکسیژن بدن کاهش عملکرد دارد و این به ما می گوید که سرعت را کم کنیم تا تغییرات محیط هوای رقیق و کم فشار به آرامی بر بدن تاثیر بگذارد ، هیچ پروتکل مجزائی برای اشخاص وجود ندارد و افراد در ارتفاعات بالا باید به بدن خود گوش فرا دهند ! شدت فعالیت در ارتفاعات ممکن است منجر به دهیدراتاسیون ( کاهش مایعات بدن ) و به تبع آن در شدیدترین حالت منجر به ادم ریوی یا ادم مغزی می شوند .
از آن جایی که هم هوائی در ارتفاعات مبحثی بسیار پیچیده است در بعضی از کوهنوردان ممکن است اریتروپوئیتین ( EPO) به اندازه کافی از کلیه ها در خون وارد نشود و در نتیجه باعث کاهش تولید گلبول قرمز از مغز استخوان شود و بنابراین هم هوائی کامل وسریع انجام نشود .

« مطالعات محققین بر روی پروسه “هم هوائی” در ارتفاعات بالا »
در مطالعه اخیری که توسط یانگ زیا ( yang xia) و همکارانش در فوریه ۲۰۱۷ در Nature Communication انتشار یافت آنها موفق شدند کشف کنند که : برای نجات از هیپوکسی ( کم شدن اکسیژن محیطی ) در ارتفاعات و در شرایط خاص ، بدن ما برای انطباق و هم هوائی با کمبود اکسیژن در ارتفاعات ماده ای به نام « آدنوزین » که یک ماده شیمیایی است آزاد می کند که آدنوزین مانع انتشار مایعات و نشت آن از دیواره عروق خونی به بافت ها مخصوصاً در ریه و مغز می شود و این ماده شیمیایی آدنوزین باعث می شود که رگ های خونی برای کاهش آسیب بافتی گشاد و وسیع شوند ( باید خاطر نشان کرد که طی هزاران سال این گشادی و بسط عروق خونی برای تبتی ها و نپالی ها که در ارتفاعات بالا زندگی می کنند رخ داده است. )
این دانشمندان دریافتند که پروتئینی در گلبول قرمز به نام eENT1 در افرادی که به ارتفاعات بالا می روند در محیط با اکسیژن کم ( هیپوکسی )، کاهش می یابد ( در آزمایشگاه هم این موضوع توسط دانشمندان تائید شده است ) .
فقدان یا کاهش پروتئین eENT1 باعث می شودبسرعت آدنوزین در پلاسمای خون تجمع پیدا کند تا بتواند با شرایط کمبود اکسیژن محیطی ( هیپوکسی ) در ارتفاعات بالا بسرعت عمل کند ومانع از نشت و عبور مایعات به ریه ومغز شود واز ادم مغزی و ادم ریوی جلوگیری کند و باعث کاهش التهاب کلی بدن در ارتفاعات بالا شود .
( آدنوزین از اتصال آدنین با قند ریپوز ساخته می شود و با پیوندهای فسفاته مانند ADP , ATP نقش مهمی در چرخه انرژی سلولی دارد )
پایین آمدن سطح پروتئین eENT1 که در اولین صعود در انسان ایجاد می شود در صعودهای بعدی حد ثابتی خواهد داشت ( کاهش می یابد ) و این « خاطره هیپوکسی » در گلبول های قرمز منجر به هم هوائی سریعتر در دفعات بعدی در ارتفاعات بالا می شود .

در مطالعه دیگری که توسط پروفسور روبرت روچ ( Roach) محقق ارشد و مسئول تحقیقاتی ارتفاع در دانشکده پزشکی کلرادو در آئورا انجام شد ، گروهی ۲۰ نفره از دانشجویان تحت عنوان Altitude omic ( کار تحقیقی ارتفاع آکادمیک ) به کمپی در ارتفاع ۵۴۲۱ متر در کوه (چاکالتایا chacaltaya ) که روزگاری بلندترین منطقه اسکی جهان بود فرستاده شدند تا مسیری ۳۲۰۰ متری در این ارتفاع را بپمایند .
این گروه ۲۰ نفره دانشجویان با اتوبوس مجهز به اکسیژن به آن ارتفاع رفتند در داخل اتوبوس همگی حال خوش و احساس عالی داشتند ناگهان هنگام پایین آمدن از اتوبوس و بالا رفتن از چند پله احساس کردند توانائی چندانی ندارند وشرایط محیطی کاملا برایشان کوچکترین فعالیت را دشوار کرده است .
این گروه ۲۰ نفره سرانجام بعد از دو هفته اقامت در کمپ ۵۴۲۱ متری موفق شدند مسیر ۳۲۰۰ متری از قبل تعیین شده را به زحمت بپمایند اگر چه برای بعضی از افراد با دشواریهایی همراه بود .
بعد از دو هفته اقامت همگی افراد به ارتفاع پایین بازگشتند و خونشان مورد آزمایش قرار گرفت .
داوطلبان بعد از حدود ۲ هفته اقامت در ارتفاع پایین ، بار دیگر برای اتمام کار تحقیقی به همان مکان در کمپ ۵۴۲۱ متری در کوه چاکالتایا در آند بولیوی بازگشتند .
بطور تعجب بر انگیز و خیره کننده ای این بار بدن آنها به نظر می رسید که تجربه قبلی در ارتفاع را بخاطر می آورد وبراحتی می توانستند در آن ارتفاع زندگی وفعالیت کنند در حقیقت آنها توانستند مسیر ۳۲۰۰ متری را که بار اول برای بعضی از افراد گروه در اولین مواجهه باارتفاع بالا مشکل ساز بود همگی توانستند مسیر را براحتی طی کنند ، هنگامی که دانشمندان پروتئین حامل اکسیژن در خونشان « هموگلوبین » را مورد آزمایش قرار دادند دریافتند که : چندین تغییر در هموگلوبین گلبول های قرمز داوطلبان بوجود آمده است که توانایی آن را دارد که با اتصالی محکم به اکسیژن بچسبند ( در حقیقت توانایی هموگلوبین و اتصال به اکسیژن در خون این افراد بهتر شده بود )
پروفسور روبرت روچ می گوید : این تغییرات قبلا در آزمایشگاه مشاهده شده بود ( در شرایطی هیپوکسی ) ولی هرگز در انسان و در ارتفاعات بالا انجام نشده بود .
تیم محققین نتایج کار تحقیقی اشان را در ژورنال Proteomo Research انتشار دادند دانشمندان دریافتند که پروسه های متابولیک که این تغییرات را ایجاد می کنند بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که قبلا تصور می کردند وآنها دریافتند :
به علت اینکه گلبول های قرمز برای حدود ۱۲۰ روز زندگی می کنند ، تغییراتی که در آنها بوجود می آید در مدت زمانی که گلبول های قرمز وجود دارند حفظ می شود .
روبرت روچ می گوید : با درک چگونگی هم هوائی بدن با ارتفاعات بالا که می تواند برای کوهنوردانی که به ارتفاعات بالا می روند مفید باشند و هم توریست هایی که به شهرهای مرتفع مسافرت می کنند و دچار بیماری ارتفاع می شوند و هم برای خود و هم سیستم درمان مشکل ایجاد می شود کارآئی دارد در عین حال برای مسافران فضائی هم می تواند بکار گرفته شود .
بنابراین با درک این تحقیق می توان نتیجه گرفت که « هم هوائی » با ارتفاعات بالا برای کوهنوردان در مدت زمانی که تغییرات در هموگلوبین گلبول قرمز ایجاد می شود پایدار است وپس از مدت زمان مقرر که گلبول های قرمز از جریان خون خارج می شوند هم هوائی و انطباق بدن با ارتفاعات بالا هم از دست می رود و باید هم هوائی مجدد صورت گیرد و به همین دلیل است که کوهنوردان ارتفاعات بالا که اقدام به صعودهای ۸۰۰۰ متری می کنند برای مثال برای هم هوائی به برودپیک می روند تا قادر باشند در صعود به k2 کاملا آماده و هم هوا عمل کنند و یا بعضی از کوهنوردان حرفه ای در یک فصل دو صعود ۸۰۰۰ متری را به دلیل اینکه در اولین صعود هم هوا شده اند صعود دوم را به راحتی انجام می دهند ، تقریبا بیشتر صعودی های گرلینده کالتنبرونر بانوی کوهنورد نامدار اتریشی با تبعیت از این علم « هم هوائی » دو صعود ۸۰۰۰ متری را در فاصله حدود ۱۰ روز انجام می داد ویا بانوی بی بدیل کوهنوردی ایران خانم پروانه کاظمی بعنوان اولین رکورد دار بانوان در جهان توانست در سال ۲۰۱۲ دو قله اورست و لوتسه را در یک فصل و در یک هفته صعود کند و او هم از این قانون علمی « هم هوائی » سود برد .

pic#7

 

ادامه دارد …

یک دیدگاه to “مکانیزم هم هوائی و انطباق بدن در ارتفاعات و بیماری های مربوط به آن«پیشگیری و درمان» گردآوری و ترجمه : محمد اسماعیلی (قسمت دوم)”

  1. سید مهدی سیف می گوید:

    سلام برای زحماتی که جهت تهیه و درج این مطلب کشیده میشه بی نهایت سپاسگذارم

دیدگاه خود را بیان کنید