آشنایی با کوهنوردان نامدار جهان / به قلم محمد اسماعیلی(بخش نهم)
بخش نهم : سیمونه مورو (Simone Moro) – (اکتبر ۱۹۶۷) ۴۹ ساله
من در رویای خود زندگی میکنم،
چه در زمانی که در اکسپدیشن و عملیات امداد و نجات هستم و چه هنگامی که در کنار خانواده خود هستم، احساس شادمانی میکنم.
من آرامش خاطر را در آلپینیسم یافتهام.
«سیمونه مورو»
سیمونه مورو تنها آلپینیستی در جهان است که موفق شده ۴ قله بالای ۸۰۰۰ متر را برای اولین بار در زمستان صعود کند.
شیشاپانگما (۸۰۲۷ متر)، ماکالو (۸۴۶۳ متر)، گاشربروم II – (ارتفاع ۸۰۳۳ متر) و نانگاپاربات (۸۱۲۶ متر).
رکوردهای زمستانی سیمونه مورو هرگز شکسته نخواهد شد چون فقط صعود زمستانی K2 باقی مانده است که سال آینده به سرپرستی کریستف ویلیچکی و گروهی از کوهنوردان برای فتح آن اقدام خواهند کرد.
«شکوفایی علاقه به کوهستان»
سیمونه مورو در اکتبر ۱۹۶۷ در برگامو ایتالیا متولد شد. جایی که مردمانش به سختکوشی شهرت دارند. در ضمن والتر بوناتی کوهنورد نامدار ایتالیایی نیز متولد این منطقه است.
سیمونه در خانوادهای متوسط رشد یافت. جایی که پدرش شور کوهستان را در او شعلهور کرد. پدر سیمونه کوهنورد و دوچرخهسوار کوهستان در ارتفاعات بالا بود.
سیمونه ابتدا فعالیت کوهنوردی خود را در گرینگر (Gringer) در نزدیکی شهر خود آغاز کرد و سپس به کوههای Dolomites روی آورد.
سیمونه مورو فارغالتحصیل فیزیولوژی با تخصص در هیپوکسی است. او دارای همسر و فرزند میباشد.
تخصص اصلی سیمونه مورو در کوهنوردی صعودهای زمستانی است و شهرت اصلی او برای این سبک از کوهنوردی است.
سیمونه مورو برنامهای فشرده و سخت روزانه دارد. او هر روز نیم ماراتن میدود و هفتهای ۱۴۰ کیلومتر مسافتی است که او تمرین دوندگی دارد. در عین حال او صخرهنورد و چترباز ماهری است.
سیمونه مورو در فصلهایی که در اکسپدیشن کوهنوردی نیست در هیمالیا به عنوان خلبان عملیات امداد و نجات فعال است و کارهای منحصربفردی در این زمینه داشته است.
«غیرممکن» برای سیمونه وجود ندارد. به علت اینکه او مرتباً این کلمه را تعریف دوباره میکند. سیمونه می گوید:
“«غیرممکن» کلمهای است که ما بکار میبریم تا عذر و بهانهای برای عدم انجام کاری را توجیه کنیم. غیرممکن تحت عنوان محدودیت وجود ندارد. امری که چند سال پیش غیرممکن بود، محدودیت آن زمان را بیان میکند و اکنون غیرممکن نیست و محدودیت آنسوتر رفته است. بنابراین به مفهوم «غیرممکن» باور نداشته باشید و به رویاهایتان بال و پر دهید.”
«الهامبخش صعودهای زمستانی سیمونه مورو»
صعودهای زمستانی در انحصار مردان قدرتمند دهه ۱۹۸۰ لهستان بود. سیمونه معتقد است که کوهنوردان لهستانی با اهالی برگامو در ایتالیا از بسیاری از جنبهها قابل قیاس هستند. بلندی کوهها در لهستان شبیه برگامو در ایتالیاست. مردم لهستان فقیر و قدرتمند بودند. آنها عادت به سختی داشتند و صعود زمستانی برای آنها بازی با سختیها (Suffering game) بود. آنها سلطان آنگونه از آلپینیسم بودند و در عین حال اهالی برگامو در ایتالیا شباهت بسیاری با مردمان کشورهای اروپای شرقی دارند.
ما آدمهای سختکوشی هستیم. ما سنت قدیمی و طولانی کار در کوهستان را داشتهایم. ما به شرایط زندگی سخت خو گرفتهایم. من محصول آن DNA هستم و برای من صعود زمستانی احساس طبیعی است و شبیه احساسی که کوهنوردان لهستانی دهه ۸۰ داشتند، دومین صعود من از ۵۰ صعود، به روش آلپاین (سبکبار) در زمستان بود. من فوراً آن حس اکتشاف و ماجراجویی را در این روش کوهنوردی یافتم.
کوهنوردان نامدار لهستانی ۷ صعود زمستانی موفقیتآمیز به ارتفاعات بالای ۸۰۰۰ را داشتند و سپس وقفهای ۱۷ ساله در این صعودهای زمستانی رخ داد.
سیمونه مورو معتقد است که ریشهیابی علت واقعی این وقفه طولانی شاید دشوار باشد. اما بیتردید مرگ یرزی کوکوشکا و وندا رتکیویچ (کوهنوردان مرد و زن لیدر جامعه کوهنوردی لهستان) شوک بزرگی به سیستم کوهنوردی لهستان وارد کرد و در عین حال یک تغییر و برگشت در نسل آغاز شد. نسل جدید کوهنوردان لهستانی به راههای سنتی آشنا نبودند و از نسل قبلی کوهنوردان لهستان ضعیفتر بودند. بنابراین ترکیب چند فاکتور به همراه تغییرات جدی آب و هوایی بر روی ظرفیتهای صعودهای زمستانی در ارتفاعات بالا تأثیر گذاشت.
در سال ۲۰۰۵، آلپینیسم زمستانی در ارتفاعات بالا با صعود زمستانی شیشاپانگما توسط سیمونه مورو بار دیگر تولدی دوباره یافت و او اولین غیرلهستانی بود که اولین صعود زمستانی را انجام داد.
فقط ۲ کوهنورد در تاریخ صعودهای زمستانی دارای سه صعود به ۸۰۰۰ متریها بودند. یرزی کوکوشکا (در سال ۱۹۸۹ در لوتسه جان خود را از دست داد) و کریستف ویلیچکی که اولین کوهنوردی است که صعود زمستانی به اورست را انجام داد و هماکنون در سن ۶۸ سالگی اکسپدیشنها را سرپرستی میکند. اما بهترین دوران کوهنوردی خود را پشت سرگذاشته است و در سال ۲۰۱۷ قصد سرپرستی به صعود زمستانی K2 را دارد. جایی که سیمونه مورو برای صعود آن اقدامی نخواهد کرد و این به رویای همسرش باربارا بازمیگردد که مرگ سیمونه را در آنجا دیده است.
«روز بعد از صعود به گاشربروم II همسرم خواب مرگ مرا در K2 در صعودی زمستانی دیده بود. او هرگز به من چیزی در این مورد که این صعود را انجام بده و یا آن یکی را صعود نکن، نگفته بود و این اولین باری بود که او به من گفت: اگر میتوانی به K2 نرو»
سیمونه میگوید: همسرم در پیشبینی عالی است. رویای او قبلاً هم به تحقق پیوسته است و من قصد ندارم ببینم که رویای او این بار تحقق مییابد یا نه! من به K2 در زمستان نخواهم رفت. ولی معتقدم که K2 در زمستان صعود شدنی است.
«صعود نانگاپاربات، ۲۰۱۶ در زمستان»
سیمونه مورو قبل از صعود موفقیتآمیز به نانگاپاربات ۲ بار تلاشی ناموفق داشت ولی در نهایت در سال ۲۰۱۶ صعود زمستانی به این قله را به عنوان چهارمین قله بالای ۸۰۰۰ متر به انجام رسانید. در این صعود یار قدیمی او در صعودهای زمستانی «دنیس اوربکو» کوهنورد قزاق که از او به عنوان برادر جوان یاد میکند غایب بود.
اوربکو از تروریستهای طالبان در هراس بود و کسانی را که در آن کشتار در قراقروم توسط طالبان جان خود را از دست داده بودند میشناخت. سیمونه در صعود به نانگاپاربات به همراه علی سدپارا (پاکستان)، الکس تکسیکون (اسپانیا) و تامارا لونگر (Tamara Lunger) ایتالیایی اقدام به صعود کردند. تنها تامارا ۷۰ متر قبل از قله نانگاپاربات به علت بیماری قادر به صعود نشد. ولی همگی توانستند قله را صعود کنند.
سیمونه در مورد نانگا میگوید: نانگاپاربات بزرگترین کوه در سیاره ماست نه از نظر ارتفاع و سایز واقعی، شما میتوانید دو K2 و دو اورست را در نانگاپاربات جای دهید. در بین ۴ قلهای که در زمستان صعود کردم، سختترین آنها نانگاپاربات بود.
نانگاپاربات کوهی عظیم است و این از نظر ارتفاع این کوه نیست. تنها تفاوت ، در فاصله قله از بیسکمپ است. در شیشاپانگما ۲ کیلومتر، گاشربروم II سه کیلومتر و در نانگاپاربات فاصله بیسکمپ تا قله ۴٫۵ کیلومتر است. بنابراین پناهگاهی برای در امان ماندن از طوفان ندارید و شما نیاز به زمانی ۲ برابر برای رسیدن به قله نانگاپاربات دارید و این دلیل باعث شده است که صعود زمستانی آن تا این اندازه طولانی شود.
سیمونه مورو کوهنوردی در زمستان را به گونهای اکتشاف میداند و آن را اینگونه توصیف میکند:
“در این فصل حتی یک مسیر نرمال کاملاً دشوار و طاقتفرساست. در این فصل شما در اطراف خود هیچکس را نمیبینی و هیمالیا کاملاً سفید است و روح و روان من کاملاً با این شرایط انطباق دارد و این همان چیزی است که کوهنوردان لهستانی همچون کوکوشکا، ویلیچکی و رتکیویچ داشتند و بازیای خشنتر از این صعود زمستانی وجود ندارد. درجه (۵۰-) و سرمایی منجمدکنندهای که انتهاناپذیر است و هوایی که دائما در حال تغییر است و طوفانهایی که فلجکننده هستند.”
برای مردی که هوشیارانه «غیرممکن» را به ممکن تبدیل میکند سرانجام نانگاپاربات در ۱۶ فوریه ۲۰۱۶ پذیرای او و یارانش شد.
«عملیات امداد و نجات»:
در سال ۲۰۰۱ سیمونه مورو در تلاش برای تراورس اورست – لوتسه در ارتفاع ۸۰۰۰ متر صعود خود را متوقف کرد تا بتواند عملیات امداد برای نجات جان آلپینیست انگلیسی تام مورس(Tom Moors)را به انجام رساند.
تام مورس ملاقات خود با سیمونه مورو را اینگونه شرح می دهد ؛
“سیمونه در تلاش برای نجات جان من به علت تحلیل انرژی اش قادر به صعود نشد . من هنوز هم احساس گناه می کنم . اما سیمونه که مرد شریفی است شانه هایش را تکان داد و به من گفت : مهم نیست ، در آینده من هنوز می توانم کوهنوردی کنم و تو هم می توانی کوهنوردی کنی و این بسیار مهم تر از هر صعودی است.
اظهارات او درس بزرگی برای همهی ماست. این نمونه کاملاً روشنی از روحیهی واقعی کوهنوردی است . من هرگز قادر نخواهم بود که تشکر عمیق خود را برای عملی که سیمونه برای من انجام داد ابراز کنم . او مردی فوق العاده و قهرمانی واقعیست (تام مورس ۲۰۰۱).”
آن سوی دنیای کوهنوردی ، سیمونه مورو با عشق به پرواز و چتربازی و عملیات امداد و نجات تصمیم به فراگیری خلبانی هلیکوپتر می گیرد.
اشتیاقی که در هیمالیا در او ایجاد شد ، جائی که به اعتقاد سیمونه اگر در هیمالیا کوهنوردی دچار مشکل شود ۹۰ درصد خطر مرگ او را تهدید می کند ، بنابراین تصمیم گرفت این معادله را تغییر دهد و با این فکر، در آمریکا خلبانی برای عملیات امداد و نجات را فرا گرفت و در سال ۲۰۱۳ هلی کوپتری خرید و آن را به کاتماندو با اجازهی عملیات امداد و نجات منتقل کرد و او تیمی از خلبانان و تکنسین ها را تشکیل داد و اکنون فصل هائی را برای پرواز عملیات امداد و نجات در هیمالیا و فصل هائی را برای اکسپدیشن های کوهنوردی اختصاص می دهد.
در مورد عملیات امداد و نجات ارزشمندی که در ارتفاع ۷۸۰۰ متر انجام گرفت می گوید ؛ کوهنوردی از اکسپدیشن تجاری برای صعود به قله اورست ، در بازگشت از قله کاملاً خسته شده و مجروح بود . این کوهنورد در عین حال فاقد دست بود و شرپاها او را به پایین هدایت می کردند .
شرپاها برای امداد درخواست کمک کردند . من وقتی که ارتفاع ۷۸۰۰ متر را شنیدم فکر” غیر ممکن ” را کردم . بالاترین ارتفاع امداد قبلی ما ۱۰۰۰ متر پایین تر در آناپورنا انجام شده بود .
در انتها تصمیم گرفتم تلاش برای این عملیات امداد و نجات را انجام دهم .
از نظر تکنیکال ، هلی کوپتر تا ارتفاع ۷۰۰۰ متر پرواز را انجام می دهد اگر تلاشی برای ارتفاع بالاتر انجام شود بیمه آن را تحت پوشش قرار نمی دهد و سازندهی هلی کوپتر هم مسئولیتی را قبول نمی کند . برای انجام عملیات درها و صندلی های هلی کوپتر را خارج کردیم تا هلی کوپتر حتی الامکان سبک باشد و خلبان فولینی Folini با حداقل سوخت به پرواز آمد . همه چیز برای رسیدن به این ارتفاع باید با شرایط عالی باشد ؛ بهترین خلبان ، بهترین مالک که اجازه این کار را بدهد و ما آن را انجام دادیم. من می دانستم که ۲میلیون دلار را به ریسک می گذارم چون بیمه دلاری را پرداخت نمی کرد. این تصمیم قلبی بود و ما موفق به این عملیات نجات شدیم.
«کارهای خیریه سیمونه مورو»:
– سال ۲۰۰۳ : سیمونه پروژه ای را برای کمک به فرزندان شرپاها در دهکدهی نپالیSyadal انجام داد و این پروژه مدرسه ای با ظرفیت ۳۹۶ دانش آموز بود . این مدرسه از سال ۲۰۰۵ آغاز به کار کرد و در ارتفاع ۱۰۰۰ متری واقع شده است.
– سیمونه مورو در نزدیکی نانگاپاربات ساختمانی را برای شرپاها در ناحیهی (Gigit Baltistan) پاکستان تقدیم کرد و بیمارستانی کوچک در دهکدهی Ser بنا کرد.
– سیمونه در فصل هایی که اکسپدیشن کوهنوردی ندارد در عملیات امداد و نجات در نپال فعال است. او با هزینهی خود هلی کوپتری را برای عملیات امداد و نجات (SAR) در هیمالیای نپال برای کمک به نپالی ها و کوهنوردان خرید و او بارها عملیات امداد و نجات هوایی را برای آلپینیست ها ، تِرکرها (Trekkers) در نواحی دور افتاده انجام داده است .
«حوادث ناخوشایند صعودهای مورو»:
در سال ۲۰۱۱ سیمونه مورو به همراه کوری ریچاردز (آمریکایی) و دنیس اوربکو (قزاقستانی) موفق به صعود زمستانه گاشربروم II شدند . در بازگشت از قله بهمنی از قله مجاور ریزش کرد و هر سه نفر مدفون شدند. سیمونه در مورد این حادثه می گوید ؛ صعود ما به گاشربروم II ، شش روز طول کشید . در حال بازگشت به بیس کمپ بودیم و با برف زیادی که باریده بود به زحمت گام برمی داشتیم و ناگهان از گاشربروم (۵) بهمن ریزش کرد و از آنجایی که در برف تازه قادر به فرار نبودیم چون حرکتمان کند بود ، بهمن ما را مدفون کرد اما چون من در سطح بهمن قرار گرفته بودم توانستم خارج شوم و “کوری” و “دنیس” که مدفون شده بودند را با کنار زدن برف خارج کنم و همگی نجات پیدا کردیم.
در سال ۲۰۱۳ سیمونه مورو و یولی استک در ارتفاعات بالا در اورست (۷۲۰۰ متر) با شرپاهایی که در حال فیکس طناب ها برای اکسپدیشن های تجاری بودند ، تهدید شدند و به آنها گفته شد به پایین بازگردند تا در کار آنان اختلالی بوجود نیاید . در انتها شرپاها شروع به تهدید با تبر یخی کردند سیمونه به زبان نپالی از کلمه نامناسبی استفاده کرد . با تماس سیمونه با سرپرست اکسپدیشن قرار شد در کمپ پایین مسئله با مذاکره حل شود ولی در این کمپ حضور ۱۰۰ شرپا که صورت خود را پوشانده بودند و با سنگ باعث مجروحیت یولی استک شدند ، حضور کوهنورد زن آمریکائی باعث نجات آنان شد و سیمونه را با تهدید مجبور به عذرخواهی کردند . این درگیری بازتاب رسانه ای گسترده ای داشت و سیمونه در این باره می گوید ؛
“من از بکارگیری کلمهی نامناسب عذرخواهی می کنم ولی این کلمه در زمانی بیان شد که آنها قصد کشتن همنوردم یولی استک را داشتند و این باید قابل درک باشد ، بعد از این واقعه اکسپدیشن خود را متوقف کردند و سیمونه مورو چند روز بعد از درگیری با شرپاها به اورست بازگشت و بعنوان خلبان امداد و نجات اولین کسانی را که موفق به نجات شد یکی از شرپاهایی بود که رهبری حمله به سیمونه را به عهده داشت .
سیمونه می افزاید ؛ در کوهستان بزرگ ترین خطر انسان ها هستند ! این خطر بیشتر از بهمن و شکاف های یخی پیش روست . ما مرزهای خود را نمی شناسیم و قبل از اینکه دیر شود متوقف نمی شویم .
علت اصلی درگیری ما با شرپاها در ارتفاعات بالا این بود که آنها غربی هایی را می دیدند که بدون کمک شرپاها و بدون اکسیژن در حال صعود بودند و ما در حقیقت حس حسادتی را در آنها ایجاد کرده بودیم که آنها قصد متوقف کردنشان را داشتند و این در حالی است که مدرسه ای که در نپال احداث کرده ام برای فرزندان شرپاهاست و در عملیات امداد و نجات با هلی کوپتر بارها باعث نجات شرپاها شده ام ولی متأسفانه نسلی از شرپاها به وجود آمده اند که به گونه ای همه چیز را متعلق به خود می دانند و تفکرات خطرناکی دارند.”
«خلاصه ای از صعودهای سیمونه مورو »:
قله های هشت هزارمتری که اوصعود کرده است
۱- شیشاپانگما ۱۹۹۶
۲- لوتسه ۱۹۹۶
۳- چوآیو ۲۰۰۲
۴- برودپیک ۲۰۰۳
۵- شیشاپانگما ۲۰۰۵ = اولین صعود زمستانه
۶- ماکالو ۲۰۰۹ = اولین صعود زمستانه
۷- اورست سال های ۲۰۰۰ – ۲۰۰۲ – ۲۰۰۶ – ۲۰۱۰ = جمعاً ۴ صعود به اورست
۸- گاشربروم II سال ۲۰۱۱ = اولین صعود زمستانه
۹- نانگاپاربات ۲۰۱۶ = اولین صعود زمستانه
«بخشی از صعودهای سرعتی سیمونه مورو »:
۱- دیوار غربی Fitz Roy (با ارتفاع ۳۳۴۱ متر در پاتاگونیا ) در مرز شیلی – آرژانتین در مدت ۲۵ ساعت از بیس کمپ تا قله و بازگشت به بیس کمپ (سال ۱۹۹۶)
۲- صعود به جنوب شیشاپانگما (۸۰۰۸ متر ) بدون استفاده از اکسیژن در ۲۷ ساعت ، فرود از ارتفاع ۷۱۰۰ متر با اسکی (سال ۱۹۹۶)
۳- اولین صعود سولو – تراورس جنوب – شمال اورست را انجام داد و فرود از قله ۵ ساعت طول کشید (سال ۲۰۰۶)
۴- اولین صعود به BBC) – Beka Brakai Chhok) – (با ارتفاع ۶۹۵۰ متر) در پاکستان به همراه هرو-پارماسه با روش آلپاین (سبکبار) در ۴۳ ساعت
۵- اولین صعود زمستانی به Marblewall (با ارتفاع ۶۴۰۰ متر) با روش آلپاین در ۲ روز (سال ۲۰۰۱ )
۶- صعود برای بار دوم به اورست از رخ شمالی ، فرود از قله چهار ساعت و نیم به طول انجامید (سال ۲۰۰۲)
در این سال صعود به چوآیو (Chooyu) در ۱۱ ساعت .
۷- صعود سرعتی به برودپیک (۸۰۴۷ متر) در ۲۹ ساعت (سال ۲۰۰۳)
در این سال صعود سرعتی به البروس (قفقاز ۵۶۴۲ متر) را در ۳ ساعت و ۴۰ دقیقه به انجام رسانید.
۸- صعود به قله اورست برای بار چهارم (از رخ جنوبی) که صعود و فرود ۴۸ ساعت طول کشید(سال ۲۰۱۰)
«بخشی از جوایزی که سیمونه مورو دریافت کرد»:
۱- جایزه از سوی یونسکو Pierre de Coubertin fair play trophy
2- جایزهی The David A.Sowles از سوی انجمن آلپاین آمریکا
۳- مدال شجاعت برای عملیات امداد و نجات در رخ غربی لوتسه (درنپال) از سوی ریاست جمهوری ایتالیا
۴- جایزه The paola consiglio از سوی انجمن آلپاین ایتالیا
۵- سال ۲۰۱۰ ماجراجویی سال در استکهلم
«گوشه ای از تلاش هائی برای صعود که ناموفق ماندند»؛
*سال ۱۹۹۷ : تلاش برای صعود به آناپورنا (رخ جنوبی) که در این سال همنوردان او آناتولی بوکریف و دیمیتری سوبولف بر اثر ریزش بهمن ناپدید شدند.
*سال ۲۰۰۴ : تلاش برای صعود به آناپورنا (۸۰۹۱ متر) که ۱۰۰ متر مانده به قله متوقف شد.
در همین سال اولین تلاش زمستانه برای صعود به شیشاپانگما از رخ جنوبی را به انجام رساند که ۳۰۰ متر مانده به قله دست از صعود کشید.
*سال ۲۰۰۷ : اولین تلاش برای صعود به برودپیک (۲ بار به ارتفاع ۷۲۰۰ متر رسید ولی به علت طوفانی که ۲ ماه به طول انجامید اکسپدیشن را رها کرد).
*سال ۲۰۰۸ : تلاش مجدد برای صعود به برودپیک که ۲۰۰ متر مانده به قله مجبور به توقف شد.
*سال ۲۰۱۲ : سیمونه مورو به همراه دنیس اوربکو اولین تلاش برای صعود زمستانه نانگاپاربات را با رسیدن به ارتفاع ۶۶۰۰ متر و طی زمان ۵۱ روز به علت شرایط دشوار آب و هوایی رها کردند.
*در بهار ۲۰۱۲ : سیمونه مورو برای بار دوم تلاش بر روی اورست و لوتسه داشت که به علت ترافیک صعودهای اورست ، اکسپدیشن را رها کرد.
*سال ۲۰۱۳ : به همراه یولی استک تلاش برای صعود به اورست از مسیر Horn bein (که از سال ۱۹۶۳ هرگز تکرار نشده بود) را به علت حمله و تهدید مرگ گروهی از شرپاها رها کردند.
*سال ۲۰۱۴ : دومین تلاش برای صعود زمستانه نانگاپاربات و رها کردن اکسپدیشن به علت هوای نامناسب.
سیمونه مورو در مورد تلاش هایش می گوید :
**من کاری خطرناکتر از نواختن گیتار می کنم . این یک واقعیت است که هر کسی که این را می خواند ، دیر یا زود خواهد مرد. من تلاش می کنم این زمان را هر چه بیشتر دورتر کنم و این همان دلیلی است که اغلب اکسپدیشن های شکست خورده و رها شده دارم . من می خواهم از زندگی ام لذت ببرم ، در کوهستان شاد هستم ، درضمن به عنوان یک همسر و یک پدر شادمان هستم.
۵۰ اکسپدیشن صعود داشته ام که ۱۳ صعود در زمستان بوده است و در کل ۱۳ سال از زندگیم را در خطرناک ترین مناطق زمین بوده ام.
زنده ماندن من فقط شانس نبوده است .**
آگوست 25th, 2016 at 12:59 ب.ظ
نوشته ای واقعا کامل، زیبا و عمیق بود. تشکر از آقای اسماعیلی عزیز. بنظرم یکی از زیباترین نوشته هایتان در طول این ۹ قسمت بود.
خوشحالم که رکورد اولین های زمستانی هیمالیا در اختیار مردی از جنس انسان واقعی است. درود بر روح انسانی و مقدس این مرد بزرگ
زیباترین جمله در مورد او بنظرم همین است:
“اما سیمونه که مرد شریفی است شانه هایش را تکان داد و به من گفت : مهم نیست ، در آینده من هنوز می توانم کوهنوردی کنم و تو هم می توانی کوهنوردی کنی و این بسیار مهم تر از هر صعودی است.”
آگوست 26th, 2016 at 3:37 ب.ظ
درود آخرین تراورس منتهی به قله ی ماکالو رو به دلیل اینکه به شب برخورد میکردند برگشتند و درواقع قله صعود نشد.
آگوست 27th, 2016 at 1:56 ب.ظ
بسیار و بسیار جالب بود مخصوصا زمانی که بیان می کرد در کوهستان بزرگ ترین خطر انسان ها هستند ! این خطر بیشتر از بهمن و شکاف های یخی پیش روست .
دقیقا همین حرف در برنامه رستم چال وقتی که با آقای حسین صادق زاده از تجربه صعود لنین صحبت می کرد شنیدم
آقای اسماعیلی ممنون کلی چیز یاد گرفتم
آگوست 29th, 2016 at 7:19 ب.ظ
درود به داود گرامی
در مورد صعود به ماکالو ،در ۹ فوریه ۲۰۰۹ ساعت ۲ بعد از ظهر به وقت نپال قله ماکالو (۸۴۶۲متر) توسط سیمونه مورو و دنیس اوربکو(کوهنورد قزاق) بعد از ۳۰ سال تلاش برای صعود زمستانی توسط کوهنوردان بزرگ سرانجام طلسم اش شکسته شد و صعود شد.
سیمونه در مورد این صعود گفت:بعد از ۳۰ سال تلاش برای فتح زمستانی این پنجمین قله بالای ۸۰۰۰ متر سرانجام ما آنرا صعود کردیم، این نهمین قله بالای ۸۰۰۰ متر و آخرین قله بالای ۸۰۰۰ متر در نپال بود که صعودزمستانی شد و اولین صعود زمستانی بر روی این هیولای سیاه(ماکالو)بود که در تاریخ صعود های هیمالیایی ثبت شد.
بعد از صعود زمستانه شیشاپانگما در ۲۰۰۵ توسط سیمونه مورو برای اولین بار ، صعود زمستانی ماکالو به لیست بعدی او اضافه شد.
شرح صعود: سیمونه مورو و دنیس اوربکو در ۶ فوریه ۲۰۰۹ صعود خود را آغاز کردند بعد از رسیدن به کمپ۱ در ارتفاع ۶۹۰۰ متری، کمپ بعدی را روز بعد در ارتفاع ۷۷۰۰ متری برقرار کردند، طوفانهای شدید و پیش بینی طوفانها برای روز چهارشنبه دو کوهنورد را مجاب کرد که حمله نهایی برای صعود به قله ماکالو را سریع انجام دهند در غیر اینصورت زمان را از دست خواهند داد، آنها توانستند با یک رکورد سرعتی در ۹ فوریه ۲۰۰۹ قله ماکالو را صعود کنند، خوشحال از این صعود رکورد شکنانه، اینک مشکل اصلی فرود از قله بسیار دشوار ماکالو بود و سر انجام این دو کوهنورد آماده و قدرتمند با روش آلپاین این پروژه مشکل را به پایان رساندند.و قله های پیش روی آنهابرای صعودهای زمستانی بعدی همگی در پاکستان ودر قراقروم در انتظارشان بود…………..
———————–
تشکر بسیار از جناب “رضا”ی گرامی برای پیشنهادهای سازنده و عبارات دلگرم کننده در طی بخش های مختلف بیوگرافی کوهنوردان نامدار جهان.
در ضمن از آقای گوهری عزیز برای عنایت و توجه اشان سپاسگزارم.
سپتامبر 1st, 2016 at 1:06 ب.ظ
با درود خدمت آقای اسماعیلی
متن های زیبایتان را همیشه دنبال میکنم .. امیدوارم همیشه برقرار باشید
سپتامبر 16th, 2018 at 2:54 ب.ظ
سلام.وبسایتتون خیلی خوب و مفیده.به کارتون ادامه بدین